میراکلس معجزه آسا قسمت ۳۸

از زبان مرینت: رفتم تو اتاقم تا لباس بپوشم. یه رژ گلبهی با طعم توت فرنگی زدم. از تیکی پرسیدم: این تل قشنگ تره یا پاپیون؟ تیکی: از نظر من بهتره موهاتو باز بزاری و بعد پاپیون بزاری. اوکی. یزره سایه صورتی با ریمل زدم و پرسیدم: چطور شدم تیکی؟ تیکی: م.. مرینت، خوشگل بودی الان فوق العاده شدی.(عکس مرینت عکس این قسمت)

از زبان آیدین: وقتشه منم مثل مرینت خانم دلبری کنم. ۲۰ دقیقه کمد و کشو هامو زیر و رو کردم تا اخر یه لباس پولک دار طلایی پوشیدم با یه رژ لب جیغ قرمز. یه گردنبند با طرح اسمم انداختم گردنم با ی تل سر. خوب فوق العاده شدم. از زبان مارسل: نشتم حدود ۱۰ دقیقه فکر کردم چه تیپی بزنم😐 بعد تصمیم گرفتم تیپ خوب بزنم. یه تیشرت طرح تفنگ با ی رو پوش مشکی و شلوار اسلش. خفن کی بودم.

از زبان متیو: رفتم تو اتاق ی شلوار اسپرت آب یپوشیدم یا یه کافشن اسپورت مشکی پوشیدم. ۱۰ دقیقه فکر کردم هنسفری ببرم یا هدفون. اخرش یه هدفون بنفش برداشتم با گوشیم. خب دیگه حاظرم😐 از زبان ادرین: لباس همیشگیمو پوشیدم😐💔 از زبان ادرینا: قراره با این ادرین معلول... ادرین:صداتو میشنوممم. ادرینا: خعل خبب. با ادرین و مرینت اینا و داداشاشش🤩 بریم بیرون. میخوام مخ داداشاش رو رو هوا بزنم😂 خبب یه لباس مشکی... به گردنبند ست سیاه و یه کیف سفید کوچولو برداشتم. موهام رو دم اسبی بستم🤩 خب فکر کنم مخ داداشاشو تو فضا هم با این شرایط بزنم😂(عکس این قسمت عکس لباس ادرینا)

از زبان مرینت: سوار لیموزین سدیم و رفتیم سمت یه باغ که ی چشمه کنارش بود. ادرین اینا هم رسیدن ی دفعه...

بکوب رو لایک

بــــــــــــــا بـــــــــــــای