10 اسلاید چند گزینه ای توسط: ♡Queen♡ انتشار: 4 سال پیش 558 مرتبه انجام شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
سلام من امدم با یک پارت دیگه در این پارت ماجراجویی، رمانتیک، و اما درام وجود دارد
از زبان ادرین:یهو مرینت غش کرد سریع گرفتمش دستاش یخ بود سریع بغلش کردم و بردمش بیمارستان هنوز کت نویر بودم همه داشتن به من نگاه می کردن اما من اصلا حواسم نبود دکتر اومد گفت شما با ایشون چه نسبتی دارین پشت سرم را خاروندم گفتم مهمه؟?? گفت....
گفت بله گفتم خب.. راستش گفتم عاشقشم یهو یکی خورد توی در❗ پشتم را نگاه کردم ببینم کیه در را باز کرد اون نادیا شاماک بود با هزار فیلمبردار گفت نادیا شاماک هستم میشه در مورد حرفی که زدین توضیح بدین قیافه نادیا شاماک:? قیافه من:? بعدش قبل اینکه بریزن سرم رفتن توی اتاق مرینت دیدم روی تخته گفتم خوبی رویش را برگرداند و از ان ور خوابید
از زبان مرینت:یهو گربه امد داخل نمیدونم با چه جراتی توی صورتم نگاه میکنه گفت خوبی هیچی نگفتم☹️ و رویم را انطرف کردم گفت باید باهات حرف بزنم بلند شدم و گفتم ما حرفی برای گفتن نداریم اما ارباب شرارت داره گفت چی اون چه ربطی داره آمد جلو و دوباره پرسید با دستم جلوی دهانش را گرفتم و گفتم ما نه به لیدی باگ و کت نویر مربوطه? حالش گرفته شد منم بغض کردم اما همچی تموم شده بود گفتم تیکی خال ها روشن و هر دو رفتیم بیرون گفتش نقشت چیه بانوی من گفتم اول باید بریم پیش کلوئی گفت چرا گفتم معجزه گر روباه قرمز که دست الیا بوده ناپدید شده و هیچ شکی نیست که...... حرفم را کامل کرد و گفت بزار حدس بزنم لیدی من به ارباب شرارت مشکوکی ?گفتم دقیقا در بین حرف مون به هتل کلویی رسیدیم گفتم کلویی یهو ترسید ما مجله مد میخواست بزنه به صورتم اما جاخالی دادم خورد توی صورت گربه قیافه پیشی شبیه گربه خنگ ها شده بود با انکه از دستش ناراحت بودم اما یهو یک خنده ریزی کردم از زبان ادرین: دیدم مرینت داره ریز میخنده یک لبخند زدم اخیش مرینت لبخند زد کلویی گفت اااا. ا. ا. ا.. ا ببخشید ندیدم میشه دیگه از پشتم نیای هردومون خندیدیم مرینت گفت باشه کلویی ما اومدیم در مورد معجزه گر زنبور باهات حرف بزنیم یهو صورتش غمگین شد
میخواستم دلداریش بدم اما مرینت با چشمانش به من گفت صبر کن از زبان مرینت:ادرین میخواست یک چیزی بگه اما سعی کردم بهش بگم صبر کن بعدش خود کلویی گفت گمش کردم گربه شوکه شد اما من توقع این حرف را داشتم و زیر لب گفتم می دانستم کلویی چپ چپ و اما غمگین بهم نگاه کرد و گفت از دستم ناراحتی گفتم نه کلویی ممنون بهمون گفتی و رفتم گربه هم پشت سرم امد چون ممکن بود ارباب شرارت برای گرفتن معجزه گر ها و شرور کردن ما هر کاری بکند من و گربه یک تصمیمی گرفتیم اما چون از دستش عصبانی بودم خیلی به دلم ننشست??
ما باید یک مدتی کنار هم زندگی کنیم تا بفهمیم ارباب شرارت کیه خلاصه خیلی ذوق کردم اما ناراحت بودم توی دلم گفتم ای کاش ان کار را نمی کردی کم کم داشت ان مسئله فراموش می شد اما هنوز بعضی وقتا یادش می افتم ادرین گفت من یک جای خوب می شناسم پدرم 4 یا 5 خانه در پاریس داره گفتم چه عالی و حرکت کردیم??
یک خانه اپارتمانی بلند گفتم ادرین این زیادی بزرگ نیست گفت بابامه دیگه قیافه من:?? قیافه ادرین:?? رفتیم داخل هر دومون به حالت مرینت و ادرین در امدیم و رفتیم ادرین رفت دوش بگیره من هم که از راه نرسیده رفتم سمت یخچال?? یک کیک برداشتم وای این چقدر خوشنزه داستم میخوردم که یهو ادرین منو با اون قیافه دید هول شد و کیک را پشتم قایم کردم ادرین خندید و گفت بخور راحت باش ان روز خیلی روز خوبی بود شب شد و من و ادرین هر کدام در تخت هایمان خوابیدیم اما من دائم خواب ان لحطه در برج ایفل را می بینم و خوابم نمیبره پس رفتم روی پشت بوم تا یکم هوا بخورم به ستاره ها نگاه کردم ??خیلی قشنگ بود
از زبان ادرین:بلند شدم تا یک لیوان اب بخورم که دیدم مرینت توی تختش نیست خیلی نگران شدم نکنه بلایی سرش امده همه جا را گشتم نبود داشتم سکته می کردم تا اینکه رفتم پشت بام انجا بود نفس راحتی کشیدم گفتم مرینت برگشت اما چیزی نگفت مثل اینکه دوباره رفت بود توی خودش با خودم گفتم این وضع نمیتوانه ادامه پیدا کنه گفتم مرینت میشه همه چی را الان با هم درست کنیم گفتم اون سو تفاهم بود گفت کجاش سوتفاهم بود بیشتر سو استفاده بود گفتم مرینت اروم باشد صداش بلند تر شد گفت چرا نمیخوای کسی بفهمه چرا اصلا من میخوام به همه بگم ما لیدی باگ و کت نویریم گفتم مرینت اروم معلوم بود خیلی ناراحته
گفتم مرینت خواهش میکنم گفتش چی را خواهش میکنی یکم خودت را جای من بزار چه حالی میشی گفتم مرینت من تو را درک می کنم گفتم بیا حالا بریم داخل میخواستم دستش را بگیرم که گفت به من دست نزن و یک قدم رفت عقب اما مرینت مواظب باش مریننتتتت (⚠ان پشت بام نرده نداشت⚠) مرینت از پشت بام پرت شد پایین گفتم پلگ پنجه ها بیرون ??
امیدوارم خوشتان امده باشه با 3 نظر پارت بعد را مینویسم❤❤
بای بای ??
10 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
0 لایک
سلام واقعا ممنونم پارت بعد را من حدودا 1 یا2 روزی است گذاشتم در حال بررسی است احتمالا فردا به دستتون میرسه??
اینم سومی پارت بعدی رو بذار??
خیلی خوب بود
لطفا ادامه بده
بعدی بعدی خیلی خوب شده