Turtles ninja 12

دوستان یادم نیست کجا بودیم یادمه لئو رو ساختمون بود و یهو

یه دختر روز دیدم که رو یه ساختمون دیگه نشسته از لباسش معلوم بود نینجاست حس خوبی بهش نداشتم برای همین یه دفعه بهش حمله کردم

از زبون دختره:داشتم به شهر نگاه میکردم که یه چیزی بهم حمله کرد پاشدم باهاش جنگیدم اون خیلی قوی بود اما اون لاکپشت بود و زشت♡دلتم بخواد به این خوشگلی😍😒(این حرفا رو الکی میزنه ها)

🐢💙 اون دختر خوشگل بود خیلی هم خوب میجنگید ازم پرسید تو کی هستی ؟ منم گفتم لئوناردو تو کی هستی(هم میجنگن هم فک میزنن) اون دختر:کارای

دیگه خودتون میدونید قیافشو نمیگم

علامت کارای👩🏻 👩🏻یه احساسی به اون پسره داشتم نه نه نباید کم بیارم

👩🏻جنگ بسه🐢💙آره خب بگو ببینم تو تو دسته نینجاهایی؟👩🏻از کجا فهمیدی لباسام که شبیه اونا نیست(خودتون میدونید)🐢💙یه حسی اینو بهم میگفت

🐢💜داشتم همینجوری دنبال لئو میگشتم که دیدم داره با یه دختر حرف میزنه برام عجیب بود آخه دخترا که تو خونه ی مان.پس این انسان کیست(ادبی شد😅)🐢💙داشتم با کارای حرف میزدم که یهو دانی رو دیدم یه لحظه کل غم هام اومد جلو چشمام👩🏻تو چت شده(♡میگم از لئو خوشش میاد نگرانش شده👩🏻بیشین بینیم بابا♡نشینم چی👩🏻باشه بابا آره یکم🤏🏻انقدر آره♡تو گفتی منم باور کردم😏🤏🏻انقدر 😏👩🏻باشه بابا♡عا.ش.ق شدی رفت ایزیایزی تامام تامام 🤪😎😎👩🏻😒)(چیزی که من تو رویام میبینم:یهو‌دانی ظاهر میشه و میشه خانمی که اسمش رو نمیدونم آیا مایلید شما را به ع.ق.د دائم جناب آقای لئوناردو با مهریه ی ۰ عدد سکه تمام بهار آزادی در بیاورم👩🏻با اجازه شردر و دسته پیاده بله♡لی لی لی لی♡خب بسه از فاز خنده بیایم بیرون لطفا تائید شه فقط برای خنده گفتم😀)🐢💙آ...آره خو...خوبم من باید برم فعلا(کارای دوست نداره کارای(کارهای) بد بکنه شردر مجبورش میکنه)👩🏻پس فردا همینجا میبینمت🐢💙 😳با..باشه 🐢💙داشتم بر میگشتم خونه که یهو