تقدیم شما😊
انقدر خسته بودم که وسایلام رو پرت کردم یه گوشه و خودم با خستگی تکیه دادم به میز وسط اتاق. خسته بودم و به شدت هم خوابم میومد. بعد مدتی خوابم برد و نفسام آروم شد. بعد مدتی از خواب بیدار شدم. کابوس دیده بودم. این جریان که رابرت وبچلم کرده یا نه داشت حستم میکرد و خوابو از چشام میگرفت. بلند شدم و خیلی با احتیاط و با تردید رفتم سمت کمد سیاه و سفید گوشه اتاق. معلوم نبود توش چیه. بالاخره جرات کردم و در کمد رو باز کردم و...
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
4 لایک
عاللیییییییییییییی