
خب سلام لاول یا💗😁 این وانشات درمورد کوکی هست امید وارم ازش لذت ببرید🍓

از زبان ا/ت: زندگیم خیلی خوب بود البته تا قبل از اینکه عموم ارثیه پدریم رو ازم بگیره و بالا بکشه😑 پدر و مادرم هر دو کارخونه دار بودن که وقتی داشتن از سفر کاریشون بر می گشتن ماشینشون ترمز می بره و توی دره پرت می شن🤧🤧😭💔 و بخاطر اینکه سرپرستی نداشتم قاضی گفت که عموم سرپرستیم رو باید به عهده بگیره.عموم هم خیلی راحت قبول کرد ،اونم عمویی که واسع نگه نداشتن کیف زنش 100 تا بهونه میورد😑 حالا می فهمم که در اصل برای چی انقدر راحت سرپرست من شد😞

تا چهلم پدر و مادرم باهم خوب بودیم و هر چی به عموم می گفتم به معنای واقعی می گفت چشم. 1 هفته از چهلم گذشته بود که عموم گفت که از یه وکیل سوال کرده و گفته که برای فروش باید ارثیه رو بزنی به نام یکی دیگه تا بشه بفروشی.منم اصلا حال روحی خوبی نداشتم و هر چی می گفت می گفتم قبول🤝 تمام ارثیه رو به نامش کردم. بعد 3 روز بد رفتاری های زن عموم و عموم شروع شد.اگع انگشتم یه خطای ریز می کرد با کمر بند سیاه و کبودم می کرد🤧 انقدر اذیتم کردن که وسایلم رو برداشتم و بیرون زدم.توی کارت اعتباری که داشتم یکم پول برای اجاره یه خونه داشتم،برای همین یه خونه کوچیک اجاره کردم. یکم پول اضاف اوردم ولی ممکن بود بعد از چند هفته تموم شه برای همین شروع کردم به دنبال کار گشتن. انقدر گشتم که بالاخره به دفتر اطلاعات پیدا کردم که یه دختر برای پاسخ گویی به مردم می خواستن.منم قبول کردم چون به کار واقعا نیاز داشتم.حقوق خوبی هم داشت و می شد زندگیت رو بچرخونی باهاش. امروز روز اول کاریم هست و یه لباس مشکی پوشیدم و رفتم به سمت محل کارم💼 از قبل همه چی رو بهم نشون داده بودن و کاملا همه چیز رو بلد بودم. پشت میز کامپیوتر نشستم و هدفون رو روی گوشم گذاشتم و منتظر تماس شدم.تا ساعت 8 شب باید بی وقفه کار می کردم. بعد از 10 دقیقه تماس های پشت سر هم میومد و من جواب می دادم🤙 بالاخره ساعت 8 شب شد وسایلم رو برداشتم برم که یهو... THE END🦄
خب لاوا پارت 1 تموم شد 😀 می دونم کم بود ولی پارت های بعد بیشتر میشه😉😇 و اینکه تو پارت کوکی وارد میشه پس منتظر پارت 2 باش😁😘
یه چیزی همون طور که می دونید فصل امتحانات هست😞 خیلی نمی تونم فعالیت کنم ولی سعی میکنم پارت ها رو زود به زود بزارم😁👑
بعد از وانشات کوکی قراره وانشات تهیونگ رو بزارم😍😍 بعد وانشات تهیونگ هم وانشات جیمین آپ میشه😉😇😍 راستی منو لطفا تو روبیکا هم حمایت کنید😚 می تونید منو از طریق #یونجی تو روبیکا پیدا کنید😉
شرایط آپ شدن پارت2: لایک ها 12 تا بشه😉 کامنت ها 12 تا بشه😉 پس لایک کن و نظرت رو درباره وانشات تو کامنت ها بگو😍😙😗 بایی😜
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
چراع پارت بعدی نمیاد😿
اصن گذاشتی پارت بعدیو؟!😿
بذارششش☁😿
بخاطر امتحانام نبودم الان تازه امدم باز تستچی
ببخشید لاو😔😔💜
ولی 3 تا پارت درحال برسی هست😊
که احتمالا 21 ژوئیه منتشر میشه😇
مرسی که میخونی😘
البته با اینکه تعداد کامنتا و لایک ها ب حد گفته شده نرسید بازم نوشتم😟
عاولییی بود✌🍭
الان 24 می هست تازه فهمیدم تستم منتشر شده😹😹
مرسی میوتم💜😻
😹✌