
سلامممم من اومدم با پارت 9?????????? امیدوارم خوشتون بیاد?? بریم که شروع کنیم??
از زبان ماتیلدا: من هنوز تو شسک بودم که چرا جانی میخواد با من صحبت کنه؟؟ چی میخواد بگه؟؟ میفهمه من خون آشامم؟؟ بالاخره با هزار بدبختی یه تیکه ی خیلی خیلی کوچولو گوشت از گلوم پایین رفت?♀️? بعد از شام طرفارو جمع کردیم و رفتیم نشستین روی مبل منم داشتم به ایت فکر میکردم که به جانی چی بگم?♀️ من نه دوست داشتم باهاش برم بیرون چون ممکن بود رازام فاش بشه (مثلا اینکه خون اشامه یا به جانی علاقه داره) از یه طرف هم دلم میخواست برم چون میخواستم باهاش صحبت کنم???? بالاخره جوابش اینو نوشتم: سلام جانی،ببین من خیلی دوست دارم باهات بیام اما چون ما درسامون زیاده نمیتونم و باید وقتمو صرف درس و مشقم کنم و بخاطر اینکه تازه وارد دانشگاه شدم نمیخوام از همین اول استاد فکر کنه که تنبلم و درس هارو جدی نمیگیرم،یه دفعه ی دیگه) اوفففففف به خیر گدشت واقعا نمیدونستم باید چی بهش بگم چون نه تنها اخلاقش رو نمیدونستم بلکه نیترسیدم بگم نه و ناراحت بشه اما بالاخره با کمک درس تونستم از این دوراهی بیام بیرون??????
ساعت 11 بود و ما رفتیم تو اتاق و خوابیدیم?? واقعا من خوابم برد اما الان یه چند شبی هست که همش خواب میبینم مامان و بابام دارن دنبالم میگردن?? داشتم خواب نیدیدم که جانی اومد منو از رو زنین بلند کرد و تو هوا چرخوند و داد زد (( دوستت دارم ماتی❤)) که ساعت زنگ دار میخره منو از بهترین و رویایی ترین خواب زندگیم بیدار کرد???? با بی حوصلگی بیدار شدم و رفتم تو دستشویی تا دست و صورتم رو بشورن و مسواک بزنم و به دانشگاه برم...میدونی بیشتر از همه چی کفر منو در میاره؟ این که من هر روز باید ساعت 6 بیدار شم اما امیلی خانم باید تا ساعت حداقل ۷ و نیم بخوابه?♀️???? اصلا ادم کفرش در میاد دیگه?? خلاصه اومدم بیرون موهامو گوجه کردم و یه سنجاق سری که شکل قلب بود❤ گذاشتم رو سرم و رفتم تا صبحونه حاضر کنم... از اونجایی که بستن موهام خیلی طول کشید ساعت 7 شده بود و من هنوز صبحونه حاضر نکرده بودم???♀️?♀️
خلاصه صبحونه رو آماده کردم و منتظر موندم که امیلی بیدار بشه و بیاد صبحونه بخوره ساعت ۷:۴۵ امیلی بیدار شد و از طبقه بالا اومد طبقه پایین و روی مبل نشست? من شردع کردم سفره رو چیدن امیلی گفت: ببخشید مانی من نمیتونم کمکت کنم امروز اصلا حال و حوصله ی هیچی رو ندارم)) گفتم: نه بابا بشین تو من میارم)) بعد از این که صبحانه رو روی سفره چیدم نشستم بغل سفره و با سر به امیلی نشون دادم که بیاد و بشینه?? انیلی هم منظورمو فهیمد و اومد سر سفره و شروع به خوردن کرد?? برخلاف تصور من صبحونه خیلی خوشمزه شده بود و هم من و هم امیلی از خوردنش لذت بردیم??
بعد از اینکه صبحونمون خوردیم ظرف ها رو جمع کردیم و رفتم تا لباس بپوشم امیلی هم همین کار رو کرد بعد هم برداشتم و سریع?♀️ رفتیم تا بریم دانشگاه??????
وقتی به دانشگاه رسیدیم من رفتم تو کلاس و روی نیمکت نشستم و منتظر استاد شدم امیلی با یه سری از دخترا که قبلا دوسش بودن رفته بود که درباره ی خون آشام ها تحقیق کنه و اینکه اونا چه کارهایی انجام میدن و از اینجور چیزا? راستش من یکم میترسیدم که یه سری اطلاعات بگیره و اون هارو در من ببینه و بفهمه که من خون آشامم???? البته اصلا مطمئن نیستم امیدوارم که اینطوری نباشه?? ساعت 9 و نیم استاد اومد تو کلاس و گفت: دخترا نن یه جلسه داشتم و بخاطر همین دیر شد من ازتون عذر میخوام)) ما همه سر تکون دادیم....امیلی هم توی اون تایمی که استاد یر کلاس نبود تونسته بود تحقیق گروهشونو تموم کنه?? من میترسیدم که اطلاعات واضح پیدا کنه و بفهمه???
دوستان میریم تا بعد از دانشگاه ??? دقیقا زمانی که ماتیلدا و امیلی دارن برمیگردن هتل?????
تو راه هتل امیلی در مورد تحقیقاشون واسه من وراجی کرد و گفت که یه سری از اطلاعاتش خیلی برام آشناست? واییییی من بدبخت شدم اگه منظورش رفتارات من بود چی؟؟؟ ???? من باید چی کار میکردم؟؟ میفهمید خون آشامم که به احتنال زیاد میفهمه من باید چه غلطی کنم؟؟؟؟؟?????? وایییی دیگه امکان نداشت روزم از این بدتر بشه که شد... من تو فکر بودم و اصلا متوجه روبرو نبودم تا اینکه با سر رفتم تو سینه ی جانی???? سریع خودمو کشیدم کنار و گفتم: اِ ه ه ه ه ه ه ببخشیک یعنی ببخشید من...من اصلا..اصلا ندیدم)) جانی یه لبخند زد و گفت: اشکالی نداره ماتی)) من خشکم زده بود ولی چیزی نگفتم????
خب دوستان این پارت به پایان رسید???? ببخشید اگه کوتاه بود یا غلط املایی داشت?? امیدوارم خوشتون اومده باشه??????❤??❤??❤???استیکر بارونتون کردم??????❤❤??????
تست چطور بود؟؟
دوستون دارم??❤?? تا پارت بعدی?? بای بای????❤???????????❤?
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
و البته اتفاق خاصیم نمیفته و این خراب ترش میکنه
از پارت بعد هیجانی تر میشه??
داستانت قشنگه اما داری با چیزای معمولی هرابش میکنی
چشم گلم حتما حلش میکنم
نظرات فراموش نشه???????????