
سلام اینم قسمت 20 راستی این داستان به احتمال زیاد 2 فصل هست

مرینت پاشدم بعد چکاپ دکتر و تر خیص رفتیم خونه از سوال ها و جواب ها که نگم ولی مهم ی چیز بود اینکه 3 روز دیگه عروسی من و آدرین بود ( راستی این 3 پارت راجب این 3 روز روز سوم روز عروسی ) بعد از نهار م ادری جونم ا بله عشقم م برام بستنی میاری ا چشم عشقم م ملسی ( آقا از قسط اینجوری نوشتم) بعد خوردن بستنی ا تبدیل بشیم بریم بیرون م ن باید کار های کریسمس رو کنیم که فرداس ا خب الان میریم خرید بعد شب خونه تزیین میشه ک فردا کلا استراحت کریسمسی م😂😂😂😂 باش فقط برای عروسی خ ر مری من و مامان همه چی رو درست کردیم م مرسی ا پس حله بدو لباس بپوش 😀 م باشه

مرینت یه تاب قرمز یا شروار حال خالی کفشدوزکی ( عکس پارت ) با کفش اسپورت مشکی مو های باز آدرین لباس های قدیمی ( جان ما 😐) م خ ااااااا برا همه خریدیم ا آره (10 دقیقه قبل ) م می رم اینجا مرینت یه دستبند شیک با سه آدرین گرفتم ( دست بند اسپرت ) آدرین من از فرصت استفاده کردم و رفتم برای مری دستبند اسپرت گرفتم ( توجه توجه روی دستبند آدرین M و نصف بک قلب هک شده ولی شکسته ن روی مال مری A با بقیه قلب.)

شب شد مرینت برف شدید میومد ما هم لباس گرم پوشیدیم 💜 ( اوایل زمستان ) خونه رو تزیین کردیم ( عکس صفحه ) نشستیم قهوه خوردیم 💜😇

ا پاشو بریم برف بازی م باشه چند دقیقه بعد م ووووویی ا بریم تو م موافقم

مرینت مامانا شام می پختن بابا ها تجارت ما هم بیکار تا اینکه زنگ خورد ا من میریم ا اه پا پارمیس پ داداش ا دلم برات تنگ شده بود پ منم ولی الان کار واجب دارم ا بیا تو پ ن ن ن ا بیا پ با شه مرینت ااااا شما ا خواهرم پارمیس که مامانش آملی م آها خوبی عزیزم پ بله ولی کار واجب دارم تق ( سینی افتاد ) آملی پا پارمیس گابریل دخترم م خب چی کار داری عزیزم پ داداش می خواد شما رو نابود کنه آدرین چی چه جوری پ نمی دونم با اون زن جادوگرش نقشه کشیدن نفهمیدم م 😦 ا مرسی گفتی پ من دیگه بر م تابلو میشه ا باشه بای پ بای و ب بای

ا نگران نباش م با باشه ا هی مامان بیاین شام م بعد شام گرفتیم خوابیدیم فردا صبح .......

مر سی که تا اینجا همراهم بودین ببین با سه انچه خواهید خواند

آدرین ........ مبارکت باشه ....... خدایا فردا خراب نشه ........ مامان ..

خیلی ممنونم که همراهم بودین فعلا خداحافظ

بای بای
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
نظرات بازدیدکنندگان (2)