
سیلوم ببخشید دیر شد این تست من رو دوبار حذف کردن با اینکه هیچ چیز بدی توش نبود لطفا اونی که ناظر تست من بود و حذفش کرد خودشو معرفی کنه باهاش حرف دارم البته اگه اینو میخونه😊
جرج کنارم بود😠شوتش کردم پایین تخت و گفتم: هوووییی مگه نگفتم پایین بخواب😠 جرج در حالی که صرشو گرفته بود: تقصیر کی بود اسمش پیت بود چیت بود چی بود😓 من یه نگاه به پایین تخت خواب انداختم و دیدم پیت رفته جای جرج خوابیده😂 من با خنده:تو😂...از این..😂میترسی؟😂 جرج: نخند 😤اره میترسم خب مگه چیه😐تو هم از من میترسیدی😐 من خندمو خوردم و گفتم: از تو نمیترسیدم😐حالا هم برو میخوام لباس عوض کنم😐 که در همین حال که ما حرف میزنیم و جرج هواسش نیست پیت میره کنارش میشینه😂 جرج با این قیافه😨کنارشو نگاه کرد و پیت و دید و با یه جیغ فرابنفش از اتاق رفت بیرون😂منم پیت رو فرستادم بیرون و یه لباس خوشگل که کلاهش گوش گربه داشت پوشیدم😸 داشتم تو کمدم دنبال کفش میگشتم که چند تا دسته بازی دیدم : بنظرم اگه یکم باهم وقت بگذرونیم خوب باشه☺ دسته هارو مخفی کردم و رفتم بیرون که بقیه رو بیدار کنیم. تو راهرو بودم که جرج گفت: اممم...چیزه....لباس😳 من: اها فهمیدم باشه میرم برات بیارم😊 و رفتم.......
تو اتاق لئو و از کمدش یه لباس برداشتم و رفتم تو اتاقم و لباس رو دادم به جرج و گفتم: هروقت پوشیدی بهم بگو که بچه هارو بیدار کنیم😊 جرج تشکر کرد و رفت که بپوشه منم رفتم و صبحونه درست کردم داشتم پنکیک درست میکردم که جرج اومد گفت: کمک میخوای☺؟ من: اره چرا که نه😊 جرج اومد و کمکم کرد که صبحونه درست کنم من: میگم....تو قدرت های دیگه ای هم داری؟؟البته اگه فضولی نیست:) جرج: خب اره دارم میتونم به گربه تبدیل بشم البته الان یه گربه سفید و نارنجی میشم😂 من: مگه موهات قرمز نیست؟؟پس چجوری نارنجی میشی؟😆 جرج: خب گربه قرمز که نداریم برا همین نارنجی میشم😅 صبحونه اماده شد و میز رو چیدیم و رفتیم که بچه هارو بیدار کنیم من یه پارچ اب یخ برداشتم و رفتم سمت اتاق ادو که جرج گفت: مطمئنی این کارا لازمه؟😕 من: صد در صد😊 و رفتم و پارچ رو خالی کردم رو سر ادو ادو هم با قیافه ای به این شکل😨بیدار شد و بلند گفت: نرو سمیه😨 منو جرج پخش زمین شدیم از خنده😂😂😂😂 ادو هم هی غر میزد😂 بعدش هم نوبت انا بود....
قرار شد جرج انارو بیدار کنه من رفتم دم در اتاق انا و جرج رفت داخل موش اب کشیده(ادو😂) هم کنارم بود جرج رفت نمیدونم چجوری بیدارش کرد که انا با گلدون افتاد دنبالش و جرج هم جیغ میزنه و فرار میکنه😂😂 ادو رفت گلدونو گرفت و منم رفتم جرج رو پیدا کنم معلوم نیس کجا فرار کرده😂 همه جارو گشتم نبود اخرسر رفتم تو اتاقم دیدم رفته زیر یه چتر ایستاده میگه: من یه چترم😨من یه چترم😨من یه... من: اره تو چتری حالا بیا بریم😂 رفتیم صبحونه خوردیم و جرج بیچاره چند بار لقمه پرید تو گلوش از بس که انا مثل لولو خورخوره نگاش میکرد😂😂 بعد صبحونه یه سر به لئو زدم و یکم کنارش نشستم و باهاش حرف زدم با اینکه بیهوش بود😢 بعدش هم روی جرج یه ورد خوندم که بتونه زیر نور خورشید راه بره و منو جرج رفتیم تو حیاط ...

من: جرج میتونی گربه بشی؟لطفااااا😍 جرج: باووشه فقط همین یه بار😊 《قیافه جرج وقتی گربه میشه😍یااااع میا میکشمت خودم میام بجات😂》 بعدش چند بار صدا گربه در اورد و یهو یه گربه دیگه هم میومیو کرد😂😍 رفتم اون سمت حیاط و یه گربه سیاه دیدم😻رفتم ب.غ.ل.ش کردم و گفتم: تو چقد نازی 😇 که دیدم جرج نیست هوا هم ابری شده😐 یهو بارون گرفت و ولی من خیس نشدم😐بالا سرمو نگا کردم دیدم جرج یه چتر دستشه و بالا سر من ایستاده میگه: من یه چترم😂 بعدش جفتمون خندیدیم و اونم چتر رو داد دست من خودش رفت ازم عکس بگیره😐 حدود ۲۰ دقیقه گذشت که گفتم : من چندتا دسته بازی پیدا کردم میای بازی کنیم؟ جرج: باشه فقط انا کنار من نشینه😨 من: باشه حالا😂😂😂😂 و رفتیم داخل من رفتم دسته های بازی رو اوردم و شروع کردیم به بازی و منم کلاه لباسمو گذاشتم ....

حدود ۲۰ دور بازی کردیم اخرش هم من باختم😑و دوباره جرج ازم عکس گرفت😑و رو عکس ادیت زد😐 بعدش هم قرار شد برای شام بریم بیرون و البته منو انا رفتیم تا برای جرج یه اتاق خالی کنیم همینجوری هی خوراکی میبردیم تو اشپز خونه و میزاشتیم تو کابینت اما اصلا ازشون کم نمیشد😐 اخرش هم نصفشونو انداختیم بیرون😑 حداقل الان یه اتاق برا جرج بود 😥 (حالا میریم سراغ یه عکس از جرج که میا ازش گرفت😆)

تو چرا انقد خوشگلی؟؟؟😐💛 لایک نمیکنی فرزندم؟؟😐💛 کامنت نمیزاری فرزندم؟؟😐💛 فالو نمیکنی فرزندم؟؟😐💛
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
مااااااااااااااااااااااااااارااااااااااااااااللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللل
پ پارت بعد کوششششششششششششششششششش
ماااااااااااااااااااااااااااااااااارااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااال
همین الان نوشتنش تموم شدددددددددددددد
💃
برو دوتا پیک بیار نوشابه بریزم😐😂😂😂😂😂
هوراااااااااا
مارال ی سوال چرا هر دفعه پروفتو چک میکنم تستات جابجا میشن؟😐😂
نمد گوشیم ج ن داره😂😂
مارال اذیت نکن دیگه بنویس
چشم بزار ذهنم خالی بشه😐
ماااااااااراااااااال
دارم میمیرم🥴🥴مامان بابام خونه نبودن از داداش و خواهرم مراقبت کردم (داداشم 3سالشه و خواهرم 2 سالشه)
دمار از روزگارم در اوردن🤕🤕🤕🤕🤒🤒🤒🤒
اخ درکت میکنم😣😣😣
من خواهر یا برادر کوچیکتر ندارم ولی همسایمون هروقت میره بیرون بچشو میاره اونم ۳ سالشه😬😬😬
ی سوال جرج چرا اینقد کراشه؟ اصن نمیتونم بین جرج و دراکو و رافل یکیو انتخاب کنمممم😫😂💔
کراش ترین شخصیتای داستانااااا😫😫😫😫😫😂😂😂😂😂😂😂💔💔💔دختر کشن اینا😂💔😫
ارههههههههه😫😫
قلبمممممممممم😫
قلبم به سه قسمت تقسیم میشه وقتی تصمیم میگیرم بین اینا یکیو انتخاب کنممممم😫😫😫😫💔💔💔😂😂💔💔💔💔
دقت کردی همشون موهاشون سفیده؟😐😂
همشونم چشم رنگی با پوست سفید😐😂
دقیقا😂
عررررر الان یکی دیگه هم بهشون اضافه شد😫💔😂اون روباهه توی انیمه بوسه ایزدی 😫💔😫💔😂
دازای😍چویا😍اکوتاگاوا😍لیوای😍کت نوار😍........
و این داستان ادامه دارد😂
شرمنده بجز کت نوار و دزای هیچ کدومو نمیشناسم تازه روی این دوتا ک میشناسمم کراش نیسم😂😂😂😂
خب چویا و اکوتاگاوا هم تو انیمه سگ های ولگرد بانگو میباشند😂لیوای هم توی اتک ان تایتان😂
نمد چرا حوصله نداشتم انیمه سگ های ولگرد بانگو رو کامل ببینم😐😂
میگم چرا با اینکه گفتی فعلا نمینویسم من هر ساعت پروفتو چک میکنم???😐
چون عقل جفتمون کف پامونه میدونی؟؟😐😂
خیلی ممنان قانع شدم😐👊🏻😂
خواهش میکنم وظیفه بود😂
😁😁😁😁
منم مثل تو
😐😂😂
ط چرا شدی انیشتین😹😹!
فردوسی همرو ترور میکرد
میشه حداقل حافظ رو بیاری؟😂
😐😂😂
برو برو😹😹😹
میگم مارال دقیقا کی میخوای پارت بعدو بنویسی؟
بگو تا حساب کنم ببینم تا کی قراره زجر بکشم😐💔
با توجه به شروع امتحانات تا ۱۲هم شاید نیاد😂شایدم بیاد😜نمد😐
خدایا میکشیم یا دس بکار شم🔫😐
مارال ، وقتشه بنویسی داستانو بیبی
بدو بدو بگیر پارت بعدو هی قر
بیا بیا بنویسش نویسنده
واسه همه داستان نوشتنات مرسی
واسه همه خندوندنات مرسی
واسه همه دق دادنات مرسی
پارت بعدو ببین جون بابا
خودتو بلرزون بابا
همه میگن مارال بیا پارت بعدو بنویس دادا
مارالمون واندروومنه واندروومنه
این داستانم عشق منه عشق منه
مارالمون واندروومنه واندروومنه
این داستانم عشق منه عشق منه
😂😂
شط😂😂😂😂😂😂😂😂😂
واییییی جررررر😂😂😂😂😂😂
برم به مغزم فشار بیارم ی چی بنویسم😹
اوک😂😂😂😂
شاعر بزرگ من نیسم یه پسری به اسم امیره
😂
ببین کلا استعدادت تو دق دادن منه
الهیییی😂💛💛💛
دق نکن😂
و مننننن
دق مرگم کردی😶😒
ن دیگه نشد😐
مقاومت کن😂
اره شروع شده و تا الان فقط یکی از چهارده تا امتحانامو دادم😭😭😭
مال ما شروع شده😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭
مال ما تازه هنو شروع نشدن😐💔
فردا اولین امتحانم یعنی ریاضی شروع میشه😑💔