
سلام من اومدم🤗
جنی : راستی من شماره اون دختره که اسمش تبس😐 نه تی تس😳 آها تبسم بود رو شب ازش گرفتم 😅 لیسا : عالیه بهش زنگ بزن رز : ی سوال الان کی با کی خوبه🤨 لیسا و جیسو : ما با اون دختره آترین😌 رزی و جنی : ما با تبسم🙃 جنی : خب من زنگ زدم همه ساکت (خونه من و آترین -ادامه از زبان خودم تبسم) دیدم یکی داره بهم زنگ میزنه ناشناس بود وقتی جواب دادم دیدم اون ...
اون جنی بود 🥳 خیلی خیلی خیلی خوشحال شدم و جواب من : الو سلام جنی 😁 جنی : سلام تبسم راستش ما خیلی دلمون براتون تنگ شده من: ما هم 🥲 یهو آترین اومد آترین (یواش) : تبسم کیه؟ من : هیش جنی اِ آترین : بزار رو اسپیکر بعد گذاشتم رو اسپیکر (بلندگو) و گفتم : به نظرم بیایید پیش ما آخه ما ی خونه اجاره کردیم 😃🥰 جنی : چه فکر خوبی حتما😆 پس فعلا بای من : باشه بای منتظر هستم زنگ بزنی و بگی کی میایید😅 جنی : اوکی بای 😙 من : بای
من : اترینننننن 😆🥳🥳 آترین : چیه از خوشحالی فیوز پَروندی 😐 من : دارم بال در میارم آخه شاید اعضا بیان اینجا🥳 آترین : عالی شد😆 (خونه اعضا بلک پینگ) جنی : دخترا تبسم و آترین ما رو دعوت کردن 🥳 لیسا و جیسو و رز : عالی شد بریم جنی : عالیه پس من زنگ بزنم بهشون فقط کی بریم؟ لیسا : 1 ساعت دیگه 😁 جیسو : به نظرم 1 ساعت زوده آخه شاید بخوان کار هاشون رو انجام بدن ار اذیت میشن😇 لیسا : پس 2 ساعت دیگه خوبه🙃 جیسو و رزی و جنی : آره (خونه من و آترین ، ادامه از زبان خودم تبسم) دیدم دوباره جنی زنگ زد
خوشحال شدم و جواب دادم من : الو سلام دوباره جنی جونم😂 جنی : سیلام 😂 قرار شد اگه مشکلی نیست 2 ساعت دیگه بیاییم پیش شما 😁 من : نه عالیه جنی : پس فعلا بای👋🏻 من : بای بای👋🏻 بعد قطع کردم و رفتم پیش آترین تا بهش بگم من : اتریییییییین بدو بدو آترین : چی شد ؟😐 من : قراره 2 ساعت دیگه اعضا بیان بدو خونه رو مرتب کنیم و چیز بپزیم آترین : باشه من میرم ی برگه بیارم تا بنویسیم که چی می خوایم درست کنیم و چی کم داریم🍩🍧
من : باشه برو بعد آترین رفت ی برگه آورد و نوشت :👇🏻 چیز هایی که می خوایم : کیک ، قهوه ، هات چاکلت ، توت فرنگی ، بستنی شکلاتی و توت فرنگی ، وسایلی که کم داریم : ارد ، وانیل ، توت فرنگی ، قهوه ، بستنی من :خب من میرم سریع اینا رو می خرم😇 آترین : منم بقیه چیز ها رو آماده می کنم 👩🏻🍳 من : باشه فقط زود باشیم 30 دقیقه بعد : بالاخره چیز ها رو خریدم و رفتم خونه دیدم آترین توت فرنگی و هات چاکلت آماده کرده و نصف مواد کیک رو آماده کرده😳 من : چه زود آماده کردی😐😳 آترین : ما اینیم دیگه😌😎
آترین بعد شروع کرد به آماده کردن من رفتم تمیز کنم خونه رو (خونه اعضا ی بلک پینگ) جنی : اه من هیچ لباسی پیدا نکردم 😩😒 بقیه اعضا : ما هم😩 جیسو : به نظرم بریم خرید لیسا : آره 😁 جنی و رز : آره 😎 جیسو : پس برید آماده بشید منم به منیجر زنگ میزنم و اجازه می گیرم لیسا : ایول😎 (ادامه از زبان جنی تو خونه اعضا ) بعد قرار شد بریم خرید همه آماده شدیم ماسک و کلاه زدیم و حرکت کردیم به سمت پاساژ خرید👠 رزی : به نظرم بریم اون مغازه 😁 لیسا : آره بریم بعد رفتیم اون مغازه و ....
خب این پارت هم تموم پارت بعد عکس لباس هاشون رو می زارم امیدوارم خوشتون امده باشه🥰 لایک و کامنت یادتون نره
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
سلام تستت عالی بود😻👑
میدونستی یه گروه تازه تو تستچی دبیو کرده؟اسمش های لاوه😽✨
این گروه خیلی تازه کاره و نیاز به حمایت از طرف شما داره😿💫
برای اطلاعات بیشتر راجبش و حمایت کردن ازش بیاین توی پروفایلمون😻💕
خدایا خسته شدم
یا منتشر میکنی یا دیگه ادامه نمیدم
ببین من داستانات رو دوست دارم
توی علاقه مندی ها ذخیره کردم
اما الان دیگه هیچ علاقه ای به خوندن داستانات ندارم 🙁
من دیگه داستانات ادامه نمیدم 😐
۴ هفته منتظرم قسمت بعد بیاد تو اصلا هیچکاری نمیکنی
اگه تستچی رو ترک کردی اصلا نباید داستان مینوشتی 😑
نه عزیزم ادامه بده من دوستم رو میشناسم و همو از نزدیک دیدیم راستش ایده نداره براش 🥺
خب اگه ایده نداره از اول نباید مینوشت 😧
هستی نیستی کجایی ؟
چرا دیگه تست نمیسازی ؟
عالی عاجی🤗❤️
عالی بود ولی پس دو دوست صمیمی چی؟
بزودی ادامش رو میزارم😊تازه من وقتی داستان مینویسم تا تمومش نکنم بیخیال نمیشم😤😁