اینم پارت چهار تقدیم به اجی های عزیزم 💗
سر صبحانه بچه ها داشتن غذاشونو میگرفتن که آقای هان اومد و گفت : بچه ها بابت اتفاق های ناگوار اخیر براتون یه برنامه در نظر گرفتیم که بعد از صبحانه اجراش میکنیم ولی متاسفانه دوستتون لانا نمیتونه شرکت کنه چون هنوز تو شوکه و داره استراحت میکنه
9 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
9 لایک
اووووومد هوووورا
من خودمو کشتم تا تو بیایی و اینا رو بخونی🤨
من و دق مرگ کردی تو بچه 😠
کجا بودی حالا پیدات نبود پاندا کوچولو؟ 🥺
😍💚👏
ممنون اجی سهو عزیزم
عالی بود ❤️🌹
من همین الان به داستانت آشنا شدم خیلی خیلی قشنگه 😍
لطفا پارت بعد رو زود تر بنویس 🙏🏻🌷
ممنون عزیزم حتما