این پارت پنجم داستانه.امیدوارم لذت ببرید.
آدرین:پپپپپ.....پدر?تواررررباب شرارتی?.میخواستم تبدیل شم اما پلگ پلگ از پشت سرم طوری که دیده نشه گفت: اینکار رو نکن آدرین .بعد بیشتر ناراحت شدم تا عصبانی دیدم که معجزه گر پدرم مثل ستاره برق زد.ارباب شرارت.نورو بال های تاریک پایین . آدرین من متاسفم .من من همه کارها رو به خاطر مادرت کردم. گفتم:منظورت چیه پدرر??تو از اندوه اکثر مردم پاریس استفاده کردی و اونارو شرور کردی بعد میگی همه این کار ها به خاطر مادرته. اگر من تو یکی از از جنگ هایی که با شرور های تو داشتم آسیب میدیم خودتو می بخشیدی . گفت :منظورت چیه ؟خیلیدرجه عصبانیتم بالا رفته بود نتونستم دووم بیارم .پلگ پنجه ها بیرون??.
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
6 لایک
مرسی واقعا عالی بو ولی میشه لطفا خواهش میکنم به تست منم یه سری بزنید??????????
سلام قسمت اولش کو
سلام .قسمت اولش Teles of miraculous 1 نام داره.تو گوگل سرچ کنید میاد.
ایده جدید و خوبی بود منتظر پارت بعدی هستم