
سلام به همگی امروز اومدم که چند تا مانهوا خوشگل بهتون معرفی کنم امیدوارم لذت ببرید

مانهوای فضیلت های بانوی شرور (Virtues of the Villainess) ژانر: عاشقانه. فانتزی. تاریخی خلاصه داستان: جینجر و لراجی هر دو دخترهای اشراف زاده ای هستن که از بچگی با هم رقابت داشتن، مشکلی که وجود داره اینه که هر دوی اونها درمورد مردها سلیقه ی یکسانی دارن ولی همیشه این لراجیه که مرد مورد علاقه شون رو مال خودش می کنه، ولی یه روز جینجر به طور اتفاقی کتابی پیدا می کنه که همه چیز رو تغییر میده…

مانهوای زندگی جدید دوقلوها (The Twin Siblings’ New Life ) ژانر:کمدی درام فانتزی عاشقانه خلاصه داستان: «اسمتون میشه آرجن و آرین» ما مثل همه ی دوقلو های معمولی به دبیرستان میرفتیم،اما بعدش جونمون رو توی یه تصادف از دست دادیم و زندگی دوم ما به عنوان دوقلوها شروع شد!ما زندگیمون رو توی یه محیط رهاشده همراه مادر بددهنمون و پدری با قلب یخی که امپراطور بود، شروع کردیم.ولی توی تولد پنج سالگیمون…پادشاه یه دفعه ای خواست که بچه هاش رو ببینه.چرا انقدر یهویی؟فقط میتونیم به خودمون اعتماد کنیم!«شروع پروژه ی زنده موندن دوقلوها»داستانی درباره ی خواهر و برادری که باهم تناسخ پیدا کردن.

مانهوای من مادر قهرمان شدم (I Became the Hero’s Mom) ژانر : عاشقانه . درام . تناسخ(ایسکای) . فانتزی خلاصه داستان: من مادر قهرمان شدم .من ۳ سال طرفدار بازیگران مرد بوده ام. احمقی برای پسرش ، من توسط دوک ظالم هادس ، لوورمونت گرفتار شدم.“من را دنبال می کنید و هدایای گران قیمت زیادی به من می دهید. من نمی دانم آیا شما برای زندگی خود ارزش قائل هستید یا نه ، و خودتان تمام راه را به شمال می رسانید ... “متاسفم. چیزی برای گفتن ندارم.” “خوب ، من می بازم. من یک قلب سخاوتمندانه دارم ، بنابراین وانمود می کنم که چیزی نمی دانم. “ “… واقعاً؟ من فکر می کنم که آنقدر صداقت نداشته باشد. “

مانهوای آشغال خانواده کنت ( Trash of the Count’s Family ) ژانر : اکشن . فانتزی . شونن . سنین . کمدی . تناسخ . جادویی خلاصه داستان : وقتی چشمام رو باز کردم توی رمان [تولد یک قهرمان] بودم. [تولد یک قهرمان] رمانیه که روی ماجراجوییهای چویی هان، شخصیت اصلی، که یه پسر دبیرستانی بود که تو یه بعد متفاوت از زمین تناسخ پیدا میکنه، در سرزمینی که قهرمانای بیشماری درش متولد میشن. من به عنوان آشغال خانواده کنت، خانوادهای که روستای چویی هان از املاک تحت اختیارشونه، عضوی از این دنیا شدم. مشکل اینجاست که چویی هان بعد از اینکه روستاش نابود شد و تمام اعضای روستاش به دست قاتلین کشته شدن تغییر کرد. مشکل بزرگتر هم اینه که این آشغال نفهم که من بهش تبدیل شدم نمیدونست تو روستا چه اتفاقی افتاده و میره رو اعصاب چویی هان و چویی هانم یه ضربه تمیز خرجش میکنه. «… این قراره مشکل ساز باشه.» حس میکنم که یه بدبختی بزرگ سرم اومده. ولی ارزش این زندگی جدیدم رو داره.

مانهوای بانوی شرور ساعت شنی را وارونه می کند (The Villainess Reverses the Hourglass ) ژانر: درام . عاشقانه .شوجو . فانتزی . وبتون . تناسخ خلاصه داستان: آریا دختری که تمام عمرش رو به عنوان یه زن شرور گذرونده در لحظه ی مرگش به این فکر می کنه که چطور به اینجا رسیده و دقیقا تو همون لحظه متوجه میشه که تمام این مدت بازیچه کس دیگه ای بوده...
امیدوارم دوستشون داشته باشید فعلا خدافظ
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
اسلاید دو گول پوسترش رو نخورین گرافیتش جالب نیست-_- بقیه گرافیتشون قابل قبوله•-•