عشق bts

شما دختر 22 ساله متولد ایران و بزرگ شده کره جنوبی. جذاب ترین زن کره معرفی شدید. به ژاپنی، فرانسوی، کره ای، ایتالیایی، روسیه ای و انگلیسی صحبت می‌کنید. چشمای قهوه‌ای و موهای خرمایی ق تون بلنده. تصویرشو بالا میبینید👆ولی هرجور دوست دارید میتونید باشید

اولین روز مدرست بود. با آلارم گوشیت بیدار میشی و لباساتو میپوشی بعد مامانت صبحانتو حاضر میکنه. سوار دوچرخت میشی و میری مدرسه درو باز میکنی(در نمیزنی) معلم تو کلاس بود میگه سلام خب این دانش آموز جدیدمونه(آی کیوت : 167 از 100 خیلی زیاد باهوشی) خودتو معرفی میکنی و میبینی فقط یه جا خالیه و اونم جای کنار تیهونگه میری میشینی و درس شروع میشه همونطور که گفتم خیلی باهوشی واسه همین حوصله درس نداری و میخوابی معلم میگه (ا/ت اسمته) ا/ت بیا اینو حل کن دید خوابی عصبانی شد و زد رو میزا بیدار شدی گفتی چی😪کی😴من😐چه درسی معلم میگه بله تو. ریاضی سوالی که دویست تا فرمول داشت و زود حل کردی در عرض ١ ثانیه و میشینی

کلاس تموم شد خواستی بری پاشی بری چون همه رفته بودن حیاط فقط تو و تیهونگ بودین که سرتون تو گوشی بود😅پات به بند کفشت گیر میکنه می فتی رو تیهونگ ١٠ ثانیه به هم خیره میشین میگی ب... ببخشید باو..، تیهونگ حرفتو قطع میکنه میگه اشکالی نداره بعد با خجالت از کنارش میری. جین هه عاشقت میشه و سراغتو از بقیه میگیره (بعد دو هفته) میاد تو میگی جین هه ولم کن یکی تو کلاس خواب بود تیهونگم بود بقیه بیرون بودن جین هه میگه ولی من میخوام و دستشو میزاره کنار سرت و بهت خیره میشه میگی گم میشی یا بزنمت تیهونگ قایمکی نگاهتون میکرد خلاصه جین هه گفت بزن دوست دارم دست تو به من بخوره ولی قبلش میخوام لبات بهم بخوره میاد تا ببوستت و با پا میزنی تو دلت خب نزدیکت بود. میوفته و میگی یا ابولفضل اااااییییییی میدویی میری پشت میزا هی دنبالت میاد تا بزنتت بعد مدیر میاد میگه چتونه و...

و جین هه نمیتونست راه بره جین هه و میبرن درمان کنن. تیهونگ خودش میگیره تو هم میگه به من میخندی میگه نه😂😂تو هم میری تو میگی من که این درسا و بلدم پس برم یه کاری کنم میری سراغ میکاپ کیپاپ را قرار بود اکسو و میکاپ کنی ولی یکی دیگه جات میاد پس جای اکسو بی تی اس میاد میری تا میکاپ کنی و تیهونگو میبینی و تو:😦. تیهونگ پیش خودش:وای چرا قلبم اینقدر تند میزنه چم شده و میگی میکاپم تو با دهن باز میکاپ میکنی‌ش و میرن کنسرت. کنسرت تموم میشه میان استراحت کنن و تو رو صندل لم دادی داری با گوشیت ور میری تیهونگ میاد و جونگ کوک میگه ماشاالله خوش میگذره؟ تو میگی خیلی و میچرخی اعضا می‌خندن جز تهیونگ😂بعد تو به خودت میای میگی ا اااا ش.. ش.. شما. من. نمیدونم. جیمین میگه آروم باش اشکالی نداره و تو میخندی حالا جیمین و کوک از تو خوششون میاد (و تهیونگ) و کوک میره خونتو پیدا میکنه و میان طبقه رو بروییتون. میان تا وسیله ها و جا به جا کنن و تهیونگ تو گوشیش بود و جا میمونه😑تو هم میری ببینی چه خبره و تو و ته تو آسانسور میوفتن آسانسور وایمیسته و یه لحظه تکون میخوره ته میله و گرفته بود و نیوفتاد ولی تو وقتی داشتی میوفتادی...

تو آسانسور میری و می‌گیرتت میگی ولم کن نمیکنه هی اسرار میکنی میگه نه وقتی رسیدیم ولت میکنه و میری خونه میگی خب شاید میخواسته کمکم کنه اره

شیش ماه بعذ

تیهونگ عشقش خیلی شده بود بی تو زنده نبود و میره درو میشکنه (شب ساعت سه) میگی کی هستی میگه ساکت میفهمی تیهونگه میگی چی شده چرا تو خونم اومدی میگه میخوام بهت یچیزی بگم. ا/ت: ساعت3؟ 😐ته:آره. ا/ت بگو : میاد سمتت میری عقب بیشتر میاد پیشت بیشتر عقب میری یهو عصبی میشه می‌گیرتت تو بقلت میگه من..دوس...میخوام پیشت بخوابم😊. ا/ت:مگه بچه ای؟ ته:نه. تو بقل هم بخوابیم. چی میگی ولم کن خیلی می‌ترسی از قیافت میفهمه و میگه از من نترس فقط میخوام بقلت کنم میگه خودت بیای بهتره تا با خشونت بیارمت پیش خودم میگی چت شده؟ دیوونه شدی؟ میگه نمیای؟ می‌ترسی میگه با.. باشه😭اما چرا میگه بجنب میدویی پیشش و میکشتت تو بقل خودش با هم رو تخت می افتید میگی دارم میترسم برو ته:.....ا/ت :با تو نیستم؟ تیهونگ تیشرتشو در میاره تو چشتو میبری اون ور ا/ت:دیوونه لباستو بپوش ته: تو ام راحت باش ا/ت: نکنه میخوای مثل تو لخت شم میگه من که از خدامه ا/ت: بیشور😐ته ته: می‌خوابه کنارت وقتی می‌بینی خوابیده میدویی میری بیرون بیدار میشه میبینه نیستی عصبی میشه و پیدات میکنه ا/ت:ته ته ترو خدا ولم کن چت شده😭ته: برای تنبیه 💋💋💋💋میکنمت (لب) تو میزنیش و میری اونم دنبالت

خبببببببب تموم شد. حالاااااا ادامشو خودتون تصور کنین ببخشید دیگه من نمیویسم😅