عشق جیمین به میا پارت ۱۶

جیمین:راه افتادیم (نویسنده ناراحته) میا:چی شد جایی رو پیدا کردی آلفردو: اره وایسا جای پارک پیدا کنم ۲ دقیقه بعد 👈 میا: اومدم از ماشین پایین به سمته رستوران رفتیم سفارش دادیم ۷ دقیقه بعد آلفردو: میا الان من میام میا: چرا به من میگی آلفردو: گفتم بدونی میا: 😒

میا: نگاه به شیشه رستوران کردم گفتم کاشکی تا الان جیمین رمزه نامه رو فهمیده باشه جیمین:کسی گشنش نیس شوگا: من کوک: منم خب وایسا حتما باید اینجا ها یک رستورانی چیزی باشه اگر باشه پارک میکنم (به نظرتون چی میشه) میا:درحاله خیال پردازی بودم یدافعه فک کردم جیمین رو دیدم که سوار ماشین هس چشمام رو بستم دوباره باز کردم گفتم توهم زدم جالبه ( خاک تو سرت توهم نزدی واقعا جیمین بود) جیمین: خب عه نگا یک رستوران پیدا کردم وایسا جای پارک پیدا کنم خیلی شلوغه

آلفردو: خب اومدم سر میز نشستم یهو جیمین رو دیدم گفتم این اینجا چیکار میکنه میا پاشو بریم میا: برا چی آلفردو:اینجا خیلی شلوغه پاشو بریم میا: باشه ( آلفردو عوضی 😤😡) جیمین: پشت سرم رو نگاه کردم دیدم

میا رو دیدم که آلفردو دستش رو گرفته بود داشت میبردش میا: سوار ماشین شدم داخل رستوران رو نگاه کردم دیدم جیمین اونجاست اومدم در ماشین رو باز کنم که در قفل بود درو باز کن آلفردو: نه جیمین: بچه میا اونجاست کوک: کو کجا اره اونا تو ماشینه شوگا: الان چرا وایسادین برین دنبالش جیمین: راس میگه چرا وایسادم دویدم ولی دیر شده بود ماشین رفت به بچه ها گفتم بیاین سوار شین بریم دنبالشون

نویسنده: سوار ماشین شدن و دنبال ماشین آلفردو رفتن آلفردو: وای اینا که دنبالمونن اصلا از کجا میدوتستن باید گمشون کنم برا همین تند رانندگی کردم جیمین: خدایا صبر بده این چرا اینطوری رانندگی میکنه 😅 (نویسنده درحاله خندیدن) کوک: حتما یک تختش کم شده شوگا: جیمین پات میرسه به پدال ها جیمین: 😑 شوگا منظورم اینه یکم گاز بده بعد میگه چرا گمش کردیم جیمین: باشه

گفتم اخرش خنده دار باشه خب این پارت هم تمام شد و من خیلی زحمت کشیدم لطفا اون قلب شکست خورده و نا امید رو قرمز کن که نویسنده خوشحال بشه