عشق هارلی و جوکر

رابطه جوکر و هارلی کوین بسیار بدنام و بحث برانگیز است. جوکر برای هارلی سو استفاده کرده و یک دوست پسر وحشتناک بوده است. او خشن بوده است ، اما این همان چیز نیست ، با توجه به اینکه او بدرفتاری را شروع کرد و مرتبا مرتکب آن شد ، منجر به سرکوب احساسات او در مورد او شد و آنچه که با او انجام داد بازگشت

هارلی ممکن است عشق قبلی را به جوکر یادآوری کرده باشد: در چندین کمیک ، مانند "بتمن: هارلی کوین (1999)" ، جوکر به خاطرات قدیمی گیج اشاره می کند. در "شوخی کشتار" ، پیشینه توضیحی در مورد آن با همسر سابق او قبل از اینکه او به جوکر تبدیل شود ، ارائه می شود که وقتی اطراف هارلی است ، دوباره ظاهر می شود.داستان های جنی (احتمالاً اولین همسر سابق جوکر / جک) به طور گسترده ای در داستان های متداول یا قدیمی کانون مورد استفاده و تأیید قرار نمی گیرد ، اگرچه جک کشتن و جوکر در مورد به خاطر سپردن احساس آن

پل دینی و بروس تیم آنها را به عنوان یک داستان احتیاطی ایجاد کردند: همانطور که طرفداران می توانند در قسمت مقدمه "عشق دیوانه" بخوانند ، به نظر می رسید پل دینی و بروس تیم ، خالقان مشترک الهام گرفته و حتی دلیل خاصی برای شخصیت و داستان هارلی دارند.در حقیقت مشخص شده است که دو مورد از آنها یک داستان احتیاط آمیز هستند ، "آنچه نباید انجام شود" در زندگی واقعی ، که همچنین از اتفاقات مهیج یکی از دوستانشان الهام گرفته شده است.البته ، این شخصیت های خیالی هستند ، بنابراین آنها هنوز از نوشتن آنها به صورت زن و شوهر لذت می بردند. با این حال ، آنها قصد داشتند چیزی بزرگتر از طریق آنها منتقل کنند.

جوکر سعی کرده بود جای هارلی را بگیرد و ناموفق بود: در یکی از بهترین قسمت های Batman(بتمن): TAS و اولین حضورهای هارلی ، جوکر موفق شده بود از پناهندگی (ارکهام )Arkham فرار کند در حالی که به جای او وفادارترین یار وی ، قفل شده بود.بنابراین جوکر یک هارلی جعلی را استخدام می کند تا جایگزین هارلی قدیمی شود ، کسی که شاید آنقدر او را "آزار" ندهد.با کمال تعجب خود ، این دژخیم به زودی او را از تن بیرون کرد ، زیرا آهی کشید و شکایت کرد که چطور دلش برای آن قدیمی که واقعاً بهتر بود ، تنگ شده است.به همین دلیل ، هارلی به محض اینکه جوکر و دژخیم او نتوانستند نقشه خود را اجرا کنند و توسط بتمن گرفتار شدند ، او را در یک وانت پلیس مورد ضرب و شتم قرار دادند.

هارلی هرگز یک جوکر سالم نمی خواست: در شماره سوم "بتمن: ماجراهای" ، جوکر از مرکز روانپزشکی پناهنده ارکهام به طور کامل درمان می شود. او ناگهان عاقل و بدون مشکل است ، مایل است مانند یک فرد عادی ابراز محبت و احساس کند.با این حال ، واکنش هارلی تا حدودی تعجب آور است: او تقریباً او را می كشد و سعی می كند دوباره مجنون شود.البته این ممکن است به دلیل مسائل داخلی او باشد و این واقعیت که باعث پریشی در کل پویایی آنها شده است: هارلی روانپزشک جوکر است.به نظر می رسد نیاز هارلی به "شوخی" و "خنداندن او" و جذابیتی که برای تاریکی او احساس می کند ، دلیل اصلی ماندن وی از زمان امتناع از قرار ملاقات با نسخه ای از مرد بوده است.تمام پویایی آنها در تلاش برای حل مسائل او بود تا بتواند توجه او را جلب کند ، بنابراین حتی اگر شخص دیگری او را درمان کند حتی نقش او چه بود؟

سازندگان این زوج قصد داشتند هارلی احساسات جوکر را واقعاً به چالش بکشد: بسیاری از افراد می خواهند به جای یک فرد پیچیده و چند طرفه ، جوکر را به یک شخصیت تک بعدی ، فقط از یک لایه نفرت و عدم توانایی در احساس ، تقلیل دهند. این بسیار کمرنگ کننده شخصیت او خواهد بود ، با توجه به این که اگر روانشناسی او پیچیده تر از آن نبود ، او چنین وسواسی در مورد بتمن (و وابستگی کامل به او) نداشت.چندین بار در مصاحبه های چندگانه ، پل دینی (خالق همکار هارلی در کنار بروس تیم) اظهار داشت که جوکر به نوعی نسبت به او احساس محبت می کند ، اما این به این معنی نیست که او هرگز فریبکار خواهد بود.آنها به عنوان نمونه ای از آنچه نباید در رابطه انجام شود ، باقی می مانند. این قابل درک است که چرا آنها می خواستند پویایی و احساسات را در روابط خود تجربه کنند. این باید جذاب و غیر معمول جلوه دادن شخصیت ها باشد و همچنین باعث می شود جوکر در روابط بازتر باشد.

دکتر کوینزل در اصل می خواست از بازگشت جوکر سود ببرد. یک تصور غلط وجود دارد که هارلین کوینزل همیشه یک فرشته بی گناه بود و هیچ علاقه واقعی به جنایت نداشت تا اینکه جوکر برای بازی با او در حالی که روانپزشک آرکهام آسیل بود وارد شد. در واقع ، به محض ورود به خانه و صحبت با دکتر للاند ، او اشاره كرد كه چقدر مجذوب آن جنایتكاران شده و چقدر آنها را پر زرق و برق پیدا كرده است ، در نتیجه نگاهش را به جوكر جلب كرد.

جوکر وقتی با بتمن دخالت می کند بیشتر از او متنفر است:چه کسی بیشتر حسود جوکر است: یار وفادار وفادار وی یا بتمن واقعی؟ متأسفانه دوباره ، به نظر می رسید پاسخ صحیح ترین پاسخ است. در حالی که آنها با هم قرار می گذاشتند ، یکی از ناامیدکننده ترین چیزها برای هارلی وسواس جوکر با بتمن و هدف مادام العمر او برای بازی و سرانجام کشتن او بود.بنابراین ، به داستانهای اصلی و کلاسیک که آنها با هم دارند ، جوکر بیشتر از او سواستفاده کرد ، وقتی که نمی خواست بتمن لمس شود. در همین حین ، هارلی سعی می کرد توجه او را جلب کند و از سر ناامیدی سعی در کشتن بتمن دارد و می خواهد همه رقابت ها را برای محبت جوکر از بین ببرد این یک پویایی کاملا ناسالم و رایج از آنها است.

جوکر نمی توانست احساساتش را بپذیرد : در جلد "بتمن: هارلی کوین (1999)" ، جوکر به عمد اعتراف می کند که چگونه هارلی توانسته است احساسات و احساسات از دست رفته را دوباره به وجود بیاورد ، و آن را انگیزه خود در هنگام گرفتن و محصور کردن عنوان کرد شاید به این دلیل که فکر می کرد او با نقشه اش مرده است ، اعتراف کرد که چطور زن و شوهر بودن و مراقبت از کسی را به او یادآوری می کند و اینکه اوقات مشترکشان حواس او را پرت می کند. بنابراین ، تنها راهی که او می توانست درگیری ناشی از احساساتش نسبت به هارلی را ترمیم کند ، کشتن او بود.

جوکر همیشه به او غبطه خورده است : در B: TAS ، یک بار که هارلی واقعاً جوکر را ترک کرد و دیگر برنگشت ، مثل همیشه ، او شروع به دیدن Poison Ivy و ارتکاب جنایات با او به عنوان Queens Of Crime جدید (یکی از بهترین قسمت های این سریال انیمیشن). همه می دانند که جوکر پر از احساسات و چشم اندازهای منفی و سمی است ، با این حال ، آیا Clown Prince Of Crime حداقل از عنوان خود اطمینان ندارد؟ به نظر نمی رسد ، زیرا او به محض خواندن روزنامه هایی که در مورد هارلی صحبت می کرد و "موفقیت" او را تحقیر می کرد ، ترسید.این توضیح می دهد که چرا هارلی اینقدر به تنهایی رفتن اهمیت می داد و گاهی اوقات سعی می کرد او را تحت تأثیر جداشدن تحت تأثیر قرار دهد ، مانند سری انیمیشن های اخیر او وقتی که تمام تلاش خود را برای تأیید وضعیت بد خود انجام می دهد

روابط آنها همیشه بر اساس پویایی درمانگر-مشتری آنها بوده است: عوامل اصلی ماندن هارلی چیست؟ اینکه او نسبت به جوکر دلسوزی کرده است. علی رغم همه کارهای بدی که وی انجام داده بود ، وی مجبور شد نظر خود را اتخاذ کند زیرا وی روانپزشک وی بود.اما دیدگاه جوکر معمولاً تاریک است ، در بعضی مواقع حتی شامل دروغهای آشکار و در کل گیج کننده است.با این حال ، او هرگز شک داشت که او فردی مثل بقیه است ، و به محض اینکه او به او توجه کرد ، آنجا بود که مسائل شخصی او (به ویژه با پدرش) وارد شد ، او به یک رابطه ناکارآمد عادت کرده بود و خود را در جایگاه دوم قرار می داد تا شخص دیگری را برطرف کند. بنابراین او نقش "درمانگر" پیچیده خود را در رمزگشایی از او حفظ کرد ، خودش را فدای اصلاحش کرد و سعی کرد او را درک کند.

خب دوستان تموم شد لایک و کامنت فراموش نشود فالو هم بکن چون فالو می کنم به سلامت کپی ممنوع 😉 راستی از داستان من arrow pool که قسمت قهرمان ها و داستان Joker and Harley و که مخصوص شرور هاست دیدن کنید و کامنت بدید و فالو کنید چون فالو میکنم اگه داداش یا آبجی بشی قطعا منم همین کار هارو برات میکنم