تحلیل پایان های میراکلس

در این پست من تمامی(حالا شاید همه ی همش هم نه)بررسی کنم همش ایده ی خودمه منم اونقدرا با دقت میراکلس ندیدم پس اگر هر اشتباهی بود بگین و به بزرگی خودتون ببخشید

پایان اول مرینت نمی تونه از پس این همه سختی و فشار و تحمل کنه از اونور لایلا حملات بیشتری می کنه مرینت می خواد نگهبان بودن و کنار بزنه ولی وجدانش اجازه نمی ده

پایان دوم گربه ی سیاه دیگه خسته میشه و این ایده به سرش می زنه که با ترکیب دو معجزه گر دنیای خودشونو از بدی پاک کنه و یک دنیای دیگر از جهان های موازی و پر از بدی می کنه فیلمی پر از ج.ن.گ و دعوا و احساسات سر خورده شده

مرینت می زنه به سیم آخر و می خواد تمام دنیا رو نابود کنه لایلا هم اونو شرور می کنه حالا همه ی ابر قهرمان ها در برابر دختر کفشدوزکی پایانی فقط ج.ن.گ و ناراحتی

دخترکفشدوزکی و گربه ی سیاه میرن به گذشته زمانی که معجزه گر ها پیدا شدند و اونا رو مخفی میکنن پایانی فقط چالش

پایان آخر ساده و بشدت خوب لایلا شکست می خوره همه به خوبی و خوشی میرن خونشون