خب درود به همگی
خفه شید ،خفه شید.... ای افکار پوچ دور شوید او تنها پسرکی کوچک است.مادرش را ،تنها امیدش را تنها دوست دارش را به او باز گردانید ترسیده وگرسنه است و کمبود محبت دارد آخر زرد همیشه تنها می ماند و نادیده گرفته میشود آبی، قرمزش را دارد و صورتی به تنهایی نیز کافی است و مورد محبت قرار میگیرد
اما زرد خوشیدیست که آتش قرمز و سرخ رنگ تکه کوچکی از او محسوب میشود،دریا و آسمان آبی به نور او روشن و درخشانند بال های پروانگان و گلبرگ های گلها در برخورد نور او میدرخشند او مهربان و بخشنده است اما..
مردم در هنگام تابشش به دنبال سایه میگردند و طردش میکنند اما روزی او کسانی را پیدا کرد که درخشش را مقدس و عزیز میشماردند پسرک کوچک خیال کرد که دیگر همه چیز تمام شده اما جهان نقشه تازه ای برایش کنار گذاشته بود
سو استفاده کردند از نورش، بر خلاف میلش و اورا به ازدواجی مجبور کردند و اجبار شد به صورت دوست بی دفاعش بارها ضربه بزند اما بعد دیدن نامزدش لحظه ای هم شده خیال کرد که شاید اینها همه سرنوشت است و در حقیقت او ماهش را یافته و دوباره نور گرمش را با او تقسیم کرد اما نمیدانست آنها نورش را در ماه بیشتر دوست خواهند داشت
در آخر در شبی خاموش حقیقتی تلخ را درک کرد و او سیاهچاله ای شده بود از تاریکی ها و غمها تمام نورش را به دیگران داده بود و حال حتی گرمایی کوچک برای روشن کردن سیگارش هم نداشت او خاموش شده بود....
ناگهان دوباره در آن تاریکی فریاد شخصی نه آنچنان بلند قامت را شنید اما در آن لحظه ها سایه اش خیلی بزرگ به نظر میرسید و همچون کوهی مقاوم و استوار جلوه میکرد. لوفی! نامی که هرباره کنار واژه آزادی خواهی نوشته میشود و به زبان آورده میشود دوستی که هرطور بود خودش را رسانده بود و مانند جرقه ای کوچک شمعی را که در اثر طوفان های روزگار خاموش شده بود را باری دیگر روشن کرد
و باری دیگر به همه یاد آور شد که نه ماه و نه باران و نه گل ها و نه آتش های فروزان هیچکدام و هیچکدام به درخشندگی ستاره و خورشید زیبای منظومه او نخواهند بود او زاده شده بود تا منظومه کلاه حصیری ها حول محور نور درخشان او بچرخد
و این پایان داستان پسرک کوچک ما بود و آغازی بود برای سانچی سیه پا و آشپز محبوب مانکی دی لوفی آزاده ترین فردی که بر دریا گام نهاده بود حاکم آل بلو کسی بود که روزی در همان دریاها رها شده بود پایان.
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
قشنگترین احساسی رو بهم داد که میتونستم حسش کنم
عالی بود خسته نباشی✨
اگه دوست داشتی به پست منم "۷پدیده که اگر وجود نداشتند، زندگی روی زمین نابود میشد" سر بزن
عااالیی بووود🌷✨
سپاس
فدات🌷✨
وانپیس رو کامل ندیدم ولی همون یه ذره ای هم که دیدم خیلی شخصیت سانجی رو دوست داشتم
خسته نباشیی🌹✨
چه عالی
مرسیی
عاااااالیییییییییییییییییی
مرسیی
ناظر بودم 💘
وااای مرسی خوشگل