داستان جدیدم 🙂
داستان: داستان درباره زنی به نام النور رید است که در آمریکا زندگی میکرد و بیماری داشت و همیشه در بیمارستان بستری بود، همیشه نسبت به بچهها حساس بود و بچههای بیمارستان او را مامان صدا میزدند، اما هرگز فرصتی برای بچهدار شدن نداشت و با نجات کودکی از برخورد با کامیون، در بدن یک زن نجیب به زندگی بازگشت. در رمانی ، الارا فون کیلان، او یک نجیبزاده است و میتواند هر چیزی داشته باشد. به نظر میرسد که او در این زندگی خانواده خوبی دارد. او کودکی را به فرزندی پذیرفته است و به طور تصادفی؛ شخصیت شرور اصلی، ویکتوریا بود !
داستان اصلی ویکتوریا: از زمانی که به یاد آورد در پرورشگاه بوده و هیچکس او را دوست نداشته است. وقتی ۱۳ ساله بود، مردی که جادوی سیاه داشت، او را به فرزندی پذیرفت، چون فکر میکرد استعدادش را دارد. بعد از آن، او به طبقه اشراف آمد، چون کسی که او را به فرزندی پذیرفت، یک کنت بود و وقتی وارد طبقه اشراف شد، با پسر دوک آشنا شد و عاش✨قش شد، چون او اولین کسی بود که به او لبخند زد. ویکتوریا در واقع تبدیل به یک دیو✨انه برای او شد. وقتی او از شاهزاده خانم قلمرو خوشش آمد، ویکتوریا نتوانست آن را تحمل کند و دنیا را نابود کرد. همه چیز را نابود کرد و پسر دوک را مر✨ده نگه داشت (اما زمانی که الارا وارد شد، خیلی زود بود و ویکتوریا الان فقط ۴ سال دارد).
شخصیت اصلی زن : الارا فون کیلان دختر زن (شرور): ویکتوریا پدر زن: گراند دوک ویلیام فون کیلان مادر زن: گراند دوشس ویوین فون کیلان خواهر زن: دافنه فون کیلان خدمتکار شخصی زن: لینِت خدمتکار شخصی دختر زن: آنا شخص اصلی مرد: ریس آلیستر وسپر مادر مردهی شخصیت اصلی مرد: آسترید وسپر پدر شخصیت اصلی مرد : سایرس وسپر نامادری شخصیت اصلی مرد : لینا وسپر
الارا: موهای صاف آبی آسمانی روشن و چشمان صورتی ویکتوریا: موهای کوتاه و فر مشکی و چشمان قرمز ویلیام: موهای صاف آبی آسمانی روشن و چشمان مشکی ویوین: موهای صاف قهوهای و چشمان صورتی دافنه: موهای فر قهوهای و چشمان صورتی لینت: موهای فر سبز پاستلی و چشمان آبی آنا: موهای صاف بلوند و چشمان سبز تیره ریس: موهای صاف قهوهای و چشمان آبی آسترید: موهای قهوهای و چشمان سبز سایرس: موهای نقرهای و چشمان آبی لینا: موهای صاف قرمز تیره و چشمان مشکی
الارا: مهربان و شجاع. عاشق بچههاست. ویکتوریا: لجباز اما فوقالعاده بامزه ویلیام: عاشق دخترانش است و جدی است. ویوین: مهربان و دلسوز دافنه: عاشق خواهرش است و یک خواهر باحال است. لینت: بالغ و دوستانه آنا: بازیگوش و پرانرژی ریس: بالغ و سرد اما بسیار دلسوز و مهربان با الارا و ویکتوریا آسترید: مهربان و دوست داشتنی با بچهها سایروس: از پسرش متنفر است و او را فقط وارث خود میداند. لینا: یک شیطان واقعی
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
بچه ها من این سری رو توی بله و ایتا با لینک: @my_little_dear_villian میزارم ، امیدوارم حمایت بشه ، چون جزو کار های اولیه بلندمه 🫂🥲
✨✨✨
خوشگلم من این سری رو توی ایتا و بله با لینک:
@my _little_dear_villian میزارم
داستان عالی ای خواهد بود😍😍😍
مرسی عزیزم ❤