
اثر مار در سبد یه ضرب المثل خیلی باحاله و پر از مفهوم.یعنی یه کار بد یا یه اتفاق وحشتناک افتاده، حالا حتی اگه اون کار یا اون آدمِ بد از بین رفته باشه، ترس و بدبینی و خرابکاریش موندگاره
داستانش چیه؟ خب، داستانش اینجوریه: یه سبد خوشگل پر از میوه یا هرچیز دیگهای رو تصور کن. یهو یه مار توش پیدا میشه. همه جا میزنن، داد و بیداد به پا میشه، بالاخره اون مار رو میکشن یا بیرون میکنن. حالا چی میمونه؟ یه سبد که توش مار بوده. حالا کسی جرئت نمیکنه دست ببره تو اون سبد. حتی اگه ۱۰۰٪ مطمئن باشیم مار رفته، ولی اون حس ترس و دلشوره موندگاره. دیگه اون سبد اون اعتبار قبلی رو نداره. هر کسی بهش نگاه میکنه، یاد اون مار میوفته.
کل کلید ماجرا اینجاست: اعتماد از بین رفته. مثل اینه که یه ظرف رو که تو آشغالدونی افتاده، حتی اگه صد بار بشوریش، باز یه جورایی حالآدم رو به هم میزنه. یا یه لباس که تو یه تصادف پاره شده، حتی اگه خیاطیش کنی عالی، باز اون خاطرهی بد باهاشه. «اثر مار در سبد» دقیقاً همینه. یعنی یه لکهی روانی که پاک نمیشه.
چندتا مثال از خودمون: توی رابطه: دوستت یه راز بزرگو لو میده. بعدش کلی معذرت خواهی میکنه و میگه دیگه این کارو نمیکنه. تو میبخشی، ولی دیگه هرگز مثل قبل بهش اعتماد نمیکنی. هر وقت میخوای یه چیزی بهش بگی، یه لحظه مکث میکنی. این میشه «اثر مار در سبد». توی کار: یه شرکت یه بار یه محصول خیلی بد و بیکیفیت به بازار میده. حالا حتی اگه سالها بعد بهترین محصولات رو هم تولید کنه، اون بدنامی اولیه همیشه تو ذهن مشتریها میمونه. میگن: "آخه اون شرکتو یادته چیکار کرده؟" اینم «اثر مار در سبد». توی یه گروه دوستانه: یه نفر از توی گروه پشت سر بقیه حرف میزنه. وقتی دستش رو میزنن و از گروه بیرونش میکنن، ولی اون فضا و بدبینی تو گروه باقی میمونه. دیگه دوستا مثل قبل راحت با هم حرف نمیزنن. اینم از اونجاست.
چرا اینقدر چسبیده؟ یعنی مغز ما چیکار میکنه؟ ببین، مغز ما یه جورایی یه بچهی ترسوئه! براش زنده موندن و در امان موندن از خطر، از همه چیز مهمتره. برای همین، یه ویژگی عجیب داره بهش میگن «سوگیری منفی» (Negativity Bias). یعنی چی؟ یعنی مغز ما خیلی راحتتر و قویتر از خوبیها، بدیها رو به خاطر میاره. اگه ۱۰ نفر بهت بگن "قشنگی"، ولی یه نفر بگه "زشت"، اون یه حرف منفی بیشتر تو ذهنت میمونه. «اثر مار در سبد» دقیقاً از همینجا آب میخوره. اون مار (یعنی اون اتفاق بد، اون دروغ، اون خیانت) یه خطر جدی بوده. مغز برای محافظت از ما، یه برچسب قرمز بزرگ میزنه روی اون سبد و میگه: "مراقب باش! اینجا یه بار خطرناک بوده!" دیگه براش مهم نیست که الان سبد پر از گل رزه. اون بوی مار تو حافظهی ما موندگاره. پس این حس بد و بیاعتمادی، یه ضعف از ما نیست، یه مکانیزم دفاعی قدیمیه که داره ازمون محافظت میکنه. گاهی وقتا هم بیش از حد محافظت میکنه و باعث میشه فرصتای رو از دست بدیم
پس این مار رو از کجا بیرون بیاریم؟ (قسمت سخت ماجرا!) اینکه میگیم اثرش موندگاره، یعنی هیچوقت پاک نمیشه؟ نه همیشه. ولی پاک کردنش خیلی سخته. مثل اینه که بخوایی بوی سیر تو یه اتاق رو از بین ببری. باید کار کرد. ۱. زمان، بهترین دکتر نیست، ولی یه کمکی میکنه: گذر زمان میتونه اون حس تند و تیز اولیه رو کم کنه. مثل زخمی که اولش خیلی درد میکنه، ولی کمکم بهتر میشه. ولی جای زخم همیشه میمونه. هر وقت بهش نگاه کنی، یادش میفتی. ۲. فقط حرف زدن کافی نیست: اگه تو اونی بودی که مار رو انداختی تو سبد (یعنی اشتباه کردی)، فقط معذرت خواهی کردن کافی نیست. باید با کارای مستمر و درست، ثابت کنی که سبد دیگه امنه. باید مدتها سبد رو با بهترین و تازهترین میوهها پر کنی تا بقیه شاید، فقط شاید، جرئت کنن دوباره نزدیک بشن. باید ثابت کنی که مار دیگه برنمیگرده.
. بخشش، انتخابِ اونیه که سبد رو داره: اگه تو اونی هستی که سبد رو با مار دیدی، بخشش یه انتخابه. یعنی تو تصمیم میگیری دیگه اون مار گذشته رو بهانه نکنی که از سبدهای خوب حالا استفاده نکنی. این به این معنی نیست که فراموش میکنی. نه! یعنی قدرت رو به دست میگیری که به جای گذشته، به حال و آینده نگاه کنی. این کار خیلی سخته و نیاز به شجاعت داره. یه نگاه از زاویهی دیگه این اثر فقط تو رابطههای آدمها نیست. ببین تو جامعه: یه مسئول یا یه سیاستمدار یه بار یه کار خیلی اشتباه میکنه. حالا هرچی هم کارای درست بکنه، مردم زیر لب میگن: "همشون از یک قماشن." اون یه مار، کل سبدِ اون صنف یا اون نهاد رو بیاعتماد کرده. تو خودمون: شاید تو یه امتحان مهم خراب کاری کرده باشی یا یه کارآفرینی شکست خورده باشی. حالا هر وقت میخوای دوباره شروع کنی، اون حس "نتونستم" و "آخرش بازم میخورم بیرون" میاد جلو سردت. اینم «اثر مار در سبد» خودت با خودته
حرف آخر پس «اثر مار در سبد» یه یادآوریه که اعتماد، شیشهی خیلی ظریفیه. شکستنش یه لحظهست، ولی چسبوندنش عمر میبره. همیشه باید مراقب باشیم که سبدهای خودمون و سبدهای بقیه رو آلوده نکنیم. و اگه هم دیدیم سبدی مار داره، یا کمک کنیم مار رو بیرون بریزیم، یا حداقل خودمون رو از گزش دور نگه داریم. چون هممون همیشه داریم یا سبد در دست داریم، یا داریم به سبد بقیه نگاه میکنیم
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
اولین لایک و اولین کامنت 🎀😹
چه جالب 🍓💤