
هدف این پست فقط آشنایی با اساطیرهای قدرتمند زن هست..

گفته شده هلن زیباترین زن جهان بود؛ دختر زئوس و یک ملکهی زمینی، یعنی نیمهخدا. زیبایی هلن درحدی بود که پادشاهان و قهرمانان برای ازدواج با اون با صف کشیدند. در نهایت با «منلائوس»، پادشاه اسپارت، ازدواج کرد، اما زمانی که «پاریس»، شاهزادهی تروا، به دیدارش اومد و بهش علاقه پیدا کرد، همراهش رفت. نتیجه؟ آغاز جنگ تروا، جنگی دهساله که از یه عشق شعله گرفت. هلن همیشه در مرز میان عشق و خیانت معلقه؛ بعضی افراد میگن قربانی وسوسه بود، بعضی افراد دیگه هم معتقدند خودش انتخاب کرد. به هر حال، اون نشون داد که یک زن میتونه توی دنیای مردسالار توی اون زمان، سرنوشت کشورها رو تغییر بده.

مدئا، جادوگر و دختر پادشاه، دل به «جیسون» سپرد. مدئا برای کمک به جیسون، حتی در برابر خانوادهاش ایستاد و با جادویی که داشت، راه رو برای بهدست آوردن «پشم زرین» هموار کرد. اما زمانی که جیسون به فرد دیگهای علاقهمند شد و مدئا رو رها کرد، مدئا انتقامی گرفت که اسمش تا همیشه در تاریخ ماند. انتقامش در حدی تلخ و وحشتناک بود که حتی خدایان هم ازش ترسیدن! مدئا فقط یه جادوگر خشمگین نبود، نماد زنی بود که عشقش رو فدا کرد، اعتمادش شکست، و در نهایت فهمید قدرتش از هر مردی بیشتره.

آریادنه، دختر پادشاه کرت، عاشق «تسئوس» شد. وقتی تسئوس به هزارتوی مینوتور رفت، آریادنه به اون کلاف نخی داد تا راه برگشتش رو گم نکنه. با کمک آریادنه، تسئوس تونست از هزارتو جون سالم به در ببره، اما بعد از اون، آریادنه را توی جزیرهای تنها گذاشت. با این حال، سرنوشت با اون مهربونتر بود؛ چون بعدها «دیونیسوس»، خدای شراب و شادی، عاشقش شد و اون رو به مقام خدایی رسوند. یه داستان از رهایی و تولد دوباره.

آتنا، یکی از معروفترین الهههای یونان، از سر زئوس زاده شد! برخلاف خیلی از خدایان، به جنگ بدون هدف علاقهای نداشت، بیشتر به دنبال عدالت و تفکر بود. اتنا نماد خرد، منطق و قدرت ذهنه و شهر آتن هم به نام اون نامگذاری شد. آتنا یادآوری میکنه که قدرت فقط از شمشیر نمیاد، از دانش و آرامش درونی هم میتونه بیاد.

پرسفون، دختر «دِمِتِر» الههی حاصلخیزی بود. یه روز «هادس»، خدای دنیای مردگان، عاشقش شد و اونو دزدید مادرش از غصه، زمین رو خشک و بی جون کرد تا وقتی که خدایان تصمیم گرفتن هر سال پرسفون نیمی از سال پیش هادس و نیم دیگه رو پیش مادرش باشه. از اون موقع، رفت و امد اون، دلیل پیدایش فصلها شد: وقتی برمیگرده، زمین زنده میشه (بهار و تابستون) و وقتی که میره، زمین به حالت قبل برمیگرده (پاییز و زمستون) پرسفون یه نماد از چرخهی مرگ و زندگی، از دست دادن و بازگشته.

آفرودیت از دل دریا زاده شد؛ وقتی موج ها به هم خوردن زنی بیرون اومد که زیباییش چشم هارو خیره میکرد. اون الههی عشق بود، عشقی که میتونه هم شیرین باشه، هم ویرانگر. آفرودیت یادآوری میکنه که احساس، اگه درست هدایت نشه، ميتونه قوی تر از عقل و منطق عمل کنه. اما در عین حال خودش سرچشمهی شور، خلاقیت و زندگی هم بود.

اون الههی کشاورزی و حاصلخیزی بود. دمتر درواقع همون مادر پرسفونه. همونطور که خوندید، وقتی دخترش، پرسفون دزدیده شد، اونقدر ناراحت شد که زمین خشک شد. افسانهی دمتر نشون میده پیوند بین مادر و فرزند چقدر برای زندگی و طبیعت حیاتیه. دمتر نماد مهربانی، پایداری و قدرتیه که از عشق و مراقبت میاد، نه از زور.
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالی بوددد من عاشق خدایان یونان باستانممم
فقط اون پرفسونی نبود؟
پـستـت عـالـی بـود خـانومـی 💞
خـوشحـال مـیشـم بـه پسـت آخـر منـم سـر بـزنیـن 💞
عالییییی
خسته نباشییی
*وی عاشق افسانه هاست
فزصت