سلامممم من برگشتم با قسمت 5 اگه قسمت های قبل رو نخوندید اول اون هارو بخونید?? راستی شرمنده بابت اینکه یکم دیر شد???
مرینت شب خوابید و صبح بیدار شد که بره مدرسه وقتی داشت لباس میپوشید همش به حرفای آدرین فکر میکرد و انقدر ناراحت شد که نزدیک بود گریش بگیره اما خودشو کنترل کرد و گریه نکرد بالاخره آماده شد که بره مدرسه?
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
6 لایک
🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰
تو این داستان از آدرین متنفر شدم افتضاح بود آدرین اصلا ....... بود
خیلی قشنگه
کسی میدونه چطوری باید تست بزاریم داخل تستچی
من یه داستان درباره(قهر های الکی مرینت)درست کردم و بلد نیستم بزارم داخل تستچی
ممنون که نظر میدید پارت های 6 و 7 روهم گذاشتم خوشحال میشم سر بزنید???
آفرین عالیه.
راستی یه چیزی آدرین عاشق کاگامی بود نه لایلا اینو نشون بده
عزیزدلم میدونم اینو ولی خب نمیشه دیگه بزارنش تو داستان پارت بعد پارت آخره???
کافیه دیگه همه جا رو با دختر کفشدوزکی و گربه ی سیاه در کردین اه
آره منم میخوام بعد از این از یه کتاب داستان بنویسم???
نظراتتون به من کمک میکنه که چیزهای بهتری رو بهتون نشون بدم که شماهم بیشتر دوستش داشته باشیدراستی من پارت 6 رو نوشتم تا فردا یا شایدم امشب منتشر میشه?????????
حتما بعدیشو بزار
خیلی خوب بود ???
????? گذاشتم عزیزممم?????
نظرات فراموش نشه???