
درود! در این پست به اختلالی شخصیتی رایج در نوجوانان به نام شخصیت مرزی و علائم آن در نوجوانان سنین 13 تا 18 سال آشنا خواهیم شد. با ما همراه باشید!

اختلال شخصیت مرزی چیست؟ اختلال شخصیت مرزی (Borderline Personality Disorder – BPD) یکی از انواع اختلالات شخصیت در طبقهبندی DSM-5 است که با بیثباتی در احساسات، هویت، روابط بینفردی و کنترل تکانهها شناخته میشود. فرد مبتلا به BPD، اغلب در درک خود، دیگران و دنیای پیرامونش دچار سردرگمی و ناپایداری است. این اختلال میتواند زندگی شخصی، شغلی، اجتماعی و عاطفی فرد را به شدت مختل کند. تعریف علمی اختلال شخصیت مرزی (BPD) بر اساس طبقهبندی اختلالات روانی، اختلال شخصیت مرزی یا BPD الگوی فراگیری از ناپایداری در روابط بینفردی، تصویر مختل از خود (self-image) و بی ثباتی عاطفی است، همراه با تکانشگری چشمگیر که از اوایل بزرگسالی و مخصوصا نوجوانی شروع میشود و در زمینههای مختلف زندگی بروز میکند. برای تشخیص رسمی این اختلال، فرد باید دستکم ۵ مورد از ۹ معیار مشخص شده در DSM-5 را داشته باشد.

ویژگیهای شخصیتی افراد مبتلا به شخصیت مرزی یا بوردرلاین افراد مبتلا به شخصیت مرزی یا بوردرلاین اغلب با مشکلات زیر دست و پنجه نرم میکنند: ترس شدید از طرد شدن یا رها شدن، حتی در موقعیتهای عادی نوسانات شدید خلقی؛ از شادی شدید تا افسردگی ناگهانی روابط عاطفی بیثبات؛ از ایدهآلسازی تا بیارزشسازی فرد محبوب احساس مزمن پوچی یا بیمعنایی هویت ناپایدار یا عدم درک واضح از “من کی هستم؟” رفتارهای خود آسیبرسان یا اقدام به خودکشی خشمهای شدید و گاهی انفجاری احساسات شدید و غیرقابلپیشبینی

معیارهای تشخیصی اختلال شخصیت مرزی طبق DSM-5 در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-5)، اختلال شخصیت مرزی با ۹ ملاک تشخیصی تعریف شده است و برای تشخیص رسمی، وجود حداقل ۵ مورد از ۹ معیار زیر ضروری است: 1- بیثباتی هیجانی و نوسانات خلقی افراد با شخصیت مرزی معمولاً تغییرات شدید و ناگهانی در خلقوخو را تجربه میکنند. ممکن است در عرض چند ساعت از شادی و اعتماد به نفس بالا به افسردگی، اضطراب یا خشم شدید برسند. این بیثباتی هیجانی اغلب واکنشی به رویدادهای کوچک یا تعاملات بینفردی است.

2-ترس از رهاشدگی یکی از ویژگیهای بارز شخصیت مرزی، ترس شدید از طرد شدن یا تنها ماندن است. این ترس میتواند باعث شود فرد برای جلوگیری از ترک شدن، رفتارهای افراطی یا ناگهانی از خود نشان دهد؛ مانند التماس، تهدید به خودکشی یا قطع ناگهانی ارتباط. حتی ترک موقتی یا بیاهمیت از سوی دیگران میتواند بهعنوان «طرد» تلقی شود. 3- روابط عاطفی و اجتماعی ناپایدار روابط عاطفی و اجتماعی افراد مبتلا به BPD معمولاً شدید و پرنوسان است. آنها ممکن است در یک لحظه، شخصی را ایدهآلسازی کرده و در لحظهای دیگر، همان فرد را بیارزش و خصمانه تلقی کنند. این الگوی «دو قطبیسازی» در روابط، از مشخصههای مهم رفتارهای شخصیت بوردرلاین است.

4-رفتارهای تکانشی رفتارهای ناگهانی و بدون فکر، بهویژه در زمینههایی چون خرج کردن، رانندگی خطرناک، پرخوری، مصرف مواد مخدر، رابطه جنسی پرخطر یا خودزنی، در بسیاری از مبتلایان به شخصیت مرزی دیده میشود. این رفتارها اغلب برای رهایی موقت از احساس پوچی یا درد عاطفی انجام میگیرد. 5-اختلال در هویت افراد با ویژگیهای شخصیت مرزی (BPD) معمولاً احساس پایداری از خود ندارند. ممکن است درک آنها از «من کی هستم؟» یا «چه میخواهم؟» بهطور مداوم تغییر کند. این ناپایداری هویتی میتواند باعث سردرگمی در مسیر شغلی، اهداف زندگی، و روابط شخصی شود.

5-اختلال در هویت افراد با ویژگیهای شخصیت مرزی (BPD) معمولاً احساس پایداری از خود ندارند. ممکن است درک آنها از «من کی هستم؟» یا «چه میخواهم؟» بهطور مداوم تغییر کند. این ناپایداری هویتی میتواند باعث سردرگمی در مسیر شغلی، اهداف زندگی، و روابط شخصی شود. 6-احساس پوچی مزمن بسیاری از افراد مبتلا به شخصیت مرزی از احساس همیشگی پوچی، بیهدفی یا بیمعنایی زندگی شکایت دارند. این حالت اغلب با افسردگی مزمن یا بیانگیزگی همراه است.

7-خشم شدید و کنترلنشده خشمهای انفجاری، عصبانیتهای غیرقابلکنترل یا احساس خشمی که مدت طولانی باقی میماند، در بین مبتلایان به BPD بسیار رایج است. این خشم اغلب در پاسخ به احساس طرد یا بیتوجهی از سوی دیگران بروز پیدا میکند. 8-رفتارهای خودآسیبرسان یا اقدام به خودکشی رفتارهایی مانند بریدن بدن، سوزاندن پوست، مصرف بیش از حد دارو، تهدید به خودکشی یا اقدام واقعی به آن، در بین بسیاری از مبتلایان به BPD مشاهده میشود. این رفتارها اغلب بهعنوان راهی برای تخلیه هیجانات شدید یا واکنشی به ترس از رها شدن بروز میکنند.

9-تجربه موقتی افکار پارانوئید یا نشانههای تجزیهای در شرایط استرسزا، فرد ممکن است دچار افکار پارانویید گذرا (مثل احساس اینکه دیگران قصد آسیب دارند) یا حالتهای تجزیهای شود؛ برای مثال، احساس گسست از واقعیت (derealization) یا جدا شدن از بدن خود (depersonalization). این تجربهها معمولاً کوتاهمدت و مرتبط با فشار روانی شدید هستند. نکته مهم: وجود این علائم بهتنهایی برای تشخیص کافی نیست. تشخیص نهایی باید توسط روانشناس بالینی یا روانپزشک آموزشدیده و با در نظر گرفتن تاریخچه فرد، شدت علائم و زمینههای فرهنگی- اجتماعی انجام گیرد.

۴ تیپ شخصیت مرزی و تفاوت آنها | ناامید، تکانشی، لجوج، خودتخریبگر طبق نظریه تئودور میلون، اختلال شخصیت مرزی به چهار نوع یا تیپ مختلف تقسیم میشود. این تیپهای شخصیتی از نظر نوع رفتار و نشانهها با یکدیگر تفاوتهایی دارند. در ادامه به انواع شخصیت مرزی (BPD) طبق مدل میلون اشاره شده است: 1- شخصیت مرزی ناامید (Discouraged Borderline) این تیپ معمولاً ترکیبی از ویژگیهای شخصیت مرزی و وابسته است. افراد این گروه اغلب دچار احساس بیکفایتی، ترس از طرد شدن و نیاز شدید به تائید دیگران هستند. آنها در روابط، بیش از حد سازگار و وابسته میشوند و اغلب از خود میگذرند تا دیگران را حفظ کنند. با وجود ظاهر آرام، درونی پُر از اضطراب، ناامیدی و خودانتقادی دارند. 2- شخصیت مرزی تکانشی (Impulsive Borderline) در این نوع شخصیت مرزی، تکانشگری، بیثباتی هیجانی و جستوجوی هیجانهای شدید مشهود است. این افراد ممکن است دست به رفتارهایی مانند مصرف مواد، روابط پرخطر یا خشونت لحظهای بزنند. ناتوانی در تحمل ملال، نیاز به تحریک بیرونی و خشمهای انفجاری، روابط بینفردی آنها را بیثبات میکند. 3-شخصیت مرزی لجوج یا لجباز (Petulant Borderline) افراد با این تیپ شخصیت مرزی، حساسیت زیادی نسبت به طرد و بیتوجهی دارند. آنها اغلب خشم خود را سرکوب کرده و به صورت منفعل-پرخاشگر یا انفجاری بروز میدهند. رفتارهای کنترلگرایانه، احساس دائمی نارضایتی از روابط و نوسان بین دلبستگی و خصومت، از ویژگیهای کلیدی آنهاست. 4- شخصیت مرزی خودتخریبگر (Self-Destructive Borderline) در این تیپ، فرد به طور خودآگاه یا ناخودآگاه گرایش به آسیب رساندن به خود دارد؛ چه از طریق رفتارهایی مانند خودزنی یا از طریق قرار گرفتن در روابط یا موقعیتهای آسیبزا. احساس گناه، بیارزشی و خودتنبیهی، درون روانی این افراد را شکل میدهد. گاهی این الگو در قالب بیتفاوتی نسبت به سلامت یا عدم پیگیری اهداف دیده میشود.

این اختلال چگونه به وجود می آید؟ 1-عوامل ژنتیکی و زیستی شواهد نشان میدهند که وراثت در بروز اختلال شخصیت مرزی نقش دارد. افرادی که یکی از بستگان درجه یک آنها (مانند والد یا خواهر/برادر) مبتلا به BPD هستند، بیشتر در معرض ابتلا قرار دارند. همچنین، پژوهشهای تصویربرداری مغزی حاکی از آناند که برخی نواحی مغز مانند آمیگدالا (مرکز پردازش احساسات) و قشر پیشپیشانی (مرکز تصمیمگیری و کنترل تکانه) در افراد با BPD فعالیت متفاوت یا غیرطبیعی دارند. اختلال در تنظیم انتقالدهندههای عصبی مانند سروتونین و دوپامین نیز میتواند به نوسانات خلقی، تکانشگری و رفتارهای پرخطر در افراد مبتلا به BPD کمک کند.

2-تجارب آسیبزای دوران کودکی تجارب اولیه زندگی نقش بسیار مهمی در شکلگیری شخصیت مرزی دارند. درصد قابل توجهی از مبتلایان به BPD گزارش میدهند که در کودکی با یکی یا چند مورد از شرایط زیر مواجه بودهاند: سوءاستفاده جسمی یا کلامی غفلت عاطفی یا نادیدهگرفتهشدن احساسات بیثباتی خانواده، طلاق یا جدایی والدین قرار گرفتن در معرض خشونت خانگی یا رفتارهای ناسازگار والدین این آسیبها میتوانند به شکلگیری الگوهای ناپایدار دلبستگی، ترس از طرد، و بیاعتمادی به دیگران منجر شوند، که از ویژگیهای اصلی BPD محسوب میشوند. 3. سبک دلبستگی ناایمن و محیط خانوادگی پرتنش نظریه روانشناسی دلبستگی تأکید میکند که رابطه کودک با مراقب اصلی (معمولاً مادر یا پدر) نقش مهمی در شکلگیری شخصیت ایفا میکند. در کودکانی که در معرض سبک دلبستگی ناایمن (مثل دلبستگی دوسوگرا یا اجتنابی) هستند، احتمال بروز اختلال شخصیت، از جمله شخصیت مرزی بیشتر است، عواملی مانند 1) بیثباتی هیجانی و عاطفی مراقب یا مراقبین اصلی، 2) طرد مکرر یا پذیرش و دوست داشتن مشروط، 3) بیثباتی در شیوههای فرزندپروری، 4) تعارضهای خانوادگی شدید، و یا 5) اعتیاد والدین؛ میتوانند توانایی کودک را در تنظیم هیجانات و شکلگیری تصویر سالم از خود مختل کرده و زمینهساز اختلال مرزی شخصیت در آینده شوند.

چگونه یک فرد مبتلا به BPD میتواند زندگی سالمتری داشته باشد؟ یکی از سوالات پرتکرار مراجعین مبتلا به BPD این است که “چگونه با اختلال شخصیت مرزی زندگی سالمتری داشته باشیم؟”. در ادامه به ذکر برخی از راهکارها برای داشتن زندگی سالمتر با اختلال شخصیت مرزی پرداخته شده است. 1- درمان منظم با تراپیست متخصص BPD پیگیری جلسات درمانی بهویژه با رویکرد DBT (رفتاردرمانی دیالکتیکی) یکی از مؤثرترین روشها برای تنظیم هیجانات، کاهش رفتارهای تکانشی و بهبود روابط بینفردی است. 2- یادگیری مهارتهای تنظیم هیجان تمرین مهارتهایی مانند تنفس عمیق، ذهنآگاهی (Mindfulness) و تکنیکهای آرامسازی به فرد کمک میکند تا هنگام طغیان هیجانات، پاسخهای سازگارتری داشته باشد.

3- برقراری ارتباط پایدار با اطرافیان شناسایی الگوهای ارتباطی ناسالم و جایگزینی آنها با شیوههای سالمتر در رابطه با دوستان، خانواده و شریک عاطفی، باعث ثبات بیشتر هیجانی میشود. 4- پرهیز از رفتارهای آسیبزا مانند خودزنی یا سوءمصرف افزایش آگاهی نسبت به محرکها و موقعیتهای پرخطر و جایگزینی آنها با رفتارهای سالم، نقش مهمی در جلوگیری از تشدید علائم دارد.

5- داشتن روتین مناسب در زندگی روزمره روال مشخص روزانه مثل خواب کافی، تغذیه سالم، ورزش منظم و زمان مشخص برای استراحت میتواند به ثبات روانی فرد کمک کند. 6- پیوستن به گروههای حمایتی یا درمان گروهی صحبت با افرادی که تجربهای مشابه دارند، حس درک و همدلی را افزایش داده و موجب کاهش احساس تنهایی و طردشدگی میشود.

7- کار روی عزتنفس و تصویر ذهنی از خود تمرین پذیرش خود، شناسایی نقاط قوت و یادگیری مهارتهای شناختی میتواند به بهبود خودپنداره کمک کند و احساس بیارزشی را کاهش دهد. 8- کاهش کمالگرایی و انتظارات افراطی پذیرفتن این که اشتباهکردن بخشی از زندگی است، کمک میکند فشار روانی ناشی از کمالگرایی کاهش یابد و فرد احساس آرامش بیشتری داشته باشد.
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
نظرات بازدیدکنندگان (0)