کتاب ها اگه حرف میزدن

فرض کن یه شب توی کتابخونه قدم می‌زنی… یهو کتابا از قفسه‌ها زنده می‌شن. یکی با احترام تعظیم می‌کنه، یکی دیگه از لای صفحاتش تاریکی و خون می‌چکه… و اون یکی؟… ولش کن، بهتره کاری به کارش نداشته باشیم🤫👻

1. من کتابخانه نیمه‌شبم. مرا وقتی بخوان که حس می‌کنی همه درها بسته‌اند. با من هم گریه می‌کنی، هم آرام می‌گیری. بعد از خواندنم، چراغی درونت روشن کن و برای انتخاب‌های کوچکت لبخند بزن.

2. من 1984 جورج اورولم. وقتی دلت می‌خواهد حقیقت تلخ را ببینی، سراغم بیا. با من می‌لرزی، با من فکر می‌کنی. بعد از خواندنم، کمی به آزادی و معنی واقعی‌اش خیره شو

3. من بادامم. وقتی دلِ ساکت و آرامی داری، با من وقت بگذران. درونم پر از زخم و لطافت پنهان است. بعد از خواندنم، به آدم‌های اطرافت با نگاهی مهربان‌تر نگاه کن

4. من لیست مهمان‌ها لوسی فولی‌ام. مرا شب‌های بارانی و خنک ورق بزن. با من می‌ترسی، شک می‌کنی و دنبال حقیقت می‌گردی. بعد از خواندنم، قهوه‌ات را سر بکش و حواست به رازهای دور و برت باشد

5. من درخشش استیون کینگم. وقتی دل‌ات می‌خواهد تاریکی را لمس کنی، بیا سراغم. با من یخ می‌زنی، با من کابوس می‌بینی. بعد از خواندنم، چراغ اتاقت را روشن بگذار

6. من جنایت و مکافات داستایفسکی‌ام. مرا وقتی بخوان که دلت جرأتِ روبه‌رو شدن با تاریک‌ترین اندیشه‌ها دارد. با من عذاب وجدان را می‌چشی. بعد از خواندنم، بنشین و به عدالت فکر کن

7. من به امید دلبستمم. مرا وقتی که عاشقانه‌ها در دلت غلیان می‌کند، بخوان. با من اشک می‌ریزی و امید می‌بندی. بعد از خواندنم، نامه‌ای حتی کوتاه برای کسی که دوستش داری بنویس

8.من هری پاترم. وقتی دلت جادو و رفاقت می‌خواهد، پیش من بیا. با من بزرگ می‌شوی، با من پرواز می‌کنی. بعد از خواندنم، کمی خیال کن که چوبدستی جادویی دستت داری

9‌.من خانه‌ برگه‌های کاغذی‌ام. مرا وقتی بخوان که دلت دنیای عجیب و پرهیاهو می‌خواهد. با من در میان کلمات گم می‌شوی. بعد از خواندنم، چرخی در اتاقت بزن و مطمئن شو دیوارها تکان نمی‌خورند

10.من پاستیل‌های بنفشم. وقتی دلت شیرینی کودکانه و حس شاد می‌خواهد، سراغم بیا. با من می‌خندی، با من بغض می‌کنی. بعد از خواندنم، برای خودت چیزی خوشمزه بخر و لبخند بزن