معرفی بازی مرگ

سلام این پارت معرفی شخصیت ها و روند داستان بازی مرگ هست پیشنهاد میکنم تا آخر بخونید چون برای پارت های بعدی مهمه

اسم شارلوت ۱۹ ساله کتابخون و نویسنده هنوز شغلی نداره ولی داستان مینویسه درونگرائه ولی با نزدیکانش شیطونه. مهربون و فداکار هم هست.

اسم امیلی. ۱۱ ساله. خواهر کوچیکه شارلوته. نقاشی خیلی میکشه. بعضی از وقتا هم با شارلوت داستان مینویسن. بعضی وقتا بداخلاق میشه ولی بیشتر وقتا مهربون و معصومه. میانگراست.

اسم اریک. ۲۱ ساله. مودب و ساکت. از اون هایی که هرچی جمع بگه. خیلی فکر میکنه ولی کم حرف میزنه. ضدحال میزنه ولی صمیمی شه مهربون و گرمه. درونگرا.

اسم میا. ۱۸ ساله. مودب ولی مستقل. سر حرفش وایمیسته ولی بی ادبی ای نمیکنه. علاقه به نقاشی رو بوم و سفال و همه ی هنرها علاقه داره. مهربون و حمایت گر. برونگرا.

اسم استلا(Stella). ۱۸ ساله. مهربون و پرهیجان. کله شق و تصمیم گیر لحظه ای. قیافه اش ساکته ولی درونش شلوغ و پیچیدس. برونگرا. به میا میچسبه و به کتاب خونی علاقه داره.

اسم ملانی. ۱۸ ساله. باحال و مهربون. دردسر جمع کن ستلا. ایده داستان زیاد داره، ولی نمیتونه بنویسه. بخاطر همین به شارلوت میگه. میانگرا.

اسم دنیل. ۲۵ ساله. سرد و پست. درونگرا. با اریک و مایکل حرف میزنه ولی با بقیه خیلی کمتر. خیلی فکر میکنه و ایده هاش رو با شارلوت کتاب میکنن.

اسم مایکل. ۲۱ ساله. مهربون و فداکار. باحال و پایه برا همچی. کلا از هنر خوشش میاد و خوبم میکنه. میانگرا. با دنیل و اریک حال میکنه.

ژانر: معمایی، رازآلود،جنایی و ترسناک. خلاصه: این هفت نفر دوست دانشگاهی هستن. امیلی هم جایی نداشت برود بخاطر همین باهاشون بود. مامان بابا هاشون هم همکارن. یه روزی مامان بابا هاشون میرن سفر کاری. بخاطر همین مامان شارلوت کلید عمارت پدربزرگ شارلوت رو بهشون میده ولی عمارت پر از راز و رمزه...............

پیشنهاد میکنم موقع خوندنش آلبوم sova رو هم گوش بدین. تو سانگ سرا عکسش اینه ۱۵ ترکه ۳۵ دقیقه ای. به خودم خیلی حس خوبی میده.