
خوب از روی کاور هم معلومه که این پست دارای اسپویل از ارک قلعه ی بینهایت و مانگا ست و اگه نمیخواین براتون اسپویل شه.... این پست را نبینید و به بقیه سر بزنین🤗

شاید این فکت رو شنیده باشین که میگن شینوبو همیشه بوی گل ووستریا رو میده اما چرا؟! مانگا خونا میدونن که شینوبو با عصاره ای از گل ووستریا ،تونست یک سم قوی درست کنه و اگه قلعه ی بینهایت رو دیده باشین،اون نمیتونه سر یه شیط*ان رو ب*زنه برای همین برای انتقام کانائه،قوی ترین سم رو ساخت و میدونست که دوما اون رو می*خوره پس سم عصاره ی گل ووستریا رو به بدش تزریق میکرده،تا دوما رو مسموم کنه،برای همین همیشه بوی گل ووستریا رو میداد:))))

اگه مانگا رو خونده باشین، میدونین که میتسوری و اوبانای در برابر موزان شکست خوردن و داخل بغل هم م*ردن اما اگه مبارزه بین میتسوری مقابل موزان و دیده باشین شاید که خیلی تلاش کرده بودن ولی زخمهایی داشتن که احتمال اینکه بتونن دوباره به زندگی برگردن بود!!!!!! اما کوکوشی ها( همون کسایی که بعد مبارزه به شیطان کشها رسیدگی میکنن) احتمال میدادند که میتونن با کلی دارو و سُرم به احتمال خیلی کمی به زندگی برگردون شون و نه به صورت سالم ولی وقتی که دیدن دارند به همدیگه اعتراف میکنند و دارین آخرین حرفاشونو میزنن اگه دقت کرده باشین اصلاً هیچ کدوم از کوکوشی ها مزاحم شون نشدن و وقتی دیگه م**ردن روشون یک ملافه سفید کشیدن اوبانای هم میدونست که بعد از قلعه ی بینهایت دیگه هیچ شیطانی باقی نمیمونه و همه شیطان کشها میتونن زندگی عادی خودشونو داشته باشن و داخل وسایلش سانمی یک حلقه پیدا کرده بود..... امید داشت که میتونه با میتسوری زندگی کنه....... این حق دوتا عاشق نبود💔:((((((

آئویی و اون سه تا دختر ،دعا میکردن که شینوبو و بقیه ی شیطان کش ها و هاشیرا ها سالم برگردند،بعد از طلوع آفتاب که کوکوشی ها مجبور بودن به محل بازگشت شیطان کش ها از قلعه ی بینهایت برن چون همه خیلی اوضاع بدی داشتن و نمیتونستن به عمارت پروانه منتقل بشن،اگه این فکت رو شنیده باشین که ج** شینوبو پیدا نشد و همون طور که کانائو گفت که اون بلا سر شینوبو اومده ،کوکوشی ها خبر رو به عمارت اوبویاشکی،رسوندن و پسر بزرگ تر کاگایا اوبویاشکی خبر م*رگ شینوبو رو به عمارت پروانه رسوند، خوب بله ،همه میدونستند که شینوبو چه نقشه ایی داره(به جز گیو) اما آئویی هنوز امید داشت که شینوبو زنده برمیگرده و منتظرش بود اما وقتی نامه رو خوند....... فهمید که شینوبو بلاخره به انتقامش رسید:)))))

داخل قسمت ۱ فصل ۴،که جلسه یی ضروری با هاشیرا ها برگزار شده بود، و امانه اوبویاشکی،همسر کاگایااوبویاشکی بود و درباره ی علامت دار ها و اتفاق روستای شمشیر ساز ها میگفت که مویچیرو و میتسوری تونستند علامتشون رو ظاهر کنن و وقتی که گفت همه ی کسانی که علامت رو احظار کردن بدون هیچ استثنایی سن ۲۵تا۳۰سالگی به خاطر قدرت و نیروی قوی علامت ها و اختلالی که توی بدن به وجود می یاره، تب وحشتناک، سبکی سر،تپش قلب، جریان سریع خون در بدن، همه این ها باعث مر*گشون میشن و همه متعجب شدن و اوبانای که فهمیده بود میتسوری علامتش رو ظاهر کرده و توی ۲۵_۳۰سالگش میمی*ره تصمیم گرفت بعد از شکست موزان سریع از میتسوری خاستگاری کنه که انگار نشد:))))) *حتی تانجیرو تو سن ۲۵سالگی__*
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
ولی واقعا دلم برای میتسوری و اوبانای سوخت واقعا دلم سوخت..
یه تئوری دیگه هم هست که میگه سانمی قاشق کانائی بوده و سانمی میخواسته بعد اینکه کانائی از نبردش با دوما برگردشت ازش خواستکاری کنه...
ولی کانائی دیگه برنگرشت🥲
ولی نباید بمیره 🌸🌷🍥
بسی زیبا لایک شد زیبا رو 💖🌸🌷🍥
هعی زندگانی