اینجا با شخصیتای جدیدی اشنا شدین.. مهراب/هانا/کاتیا/شهاب/محیا.. قراره در اینده ای ک زیاد دور نیست چیزهای جدیدی بفهمین و با اشخاص جدیدی اشنا بشین.. در ضمن تو نظرا بگین ک از کی خوشتون میاد و دوس دارین جای کی باشین💙💙

*پارت نهم چرخ گردون* از زبون *هلنا* گوشیمو کلافه پرت کردم رو تخت و همونطور که دراز کشیده بودم به سقف نگا میکردم... یه ساعته میخام بخوابم نمیتونم. اه تصمیم گرفتم یکم از ما بچه ها بگم... خب اول از پری که لیدر گروهمون به حساب میاد شروع میکنم... یه دختره قدبلند.. قدبلند ینی منظورم از من بزرگتره چون من از بچهگیم رو 160 قفلی زده بودم بیشتر نشد قدم.. موهاش بلند بود که کوتاشون کرد و الان تا شونشه... موهاش جلوش چتریه و موهاشو هربار رنگ میکنه الانم به قسمت چتری و ته موهاش گچ موی صورتی زده... ما بچه ها بهش لقب رنگین کمونو دادیم به خاطر موهاش.. لقب ایموجی خنده و اسمایلر هم به خاطر همیشه خندون بودنش.. صدای خیلی خوبی داره و هر اهنگی بخای برات میخونه، کره ای، انگلیسی و و و... علاقه زیادی به موسیقی داره.. چشاش کشیدهان..صورت گرد و سفیدی داره یکمی تپله و دماغی متناسب با صورتش داره... لباشم قلبی شکلن...»پایین عکسشو گذاشتم«

حالا کاترین... تو یه ماه بدنیا اومدیم ولی اون یه روز از من بزرگتره... چشای عسلی خوشکلی مثل چشای اترین برادرش داره. دماغش کوچولوعه و صورتشم جو گندمی... موهاش لخت و تهشون حالت داره که خرمایی و مشکیه..«عکسش پایینه«

جرن که بزرگترینمونه و با مهی تو یه ماه بدنیا اومدن موهاش یه چیزی بین قهوهای و طلاییه که تا کمرش میرسن.. چشاش ابی پررنگن.. لب قلوهای و دماغی که لامصب مادرزادی عملی بود.. از رضا گلزار و جونگ کوک از بیتیاس خوشش میاد.. طراحی خودش و کاترین تو گپمون خیلی خوبه ولی جرن بیشتر رو بوم نقاشی میکشه و طبیعتو دوس داره..«عکس پایینی جرنه»

اما مهی.. موهاش پسرونه.. مشکیان و لخت.. چشاش سبزن.. بینیش باز مادرزادی مثل جرن خوشفرم بود و هست.. توی روبیکا و واتساپ و اینا دوستای مجازی هم داره... مثل اونباری که با ارشام برا یه مدت دوست شد، دوست میشه.. ولی بیشتر مجازیه.. تا حالا نزاشته حتی دست یه پسر بهش بخوره.. و رو این موضوع حساسه.. مدت دوستیش زیاد طول نمیکشه.. ب قول خودش نمیخواد کسی وابستهش بشه.. به خاطر این زود کات میکنه.. اما نوبتی هم باشه میرسه به بنده.. چشام قهوهای خیلی روشنن و بیشتر مواقع مردمک چشام بزرگه و به خاطر این پری میگه چشات خیلی تو چشمه، موهام قهوهای تیره و قهوهای روشنه به قول هانا هایلایت کردم انگاری... آرسینم هر وقت میخاد اذیت کنه میگه *نچ نچ موهاتو مش کردی؟؟* خب این از من لبام و بینیهم متناسب با صورتمه... صورتم هم گرد و سفیده و تو گپمون فق من و مهی هستیم که چال لپ داریم.. البته چال لپ مهی عمیق تره.. به رمان خوندن و نوشتن علاقه دارم و با پری و جرن رمان مینویسم خودمم رمان جدا دارم مینویسم و بعضیا رو هم تموم کردم..به موسیقی علاقه شدید دارم...ویولون رو حرفهای بلدم و گیتارم میخوام اینجا با آرسین برم پیشرفته رو ثبت نام کنم یاد بگیرم.. آرسین هم ویولونهم گیتار و هم پیانو رو بلده و منم کمکم به لطف آرسین به موسیقی علاقه پیدا کردم درکل مثل رمانا زیبایی افسانهای نداریم... تو همین فکرا بودم که گوشیم زنگ خورد... «عکس پایین مهیه عکس هلنا توی اسلاید بعد.. »

از زبون *آرسین* به کانتر تکیه داده بودم و به لیوان نسکافهای که تو دستام بود نگاه میکردم... از بچهگی به موسیقی و مهندسی علاقه داشتم... موهام خرمایی روشن و لختِ لخت بود و چشام هم قهوهای روشن... کلا همهچیم شبیه هلنا بود..در واقع اون شبیه منه.. چون هر دوتامون کپ مادرامونیم که خواهرن و کپ هم... تنها فرقمون اینه که من چال لپم عمیق تره و فقط لپ راستم چال داشت.. ینی لپ چپم چالش کوچیکه و عمیق نیست... داشتم به بچهگیمون یعنی بچگی من، هلنا، هانا، کاتیا، مهراب، آیلین خواهرم، شهاب، مهراد و ارشام فکر میکردم... همیشه یه تیم بودیم...یه گروه ک قیامتم بشه همو ول نمیکردیم... همه رومون اسم 9 تا شیطون رو گذاشته بودن... به قول کاتیا ما دستای شیطونواز پشت میبستیم.. مهراب که الان لبخندی هم ازش دیده نمیشه قبلا خوش خندمون بود.. دلیلشم یه اتفاق وحشتناک بود.. «عکس پایین عکس هلنائه»
خب مرسی که تا اینجا همراهم بودین این پارت چون طولانیه میتونین ادامه ش رو توی تست بعدی با عنوان رمان چرخ گردون پارت 9”ادامه” از بین همین تستا پیدا کنین ممنونم ازتون...
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
نظرات بازدیدکنندگان (0)