هااااای خب طبق قولمون(البته میدونم وحشتنااااک بدقولم ها! ولی خب انقد شرایطم بده که همین الانشم دارم توی بدترین شرایط میذارم) پس بکوبین لایکو کامنتم یادتون وگرنه نویسنده جان شب میاد سراغتون دیگه خود دانید!😉😙 دیگه حرفی نیست(شایدم هست آینده معلوم میکنه)جفت پا بپرین تو تست😎😉
مدتی گذشت دختر داشت همچنان گریه میکرد من خواستم بهش دلداری بدم اما متوجه یک موضوع جالب شدم ایلیا یک مبارز بی همتا در کل امپراتوری بود و اتفاقات اطرافش را خیلی خوب درک میکرد از کی تا حالا خدمت کار ها عین قاتل ها به اربابشون زل میزنن؟؟تا جایی که خونده بودم اونا نباید به اربابشون حتی نگاه کنن چشم هامو بالا اوردم و بهشون نگاه کردم چه جالب سرشون پایینه چه واکنش سریعی پس تعجبی نداره که این همه طول کشید تا ایان و ادریان بتونن اونم با کمک شاه سر پاشون وایسن چه جالبه جاسوس ها!
پس باید محتاط باشم نمیخوام شایعه جدید بسازن که(ایلیا فرزند دوم دوک دیوانه شده و دو رو داره)پس باید مثل ایلیای داستان باشم سرد و بی احساس و خشن شرمنده دختر جون قول میدم بعدا جبران کنم حالت صورتم رو سرد کردم و با صدایی که تلاش میکردم خشن باشه گفتم؛انقدر به من نچسب؛شرررمندهههه😭بعدا قول میدم نجاتت بدم🤧زندگی خوبی بهت میدم اون نکبت(الیاس)رو ادم میکنم قوووولللللل!
7 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
4 لایک
نظرات بازدیدکنندگان (0)