اینم از پارت دوم داستان . کسایی که پارت قبلی رو نخوندن برن بخوننش تا بفهمن چی به چیه . این داستان یه داستان رمانتیک یا همون عاشقانه است . خب در قسمت قبلی چند تا غلط املایی داشتم و بخاطر اون خیلی متاسفم? .(اخه تو تاریکی نمیتونم کیبورد لبتابمو درست ببینم ) . امیدوارم خوشتون بیاد?
رفتم توی ماشین نشستم . چهره اون پسر هنوز جلوی چشمام بود . گفتم : خوبه که دیگه نمی بینمش نیاز به آرامش داشتم پس
12 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
1 لایک
😘😘🙂😘🙂😘🙂😘🙂😘🙂😘🙂😘🙂
سلام مدیر سایت ?
من یه مشکل دارم
میخوام ایمیلی که باهاش وارد سایت شدم رو عوض کنم
میشه ؟ یا باید دوباره با ایمیل جدیدم ثبت نام کنم؟
یه هفته شد بزار دیگهههههه????
ممنکن داستان جالبی میشه حتما
راستش من این هفته حالم خیلی خوب نبود برای همین نتونستم روی داستان کار کنم اما تا چند روز دیگه میزارمش .
داستانت باید امتیازی باشه و اینکه من از داستانت خوشم نیومد خیلی خشک و خالی ه اصلاً هیجان نداره هم اولی هم این ببخشید
اینجا تازه اول داستانه توی قسمت های بعد فراره خیلی بهتر بشه
ولی در هر حال خیلی ممنونکه نظر دادی سعی میکنم درستش کنم
عالی بود حتما پارت 3 رو بزار ممنون???????
اینم قلب بنفش?
????
راستش هنوز پارت 3 رو ننوشتم .
فقط چهار پنج خط ازش نوشتم ولی , حتما مینویسمش.