موزه ای از آثار های بنده

سلام🥸 من حتی کاور تست رو نقاشی کردماا🥸 بنده چندتایی نقاشی دیجیتال کشیدم و دوست دارم باهاتون این احساس و تفکراتم رو شریک بشم و بهتون نشون بدم🥸 دوست دارم نظرتونو و اون احساسی که درمورد نقاشیم پیدا کردید رو بگید🥸

اگر بخوام درمورد این توضیح بدم، میتونم بگم این نقاشی رو زمانی کشیدم که درمورد یه چیزی شک و تردید داشتم و حس دوراهی بهم دست داد پس سعی کردم رنگ های گرم با رنگ سرد قرار بدم و یه تعادلی بوجود بیارم..

این هم که قبلا توی اسلایسم دیدید، دلم خواست تصویری از رهایی از درد ها و حس آرامش و زندگی توی این نقاشی بهتون نشون بدم زمانیکه نقاشی رو کشیدم میخواستم حس اینکه این فرد چقدر به بدبختی قرار گرفت تا بلاخره بتونه حس آرامش رو دریافت کنه و این فرایند منو یاد شکوفه دادن گل ها انداخت که همین گل ها در زمستان در سختی و سردی دووم آوردن و در فصل بهار شکوفه و آرامش خود رو پیدا کردند

حالا یه خاطره ای کوچیک بگم 😅 من خیلی از سگ ها خوشم میومد و همیشه دوست داشتم بابام برام بخره اما هیچ وقت نمیخرید پس به نشونه ی عصبانیت اینو کشیدم😅 بابام خوشش اومد اما باز هم نخرید و منم تسلیم شدم🥸

این یکی توضیح خاصی براش ندارم فقط گربه اشو خیلی دوست دارم🥸😅

این نقاشی رو براش مو نکشیدم و این بر طبق داستان توی ذهن خودم هست و درمورد دختری که سرطان رو شکست داد و داره منتظر میشه که موهاش دوباره رشد بکنه هست