بیوگرافی من

ببخشید من ننوشتم my bio چون فکر کردم میگید میخوای ادا اصول در بیاری دیگه فارسی نوشتم

اسمم بهاره . تهران زندگی میکنم حدودا میشه گفت ۱۴ سالمه .هفتم رو تموم کردم میرم هشتم. یه خواهر دوقلو دارم از نظر قیافه خیلی شبیه منه ولی رفتارمون خیلی فرق داره . تایپ شخصیتیم infj هست . هنوز میترسم اشتباه فهمیده باشم .

🛐 طراحی چهره خصوصا چهره کودکان. ینی تقریبا نصف بیشتر طرحام چهره ی بچه یا نوزاده. بچه های فامیل ( میدونم الان میگید وااا مگه میشه ولی خوب وقتی چیزی میخوان و بهشون میدم حس خوبی داره ) . انیمه خصوصا اتک آن تایتان و شیطان کش. خرما .درس (نگید مگه ابتدایی هستی) کلیپ طنز . استان همدان و شهرستان اسد آباد(اسد آباد تقریبا هیچی نداره ولی خاطراتی توش دارم ک بهم حس خوب میده و مامان بزرگم هم اونجاس) . برف . ساده زیستی. شکلات و شیرینی . بستنی .

🚮 خرمگس ها . ( خیلی میترسم ). ترس ، تحقیر کردن بقیه، مسخره کردن ،تجملات ، تالار عروسی ، جاهای شلوغ، پله برقی ، شیب ، رعد و برق ، بی احترامی به معلم . ( یه همکلاسی داشتم به معلم گفته بود درست مسخرس و به درد نمیخوره چون از تحقیر کردن بدم میاد واسه همون وگرنه خودشیرین نیستم .) دادن لقب پیکمی به هر دختری . کار و فناوری. لاک ناخن . ( حس میکنم دارم خف*ه میشم .)

میشه گفت منزوی هستم ولی پیش خواهرم و هم کلاسیام خیلی حرف میزنم . تو مهمونیا که اصلا بیرون نمیام . از اسراف بیزارم . بعضیا مداد رو درسته میندازن دور . یا خودکارشون میفته اصلا اهمیت نمیدن ، یا خوراکیشونو میریزن زمین برا خنده ! نمیشه گفت مذهبیم . نماز میخونم روزه میگیرم ولی افراطی نیستم . مثلا شال سرم میکنم اما نه خیلی محکم . یکم موهام بیرونه . تعصبی هم نیستم. زیاد هم اهل هیئت رفتن نیستم . خیلی کم . فقط محرما اونم وقتی مامانم میره . کلا خانوادگی همینیم. به شدت به انیمه ی اتک آن تایتان وابسته هستم . ینی بدون اون نمیتونم زندگی کنم الانم تازه بار دومه میبینمش . شاید سه بار دیدم !

روحیه حساسی دارم یکم بی جنبه ام مثلا از بچگی شوخی رو با مسخره کردن اشتباه میگرفتم .هرکی هرچی بگه حس میکنم مسخرم کرده . از اینکه کسی رو ناراحت کنم خیلی بدم میاد . مثلا حتی وقتی نمیتونم با دوستم برگردم خونه تا شب فکر و خیال میکنم . ترس هام زندگی منو مختل کردن . از وسایل برقی میترسم . از پله برقی و خرمگس و شیب هم میترسم . این چیزا تو زندگی ما خیلی زیادن . برای همین یکم دچار مشکل هستم . در کل آدم ترسویی هستم ولی از ج*ن و اینا نمیترسم . بقیه اغلب به خاطر ترسام قضاوتم میکنن💔حتی بهم میگن خجالت بکش یا میگن بچه ۵ ساله هم نمیترسه تو میترسی. ولی من واقعا تحت فشار شدیدی قرار میگیرم اونا نمیفهمن من چه احساسی دارم . به خاطر اینکه از کوچیک ترین چیزا میترسم معمولا تو محیط های عمومی خجالت میکشم. یکم زود عصبانی میشم و متاسفانه وقتی عصبانی میشم به طور ناخودآگاه دندونامو نشون میدم . نسبت به انتقاد خیلی حساسم .