
«به نام ایزد ایران زمین» معرفی کتابهایی که میتونن تو شرایط سخت و چالش برانگیز زندگیت کمکت کنن!

1-خرس های رقصان: آزادی یکی از مهمترین مسائلی است که انسان همواره با آن درگیر بوده و به دنبال معنای واقعی آن میگردد. کتاب خرسهای رقصان ارائهی گزارشی از جهان پساکمونیسم به روشی خلاقانه و خاص است. ویتولد شابوفسکی با روایت داستان تلخ خرسهای بلغاری دربندی که تا مدتها پس از آزادیشان نمیتوانستند به وضعیت طبیعی و غریزی زندگی بهعنوان یک خرس برگردند، تلاش کرده است تا وضعیت انسانهایی که سالها تحت سلطهی حاکمیت کمونیسم بودند را با خرسها مقایسه کند، شباهت میان آنها را به نمایش بگذارد و خواننده را وادار کند تا به مفهوم پیچیدهی آزادی بیندیشد و از خود بپرسد آیا بعد از رسیدن به آزادی همه چیز تمام است؟ آیا افراد یاد گرفتهاند چگونه آزاد باشند؟ و آمادهی پذیرش مسئولیت هستند؟ رهاکردن اسیران بعد از آزادی چه پیامدهایی دارد؟ افراد در کشورهای اروپای شرقی عادت به رهاشدن و آمادگی آزادی را نداشتند و با سرمایهداریای که وارد کشورشان شد بیگانه بودند؛ بنابراین از مسئولیتی که زندگی حالا بر دوش آنها گذاشته بود هراس داشتند. نویسنده نشان میدهد که چطور مردم، مانند خرسهای رقصان ترجیح میدهند مربیانشان برگردند و آنها را لااقل از بعضی از این مخاطرات خلاص کنند، اما آیا شادی و سرخوشی در عین اسارت و انقیاد ارزشی دارد؟

2-مصائب زندگی صادقانه: آیا کسی هست که هرگز دروغ نگفته باشد؟ اگر تصور میکنید که تابهحال دروغ نگفتهاید و همواره زندگی صادقانهای داشتهاید، این کتاب قطعاً تصوراتتان را به هم میریزد، پیشفرضهایتان دربارهی مسئلهی بیصداقتی را به چالش میکشد و وادارتان میکند تا نگاهی صادقانه به خودتان داشته باشید. دن آریِلی، متخصص اقتصاد رفتاری در این کتاب قصد دارد توضیح دهد بیصداقتی و تقلب از کجا ناشی میشود و ظرفیت آدمها در داشتن صداقت و بیصداقتی چقدر است و حتی مهمتر اینکه آیا بیصداقتی مختص گروه خاصی از افراد است یا ابعاد گستردهتری دارد و اصلاً چطور میشود این رفتار شایع و پرتکرار را مهار یا محدود کرد. او اطلاعات آزمایشها و یافتهها را با زبانی ساده و روان برای مخاطب عام قابلفهم کرده است. نشان میدهد چرا وقتی صادق نیستیم داستانهایی میگوییم که نسبت به خودمان احساس بدی نداشته باشیم و یا حتی چه وقتهایی با هدف کمک به دیگران تقلب کردهایم. این کتاب جذاب و علمی خوانندگان را ناخودآگاه به یک نوع بازنگری نسبت به رفتارهایشان دعوت میکند.

3-راز: کتاب راز نوشتهی راندا برن ما را با قانونی آشنا میکند که بهگفتهی او، سالها در دل بزرگان و اندیشمندان پنهان بوده: قانون جذب. برن میگوید آنچه در ذهن داریم، همان را به زندگیمان دعوت میکنیم. اگر به خوبی، ثروت یا آرامش فکر کنیم، آنها را جذب میکنیم. اما اگر ذهنمان درگیر ترس و کمبود باشد، همانها بهسمتمان برمیگردند. نویسنده باور دارد که افکار ما ساده نیستند؛ آنها نیرو دارند، و این نیرو میتواند زندگیمان را بسازد یا خراب کند. به همین دلیل، «راز» از ما میخواهد بیشتر مراقب چیزی باشیم که به آن فکر میکنیم و از دل، چه احساسی به آن داریم. این کتاب با مثالهای واقعی و تجربههای شخصی، نشان میدهد که تغییر از درون شروع میشود. اگر یاد بگیریم ذهن و احساسمان را در جهت درست هدایت کنیم، زندگی هم کمکم همان شکلی میشود که میخواهیم.

4-زنان نامرئی: تاکنون به این مسئله دقت کردهاید که لرزیدن از سرما در دفتر کار میتواند نتیجهی تنظیم دما متناسب با بدن مردانه باشد؟ یا کمی هراسانگیزتر اینکه داروهایی که برای هر دو جنس مرد و زن تجویز میشوند، اغلب بر روی افراد مذکر آزمایش شدهاند؟ و غالباً واکنشهای مردان است که برای جمعآوری دادههای آماری درخصوص میزان اثربخشی و عوارض جانبی احتمالی دارو مورداستفاده قرار میگیرند. چه میشود که پژوهشگران از پیشبینی این مسئله که ممکن است زنان با عوارض جانبی غیرمنتظره روبهرو شوند غافل ماندهاند؟ کتاب زنان نامرئی «افشای سوگیری دادهها در دنیای طراحی شده برای مردان» این عادت فرهنگی را به خوانندگان نشان میدهد، عادت فرهنگیِ همگانی دانستنِ تجربهی مذکر، عادتی که شاید تعمدی نیست. این شیوهی نگریستن به زندگی و تداومش موجب شده که دادههای بسیار وجود داشته باشد؛ اما غیرمفید. این کتاب جذاب که سرشار از مثالهای جالب اما غمانگیز است، ذهن افراد را به روی این حقیقت باز میکند که در دنیایی که امروزه ابررایانههای بیطرف و تعصب آن را محاصره کردهاند، به علت شکاف جنسیتی دادهها، زنان همچنان دیگری و جنس دوم هستند.

5-افکار مالیخولیایی در ما: میدانیم که جهان پر از رنج و سختی است و اندوه، بخش ناگزیر انسان بودن، پس چرا باید هدفمان در زندگی صرفاً شادی باشد؟ آیا وقت آن نیست که تمام احساساتی که در انسان وجود دارد شناخته شود و همان قدر که به دنبال شادی میگردیم، گاهی از اشکها و گریههایمان سراغی بگیریم، غم اندوهمان را پذیرا باشیم و هنگامی که افکار مالیخولیایی بر ما غلبه کرد، نخواهیم بهسرعت آن را از بین ببریم؟ قدیمترها، سودازدگی یک معضل بهحساب میآمد؛ اما در حقیقت ابزار مناسبی برای رنجکشیدن و رویارویی با چالشهای زندهبودن است. انسانهای سودازده از همان دوران کودکی، درک کردهاند زندگی آمیخته با درد و رنج خواهد بود. آلن دوباتن در این کتاب قصد دارد از احساسِ قابلستایش اعادهی حیثیت کند، مهارت سازگاری با آن را آموزش دهد و به خوانندگان یادآوری کند که افکار مالیخولیایی در افراد نشانهی افسردگی نیست؛ بلکه گواهی است بر انسان بودن. آدمها در این جهان به همراهانی نیاز دارند که اندوه زندگی را درک کنند و به یکدیگر این فرصت را بدهند که احساساتشان را با خود نگه دارند تا جایی که خود از بین بروند چراکه میزان متمدن بودن یک جامعه را آمادگی آن برای پشتیبانی از تمام عواطف و احساسات و پذیرش آنها تعیین میکند.

6-توهم های جمعی و پیروی از آن ها: تابهحال به این موضوع فکر کردهاید که چرا تمایل داریم همرنگ جماعت شویم؟ آیا اساساً همسو شدن با اکثریت درست و منطقی است؟ دنبالهرویها و همرنگیهای کورکورانه چه آثار و نتایجی در پی دارد؟ آیا میدانیم این تمایل بخشی از سرشت ماست و اختیاری نیست؟ موقعیتی را تصور کنید که در جمعی از شما سؤالی پرسیده میشود، جواب خود را میدانید؛ اما به دیگران فکر میکنید. انسانها بهقدری اجتماعی هستند که صرف آگاهی از حضور دیگران میتواند رفتارشان را تغییر دهد. تاد رز در کتاب توهمهای جمعی و پیروی از آنها، به این موقعیت و مسئلهی جالب، مهم و پرچالش میپردازد و نشان میدهد که چرا انسانها گاهی عقل خود را تعطیل میکنند، بهراحتی دست از مستقل فکرکردن برمیدارند و تسلیم توهمهای جمعی گروه میشوند. تاد رز تلاش کرده تا تلههای همرنگی را که به توهم میانجامد به افراد بشناساند تا دیگر برای تعلقداشتن به گروه، دربارهی باورهای شخصیشان دروغ نگویند، قادر باشند با رامکردن تأثیر اجتماعی، نقشی در رسیدن به دنیایی آزاد از توهمهای جمعی ایفا کنند و تصمیمهای بهتری بگیرند
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
نظرات بازدیدکنندگان (0)