افسانه هایی راجب عروسان دریا

بیاید چندتا از افسانه های جالب راجب عروس دریایی هارو بخونیم.

یه افسانه ژاپنی هست که میگه الهه دریا به خرچنگ ماموریت میده که کبد یه میمونی که خیلی بدجنس بوده رو واسش برداره بیاره. خرچنگ به کمک یه عروس دریایی باهوش میمون رو فریب میدن تا به قصر دریا بیاد اما وقتی میمون نقشه رو می‌فهمه عروس دریایی رو مسخره می‌کنه. الهه دریا از اشتباه عروس دریایی عصبانی شد و بدنشو نرم و بدون استخون کرد و از اون موقع به بعد عروس دریایی اینطوری نرم باقی مونده😂

تو یسری از فرهنگای بومی هاوایی عروسای دریایی بخصوص یه نوعشون که اسمش عروس دریاییِ جعبه ایه رو نشونه ای از هشدار طبیعت میدونن. وقتی یهو تعداد زیادیشون میاد تو ساحلا مردم باور دارن که این نشونه‌ی وقوع یه بلای طبیعی یا مرگ یا تغییر بزرگه. بخاطر همینم عروس دریایی به عنوان "پیام‌رسان ارواح دریا" شناخته می‌شه.

خب یه افسانه دیگه هم داریم فکر کنم اسکاندیناویه که دختر ماه عاشق یک ماهیگیر انسان می‌شه. اما وقتی انسانه بهش بس توجهی می‌کنه دختر دریا رو ترک می‌کنه و اشک‌هاش به آب می‌ریزه، بعد اشکاش به شکل موجوداتی درخشان و شفاف، یعنی عروس دریایی، در اومدن. گفته می‌شه شب‌هایی که ماه کامل باشه، این عروس‌های دریایی با نور نقره‌ای درخشان می‌شن تا غم او رو به یاد بیارن(چه قشنگ 😭)

یه جا هم خوندم تو افسانه های یونان باستان بعضیا باور داشتن که عروسای دریایی مخلوقات محافظ گنجای پنهان تو اعماق دریا هستن. اونا فرزندان خدای دریا، پوسیدون، هستن که مامور محافظت از اشیاء جادویین. نزدیک شدن به این گنجا باعث حمله‌ی دردناک عروس‌های دریایی می‌شه بنابراین درد نیش اون‌ها، نوعی طلسم محافظتیه.

تو بعضی از قبیله های بومی استرالیا وقتی عروس دریایی‌های درخشان (bioluminescent jellyfish) دیده می‌شن، باور دارن که اینا ارواح اجدادن که شبا برای راهنمایی ماهیگیرا به سطح آب میان. اگه با احترام بهشون نگاه کنی، راه دریا برات روشن می‌شه، ولی اگه بهشون بی‌احترامی کنی، تو آب گم می‌شی!