سیب، میوه افسانه ها!

سیب، این گوی طلایی اسطوره‌ها؛ گاه نماد عشق است، گاه سمبل جنگ، و گاه کلید جاودانگی! از باغ عدن تا اساطیر یونان، هر گازش داستانی جادویی را روایت می‌کند...

🍏افسانه ایدون و سیب‌های جوانی در اساطیر نورس، "ایدون" الهه‌ی نگهبان سیب‌های طلایی جوانی بود که خدایان را جاودانه جوان نگه می‌داشت. لوکی خدای مکر، او را فریب داد و غول‌ها ایدون را ربودند. بدون سیب‌ها، باقی خدایان پیر و ضعیف شدند و جهان در استانه فروپاشی قرار گرفت. سرانجام لوکی مجبور شد ایدون را نجات دهد و ثور با چکش‌ معروفش غول‌ها را نابود کرد. سیب‌ها بازگشتند و خدایان دوباره جوان شدند. 🍏سیب در این افسانه‌‌ی یونانی، نماد جوانی ابدی، تجدید حیات و وابستگی خدایان به نیروهای طبیعی است.

🍏افسانه اریس و جنگی که با سیب کلید خورد در مهمانی ازدواج خدایان، تنها کسی که دعوت نشده بود اریس الهه نفاق بود و همین او را خشمگین کرد اریس سیبی طلایی با پیام《برای زیباترین》میان جشن پرتاب کرد. هرا، اتنا و افرودیت ادعا کردند سیب، متعلق به آنهاست و زئوس به پاریس دستور قضاوت داد. پاریس با قبول کردن رشوه آفرودیت(رشوه:هلن زیباترین زن جهان) ، سیب را به آفرودیت داد و همین موضوع باعث ربوده شدن هلن و جنگ ده ساله تروآ میان خدایان شد. 🍏سیب در اینجا، نماد خودخواهی و رقابت و نماد جنگ های بزرگ با دلایل کوچک است.

🍏افسانه عشق پومونا، الهه سیب و میوه ها زمانی که ورتونوس خدای فصل ها، عاشق پومونا الهه‌ی باغ های میوه شد، پومونا او را پس زد اما ورتونوس با کمک جادو، چهار دفعه با کالبدهای کشاورز پیر، سرباز جوان، دختربچه و پیرزن به پومونا نزدیک شد و بار اخر، پس از گفت‌وگویی طولانی، ظاهر واقعی خود را نشان داد. مردی جوان و زیبا که سیب هایی طلایی در دست داشت. پومونا تحت تاثیر خلاقیت او قرار گرفت و اینبار او را رد نکرد. با ازدواج انها تمام درختان روم سیب هایی شیرین‌تر دادند. 🍏سیب در این افسانه نماد عشق، باروری و برکت طبیعت است

🍏افسانه ملکه شی وانگ مو ملکه ای با ظاهر نیمه انسان_نیمه پلنگ که بر کوهستان کونلون، مرکز جهان، فرمانروایی میکرد، هر چندهزار سال یکبار جشنی برای خدایان برگزار میکرد. مهمانان جشن با خوردن سیب های طلایی که ملکه پرورش داده بود و فقط هر سه هزار سال رشد میکردند، ده هزار سال عمر اضافه میگرفتند. این مهمانی مختص خدایان بود اما اگر قهرمانی میتوانست به کونلون برسد، ملکه او را با جنگ با اژدها ازمایش میکرد و سیب، پاداش قهرمان برنده بود. 🍏سیب ها در این داستان چینی، نماد تجدید جوانی و عمر و دانش نامحدود هستند

🍏افسانه هرکول و سیب های هسپریدس ماموریت هرکول دوازده بخش داشت و بخش یازدهم، دزدیدن سیب های طلایی از باغ هرا، ملکه‌ی خدایان بود. سیب هایی که سه الهه به نام هسپریدس و یک اژدهای صدسر از انها محافظت میکردند. هرکول به جای خود آتلس، کسی که جهان را روی شانه حمل میکرد را فریب داد و برای اوردن سیب ها فرستاد. نهایتا هرکول سیب ها را به پادشاه یوریستئوس داد اما چه فایده! سیب ها به هرا برگشتند چون فقط خدایان میتوانند از انها بهره‌مند باشند. 🍏سیب ها نمادی از قدرت مطلق و زندگی جاودانه ای بودند که دست انسان هرگز به آن نمیرسید

🍏افسانه شفای پادشاه ارتور توسط سیب های اوالون جزیره آوالون، مکانی میان مه و جهان فانی بود که درختان سیبش همیشه بار داشتند و جادوگری به نام مورگانا همراه با ارواح باستانی در ان زندگی میکرد. پس از نبرد کاملوت، آرتور مرگبار زخمی شد. مورگانا او را به آوالون برد و با سیب‌های جادویی و گیاهان درمانگر، زخم‌هایش را التیام داد. اما ارتور حتی با وجود التیام زخم هایش با گاز اول، به خوردن سیب ادامه داد و با تمام شدن سیب، به خواب ابدی رفت. برخی میگویند آرتور، هنوز زنده است و در آوالون می‌خوابد تا روزی بازگردد! 🍏 سیب در این افسانه سلتیک، نماد مرز بین مرگ و زندگی و سلامتی مرگبار است

🍏افسانه ایرانی سیب و ستاره دخترک تنهایی که تو روستا زندگی میکرد، شب یلدایی که دلش گرفته بود، سیبی سرخ در دست گرفت و با زمزمه کردن《ای ستاره‌ها، مرا به عشق واقعی برسانید》سیب را به اسمان پرتاب کرد و ستاره ای از اسمان جدا شد و در نزدیکی اش روی خاک افتاد از جای ستاره‌ درخت سیبی رشد کرد که هرکس از سیب هایش میخورد، سرنوشت عشقی‌اش را میدید. روزی پسر مسافری یکی از سیب ها را چید و گاز زد و شب در خواب دخترک را دید او که عشق خود را یافته بود با دختر ازدواج کرد و درخت سیب به عنوان نماد عشقشان، همانجا باقی ماند. 🍏سیب در این افسانه ایرانی نماد تحقق ارزو در شب یلدا، تقدیر الهی و عشق