
از اونجایی که قول داده بودم که اگر بالا ۳۰ نفر یا ۳۰ نفر بشیم رمان بذارم حالا که فقط دو نفر تا ۳۰ نفر شدن باقی مونده اومدم تا رمان رو معرفی کنم✨

«کیم یون-آ» «23ساله» یون-آ از اون دختر هایی هست که قلبش خیلی بزرگه. اون خیلی مهربونه و پر تلاشه. اون هر کاری میکنه تا کسی رو از اینکه بهش اعتماد کردن پشیمون نکنه! اون یک وکیل تازه کار اما باهوش و سخت کوش هست اون برای موکل هاش زحمت میکشه و خلاصه قلب پاک و مهربونش خیلی قشنگه. اون تمام سعیش رو میکنه تا کسی رو ناراحت نکنه اون خیلی مهربونه و پاک و ساده هست✨

«لی سه-می» «23ساله» سه-می یک دختر بامزه و شوخ طبعه! اون داخل یک شرکت تولید لباس مشغول به کارـــه بهترین دوست یونا و همخونه ای اونـــه. رابطش اینقدر با یونا قشنگه که هرکسی آرزوی دوستی اون هارو داره آخه از دبستان باهم دوستن! سه می قلب پاکی داره. اون وقتی که ناراحت میشی اولین کسی هست که خوشحالت میکنه و همین شخصیت مهربونش باعث شده یک دوستی خوب با یونا داشته باشه✨

«کانگ مین-هو» «25 ساله» آقای قاضی کانگ یک مرد جوون و سرد و ساکتـــه! درست از اون افراد مرموزی که تو داستان ها راجبشون مینویسن. درسته که این آقا یک قاضیه، اما به عدالت اعتقادی نداره. چرا؟! چون مجبور شده به قتل رسیدن پدر و مادرش رو با چشماش ببینه؛ اما دستگیر شدن قاتل رو نه! این مرد سرد نیست فقط گذشته اش یکم بی احساسش کرده. اما کی میدونه شاید با ورود یک فرد جدید بتونه رنگ خوشحالی از ته دل رو تو زندگیش دوباره ببینه.

«سونگ سون-وو» «25ساله» دوست کودکی قاضی کانگ! سون-وو خیلی بامزه هست. همچنین یک کافه و قنادی خیلی خوب و پرفروشی داره. این مرد همیشه مین- هو یا بهتر بگم آقای قاضی رو شاد کرده و سر به سرش گذاشته. شاید نشون بده که زیاد نمیفهمه اما دل مهربونی داره و همچیز رو میفهمه و تا مشکلت حل نشه ولت نمیکنه. این آقا همیشه این قاضی سرد رو خوشحال میکرده❤️

«کانگ یونگ- هی» «77 ساله» یک پیرزن مهربون و گاهی غرغرو! مادربزرگ مین-هو. از وقتی که مین هو پدر و مادرش رو از دست داد اون رو بزرگ کرد و همیشه مراقب اون بود. این پیرزن مهربون همش غر میزنه که نوه اش ازدواج کنه ولی کی گوش میده. اینم از این پیرزن مهربونه✨

«کیم جونگ-سو» «54ساله» این آقا پدر یونا هست. البته که همیشه از یک پدر فراتر بوده. بعد فوت مادر یونا همیشه مراقب یونا بوده. این مرد یک مغازه مرغ سوخاری داره ولی همیشه برای تأمین نیاز های دخترش تلاش کرده این مرد همیشه و در همه جا پشت دخترش می ایسته!✨

«لی ها-نا» «27ساله» خواهر بهترین دوست یونا. این دختر مهربونه اما یکم سرده. اونم تقصیر خودش نیست ،آخه مجبور بوده تو سن کم دعوا ها و طلاق والدینش رو ببینه. اون یک آشپز خیلی ماهره. از کره رفته به ایتالیا و داخل یک رستوران معروف کار میکنه با اینکه از کره دوره ولی هنوز با خواهرش ارتباط داره.

حالا داستان رمان چیه؟! کیم یون-آ یک وکیل تازه کار و باهوش داخل یک پرونده ی کوتاه برای اولین بار قاضی کانگ ملاقات میکنه. اما پرونده ی بعدی یونا هم قاضی کانگ قاضی اصلی پرونده هست. اما این پرونده یک فرقی داره. این پرونده به گذشته ی قاضی کانگ ربط داره و پس از مدتی قاضی کانگ پیشنهاد همکاری برای حقیقت و عدالت میده و یونا با کمال میل قبول میکنه و... توی این مسیر بهم نزدیک تر میشن. البته ماجراجویی های طولانی و دردسر✨❤️ « عدالت عاشقانه » ژانر:« کمدی - عاشقانه - ماجراجویی - جنایی »
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
موفق باشی
ممنونم💖
💗
سلام عذر میخوام ولی میشه از داستان جدید منم حمایت بشه؟
منتشر شده اسمش بازی زندگی: انتقام لیلی هست
کامنت موقته
حتماااا✨❤
عالیهه حتما میخونمش موفق باشی خوشحال میشم رمان منم بخونی"
مرسی✨ حتما میخونمش❤