
سلام سلام من برگشتم شرمنده این چند وقت نبودم دچار خشکلاتی شدم اما از امروز سعی میکنم دوباره به روال قبل برگردم هر روز خداقل دو تا پست میذارم امید وارم حمایت کنین

خاطرات بی نام آرزوی من به عنوان قهرمان این است که تو از برج پایین بیایی و همسر من باشی." شاهزاده اسکار در جستجوی پایان دادن به نفرینی که باعث خنثی شدن اصل و نسب او می شود، وارد تلاشی می شود که او را به یک جادوگر قدرتمند و زیبا به نام تیناشا می برد و او خواستار یک معامله منحصر به فرد است: ازدواج. اگرچه از این پیشنهاد هیجان زده نشده بود، اما موافقت می کند که یک سال در قلعه او بماند در حالی که در مورد طلسم او تحقیق می کند. اما در زیر زیبایی او یک عمر راز تاریک نهفته است که به زودی آشکار می شود.

مهارت ساختگی ارباب میوه درمورد زمانی که من توانستم بینهایت از میوههای مهارت که تو را میکشند بخورم« خیلی طولانیه اسمش😶😂» در این دنیا، فرد میتواند با یک بار خوردن میوهای خاص به تواناییهای ویژهای دست پیدا کند. خوردن میوه دیگری حکم مرگ حتمی را دارد. اما "لایت" تواناییای به نام "ارباب میوه" را به دست میآورد که برای مبارزه مناسب نیست. او شروع به زندگی به عنوان یک کشاورز میکند، اما به طور تصادفی، میوه مهارت دیگری را میخورد. در این لحظه، او درمورد توانایی پنهان "ارباب میوه" میفهمد. "چرا نمردم؟ این یه مهارت جدیده—" این داستان یک کشاورز حقیر است که با به دست آوردن تواناییهای مختلف، به قویترین فرد تبدیل میشود

تیم رده اِی خودم رو ترک کردم تا به شاگردانم کمک کنم به اعماق دخمه برسن دیگه بسمه!» یوکه فلیدو، یه جادوگر قرمز، تازه تیم رده اِی خودش رو ترک کرده. بعد از اینکه برای پنج سال باهاش مثل نوکر رفتار و مسخرهاش کردن، بالاخره رد داد! بدین ترتیب زندگی پر انزوا و بیکاریش شروع شد... یا حداقل اینطور فکر میکرد! شانس در خونهاش رو میزنه و ازش تو تیم ماجراجویان تمام خانم متشکل از شاگردان سابقش، استقبال میشه! در حالی که یکی یکی دخمهها رو شکست میدن، کم کم قدرت حقیقی یوکه آشکار میشه! اینطور که پیداست این جادوگر قرمز، جادو و مهارتهای خارق العاده داره؟!

ورمیل در طلا آکادمی جادوی سلطنتی ارتیگیا. آلتو که در آستانه رد شدن در کلاس جادوی احضار و در نتیجه تکرار این سال تحصیلی هست، به یه کتاب وردهای جادویی برخورد می کنه و یه دایره جادویی می کشه و در نتیجه شیطان ورمیل رو که مهر و موم شده بوده رو آزاد کرده و روح خدمتکار آلتو میشه. ورمیل از زمان های قدیم به شیطان معروف بوده و دارای قدرت بسیار زیادیست که می تونه خرابی بسیار ایجاد کنه. ورمیل اما چون به یه روح خدمتکار تبدیل شده، هر روز به انرژی جادویی نیاز داره و اونو از آلتو از طریق بوسه های شهوانیش به دست میاره. لیلیا دوست کودکی آلتو، به رابطه این دو حسودی می کنه و همچنین بقیه دانش آموزان هم با آمدن این روح خدمتکار جدید غافلگیر شده اند. راه سلطنتی فانتزی یه جادوگر در آستانه رد شدن و یه خواهر شیطان ناسالم شروع می شه

بهترین قاتل جهان به عنوان یک اشراف زاده در دنیایی دیگر تناسخ پیدا می کند دیگه فقط واسه خودم زندگی میکنم!» تنها چیزی که قویترین قاتل جهان تو زندگیش میدونست، اجرای دستورات بالادستیهاش بود— تا اینکه اونا تصمیم به کشتنش گرفتن. او با افسون یک الهه به زندگی برگشت، به دنیایی مملو از شمشیر و جادو. به او فرصتی اعطا شد تا اینبار زندگیاش را تغیر دهد. اما به همین سادگی هم نیست... او باید یک ابر قهرمان را که قصد نابودی جهان را دارد شکست دهد. بزرگترین قاتل ما که حالا با اسم «لوف تواتا دِ» شناخته میشد، سر قاتل ما بسیار شلوغ بود مخصوصا به دلیل تمام دخترانی که او را احاطه کرده بودند. شاید لوف قاتلی بینظیر بوده، اما چگونه از پس حریفانی با قدرتهای جادویی بر خواهد آمد
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
آخریه رو دیدم البته کامل نه
ولی عالی بود
منم😂😂😂😂
همشون خیلیییییی خوبن
آرع
هنر شمشیر زنی آنلاین هم عالیییی بود
آره ولی معروفع
همه این انیمه ها رو دیدم😃
عالی
خاطرات بی نام خیلییییی باخال بود
ارههههه