8 اسلاید صحیح/غلط توسط: Liana انتشار: 2 روز پیش 224 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست


لینک کوتاه

توجه!

محتوای ارائه شده در این سایت توسط کاربران تولید می شود و تستچی نقشی در تهیه محتوا ندارد بنابراین نمایش این محتوا به منزله تایید یا درستی آن نیست. مسئولیت محتوای درج شده بر عهده کاربر سازنده آن می باشد.

  • جهت اطلاع از قوانین و شرایط استفاده از سایت تستچی اینجا را ببینید.
  • اگر محتوای این صفحه را نامناسب یا مغایر با قوانین کشور تلقی می نمایید می توانید آن را گزارش کنید.

سایر تست های سازنده

نظرات بازدیدکنندگان (23)
  • imagefafa
    در حال غذا خوردن

    حرفای حق... (بررسی)
    6 اسلاید پست 0 مشاهده 0 لایک 0 نظر 11 ساعت پیش
    محتوا در صف بررسی است. مدت زمان انتظار بررسی بستگی به شلوغی صف بررسی دارد.

    یه ناظر مهربوننن🥲🥲🥲🥲🥲🥲

  • سوزاندن ساختمان وای جی(فان) (بررسی)

  • imageمیا
    میا و من

    فرصت

  • image𝑀𝓊𝒽𝐹𝓁𝓊𝓉✧
    ❤️‍🩹💔...still with you

    فرثت؟

  • imageیه غریبه
    موزیک گوش میکنم!

    دروازه ما تو خیابون اصلی باز میشه بعد دوتا پله میخوره بعد مم پام پیچ خورد افتادم رو پله بعد دوباره سور خوردم تو پیاده رو از اونطرف دختر خالم که باهام بود داشت یکسره می‌خندید یه زنه داشت رد میشد اومد گفت میخوای کمکت کنم و در آن لحظه خودمم خندیدم و هنوز دختر خالم منو می بینه میگه و میخنده😂😂

  • imageیه غریبه
    موزیک گوش میکنم!

    یارو عطر فروشه بهم عطر میخواست بده من خیلی ریلکس گفتم نوچ😂

  • image✨Moon shadow✨
    یه گوربای خوابالو......

    میز معلم ما روی یه چیز سکو طوریه بعد پایه میز از زنگ قبل حساب لب اون سکوهه بود معلم ساب اومد نشست پشت میز وسایلشم گذاشت رو میز یهو تتتتتتتققق میز افتاد پایین و کل وسایلا پخش زمین شد کل کلاس حتی اونی که ته ته کلاسه اومد وسایلای معلم رو بده بهش و من ؟؟؟؟بله از خنده پخش زمین بودم

  • یبار دوستم افتاده بود زمین ولی هنوز ک.ر.م وجودش زنده بود من ندیدمش داشتم رد میشدم یه زیر پایی کشید بعد از شانسش جوری افتادم که نشستم رو صورتش و هنوز میگه دماغ منو تو ن.ابود کردی😂

  • image✨Moon shadow✨
    یه گوربای خوابالو......

    پریروز داشتم پیاده میرفتم تا ماشین بعد تو راه یه آقاهه جلوم ازین نت عطرا گرفت گفت خانم بفرمایین گفتم نه مرسی ممنون (انگار شکالات بهم تعارف کرده بود)هیچی دیگه بعدش بدو بدو فرار کردم فقط

  • imageOtaku chan
    آبنبات چوبی 🛐✨️

    یه بار وقتی بچه بودم داشتم با پسر عمو هام بازی می‌کردم بعد یکی شون گفت من ترسناکه رو می خوام منم راوی بودم بهش گفت پخ 😂 بعد همه زدیم زیر خنده هنوزم بهم می گن کی با پخ می ترسه 😂😂

برای ثبت نظر باید وارد حساب کاربری خود شوید.