
امروز میخوایم تاریخچه نوروز رو باز کنیم ولی قبلش میخواستم راجب به طرح جدید پیج صحبت کنم من قراره تعداد محدودی تست راح به افتخارات یک ایرانی به تاریخ کشورش رو بسازم و این پارت یکه و امیدوارم حمایت کنید و خب کشش نمیدم بریم برای تست

هیچ کس نمی داند نوروز دقیقا از چه سالی برگزار شده است اما اگر سری به افسانه ها بزنید سر از دوران جمشید پیشدادی درمی آورید. فردوسی بزرگ معتقد است که نوروز درست از زمانی پا گرفت که جمشید بر سریری از طلا و با تاجی درخشان وارد آذربایجان شد. با تابش نور خورشید بر جمشید، درخشید و مردم به وجد آمدند و جمشید نیز آن روز را نوروز نامید؛ نوروزی که از قضا با رستاخیز طبیعت همراه بود. برخی دیگر معتقدند که اگرچه جمشید نوروز را برپا کرده است اما دلیل این جشن عظیم باستانی نو کردن دینی قدیمی در بین مردم بوده است.

نکته مهم اینجا است که تا یک سده بعد از میلاد مسیح نیز نشانه ای روشن و واضح در نوشته ها و کتیبه ها و آثار به جا مانده آنچنان که باید و شاید از نوروز به دست نیامده است. افسانه ها اما اینجا پرکارتر هستند؛ برای مثال کردها معتقدند آن روز که کاوه بر ضحاک ماردوش چیره شد نوروز بود آن هم درست در اولین روز اعتدال بهاری. برخی نیز روز تولد زرتشت و برخی هم روز تولد اهورامزدا را نوروز خوانده اند.

کمی که در تاریخ به پیش برویم با رسیدن به هخامنشی ها همه ما به یاد کاخ داریوش در تخت جمشید و نقش زیبای اهدای هدایای نمایندگان ملل به پادشاه هخامنشی می افتیم. در این مرحله از تاریخ اقوال بر دودسته اند

ورود ساسانیان به تاریخ کهن کم کم رد پای نوروز روشن تر به چشم می خورد. آنطور که به نظر می رسد ساسانیان نوروز را به صورت بسیار باشکوه برگزار می کردند به طوری که حتی اندک پیروان آئین های غیرزرتشتی نیز نوروز را پاس می داشتند. اغلب داستان ها و روایت ها، ساسانیان را به عنوان نقطه آغاز جشن باستانی نوروز می پنداشتند تا اینکه با کشف یک لوح اشکانی در کشور تاجیکستان نوروز سر از دوران اشکانی درآورد.

در دوره ساسانیان اما نه تنها شاهد برپایی نوروز هستیم بلکه اصطلاح نوروز کوچک و بزرگ هم به گوشمان می خورد. نوروز کوچک از همان روز اول نوروز آغاز شده و تا 5 روز ادامه پیدا می کرد اما در روز ششم که خرداد نامیده می شد تازه نوروز بزرگ آغاز می شد. نوروز اول مختص دیدار پادشاه با مردم و نوروز بزرگ مختص خواص و نزدیکان پادشاه بود. تنها نکته نوروز در دوره ساسانیان این بود که سال ها همه یکسان و سال کبیسه ای در کار نبود؛ بنابراین با رسیدن سال چهارم روز نوروز یک روز به عقب می افتاد و این چرخه ادامه پیدا می کرد تا این که نوروز در ماه های مختلف جشن گرفته می شد.

نظر می رسد بسیاری از سنت های دیرپای نوروزی همانند کاشتن سبزه متعلق به دوره ساسانیان است. برای مثال بر روی ستون های خشتی اجرا و هفت دانه بر روی خشت ها قرار می گرفت و هر دانه که می رویید نشان از برکت و خوب بودن آن محصول در سال پیش رو داشت. سنت پاشیدن آب و شستشو در لحظات قبل از نوروز نیز از این دوران به یادگار مانده و آیینی برای تبرک، پاکیزگی، طلب باران و کلی باورهای مثبت دیگر بوده است. با ورود اسلام رستاخیزی عظیم در سراسر مرزهای ایران برپا می شود و طبیعتا تغییرات عظیمی اتفاق می افتد،

روزگار می گذرد و بسیاری سنت ها رنگ می بازند اما نوروز کم و بیش برپا می ماند. اگرچه روایت های بسیاری از تلاش امرا و خلفای عباسی برای از بین برد این سنت ها به گوش می رسد اما نوروز با همه زیبایی هایش از این گردنه از تاریخ نیز جان سالم بدر می برد. با عوض شدن سلسله ها و به خصوص حکومت آل بویه جشن نوروز با فر و شکوه فراوان برگزار می گردد. اشعار به جا مانده از دوره های حکومت تاریخی مختلف نشان از باشکوه بودن جشن نوروز و شان و اعتبار آن در میان مردم و حکومت بوده است.

◇آداب و رسوم نوروزی ¹:خانه تکانی اگر فکر می کنید ما ایرانی ها تنها ملتی هستیم که رسم خانه تکانی را زنده نگاه داشته ایم سخت در اشتباهید؛ علاوه بر ایران چند کشور دیگر نیز قبل از شروع سال نو به جان یک سال ماندگی می روند.

²:چهارشنبه سوری به نظر نمی رسد ایرانیان باستان حتما چهارشنبه سوری را جشن می گرفتند اما قطعا سنت آتش روشن کردن و پریدن از روی آتش متعلق به همان دوران است. آن ها معتقد بودند که فروهرها یا همان ارواح مردگان مومن در روزهای آخر سال که معمولا از دهه سوم اسفند ماه آغاز می شد به مدت ده روز به نزد خانوادشان بازمی گشتند. برای اینکه هیچ مرده ای راه خانه اش را گم نکند بر روی پشت بام خانه ها آتشی می افروختند. این تنها یکی از افسانه های رایج برای روشن کردن آتش است اما قطعا آیین زرتشت در به وجود آمدن این سنت و ادامه دار شدنش بسیار موثر بوده است.

²:کاشت سبزه کاشت سبزه از آن رسم هایی است که قدمتش به دیرینگی نوروز است. از آنجایی که پیشه اغلب ساکنین فلات ایران کشاورزی بود بدیهی است که اغلب جشن ها درون مایه هایی این چنینی داشته باشند. مردم هفت دانه مقدس را بر روی ستون های خشتی می کاشتند تا بدین ترتیب وضعیت رویش گیاه مورد نظر را در سال پیش رو پیش بینی کنند.

³:سمنو پزون سمنو تنها غذای لذیذ نوروزایرانی نیست. سرو رشته پلو برای اینکه سررشته کار در سال جدید از دستتان درنرود و طبخ سبزی پلو با ماهی برای اینکه در سال نو زنده دل و شادکام باشید از جمله رایج ترین غذاهای سرو شده در این جشن باستانی هستند.
⁴:هفت سین مردمان باستان به هنگام بازگشت ارواح مردگان سفره ای درخور با غذاهای لذیذ برایشان تدارک می دیدند. اگرچه در این سنت ردپایی از هفت سین به چشم نمی خورد اما رسم انداختن سفره می تواند از همین سنت باستانی به یادگار مانده باشد. سیب، سرکه، سنجد، سکه، سبزه، سماق و سمنو هفت سین ثابت ایرانی است. در کنار هفت سین ماهی قرمز، تخم مرغ رنگی، شیرینی، آینه، شمع و قرآن نیز سفره را مزین می کنند. هر یک از این سمبل ها پیشینه و فلسفه ای طولانی برای خود دارند و به مرور زمان سر از سفره های هفت سین درآورده اند. در روزگاران قدیم مردم بر این باور بودند که اگر می خواهید سال نو پر از رویدادهای مبارک و خوش یمن باشد باید لباس و کفش نو به تن کنید و خودتان را باعطرها و روغن ها خوشبو کنید؛ سنتی که هنوز هم تا حدودی پابرجاست.

⁴:هفت سین مردمان باستان به هنگام بازگشت ارواح مردگان سفره ای درخور با غذاهای لذیذ برایشان تدارک می دیدند. اگرچه در این سنت ردپایی از هفت سین به چشم نمی خورد اما رسم انداختن سفره می تواند از همین سنت باستانی به یادگار مانده باشد. سیب، سرکه، سنجد، سکه، سبزه، سماق و سمنو هفت سین ثابت ایرانی است. در کنار هفت سین ماهی قرمز، تخم مرغ رنگی، شیرینی، آینه، شمع و قرآن نیز سفره را مزین می کنند. هر یک از این سمبل ها پیشینه و فلسفه ای طولانی برای خود دارند و به مرور زمان سر از سفره های هفت سین درآورده اند. در روزگاران قدیم مردم بر این باور بودند که اگر می خواهید سال نو پر از رویدادهای مبارک و خوش یمن باشد باید لباس و کفش نو به تن کنید و خودتان را باعطرها و روغن ها خوشبو کنید؛ سنتی که هنوز هم تا حدودی پابرجاست.

⁵:هدیه دادن پیشکش هدایا به خصوص سکه از طرف مردم به پادشاه خصوصا در دوره ساسانی بسیار به چشم می خورد اما در این روز مردم علاوه بر پادشاه به یکدیگر نیز هدیه می دانند. جشن ها همواره با فکاهی و طنز همراه بوده اند. یکی از سنت های جالب انتخاب یک حاکم برای حکومت در سیزده روز عید بود؛ سنتی که در دوره قاجار بسیار به چشم می خورد. حاکم هرچه می خواست در این سیزده روز مطاع بود اما به محض فرارسیدن روز سیزده از اریکه قدرت به زیر کشیده می شد.

⁶:نوروزخوانی صدای سازها به آسمان می رود و یک نفر با نوای خوش در بازارها و کوچه ها خبر از آمدن بهار می دهد. نوروزخوانی سنتی قدیمی است که خوشبختانه هنوز هم در برخی شهرها و روستاها برگزار می شود. در سنت شال انداختن بازهم پای رفتگان در میان است. سنتی که در آن از حفره ای که غالبا در سقف قرار داشت پارچه به داخل خانه فرستاده و صاحبخانه آن را با هرچه در توان داشت پر می کرد. گویی مردگان از دنیایی دیگر طلب غذا و صله می کنند.
برو نتیجه¤\
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
نظرات بازدیدکنندگان (0)