11 اسلاید پست توسط: 𝕰𝖒𝖒𝖆 انتشار: 5 ماه پیش 513 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست


لینک کوتاه

توجه!

محتوای ارائه شده در این سایت توسط کاربران تولید می شود و تستچی نقشی در تهیه محتوا ندارد بنابراین نمایش این محتوا به منزله تایید یا درستی آن نیست. مسئولیت محتوای درج شده بر عهده کاربر سازنده آن می باشد.

  • جهت اطلاع از قوانین و شرایط استفاده از سایت تستچی اینجا را ببینید.
  • اگر محتوای این صفحه را نامناسب یا مغایر با قوانین کشور تلقی می نمایید می توانید آن را گزارش کنید.

سایر تست های سازنده

نظرات بازدیدکنندگان (21)
  • ˒ سکوت ˓ (بررسی)
    ناظرای عزیزم یاری برسانید 🎀
    ادمین فرشته پین؟٭

  • درخت نارنگی (بررسی)
    ناظران توروخداااا منتشر کنید لطفاا
    ادمین فرشته پین؟ 🎀

  • image▪︎ʙʟɪɴᴋ ʟᴀɴᴅ▪︎
    💖!ɢɪʀʟꜱ ᴀʀᴇ ʙᴀᴄᴋ

    ادامه: ساعت هفت وئ نیم اینا شب بود رفتم دیدم همون ادم سفیده نیست.خوابیدم صبح پا شدم از پنجره دیدم باز ضاهر شده بود ولی این دفعه نیشش باز بود. 3 شب جرئت نکردم برم دم پنجره و بعدش رفتم دیدم نبود خداراشکر.اما انگاری همون خانوده خونه هه فرداش اسباب کشی کردن...

  • image▪︎ʙʟɪɴᴋ ʟᴀɴᴅ▪︎
    💖!ɢɪʀʟꜱ ᴀʀᴇ ʙᴀᴄᴋ

    وای آقا من یه روز بود 9 سالم بود تابستون بود.رفتم جلو پنجره دیدم آپارتمان روبرومون که فاصله اش با ما خیلی خیلی زیاد بود پنجره ی طبقه سومش پرده نداشت و دم پنجره یه پیکر سفید بود که دوتا چشم داشت با یه لبخند سیاه.منم گفتم ول کن بابا الکیه بعدش رفیقم اومد خونمون رفتم بهش نشون بدم دیدم همون پیکره تکیه داده به دیوار و یه طوری شده و لبخند نداره(اسن خطی رو دهنش نبود) بعد خودمونو خیسیدیم رفتیم به مامانم گفتیم اومد دید بعد گفت این یه وسیله اس ادم نیست.یارو گذاشته دم پنجره و بعد رفت.ادامه کامنت بعد

  • image𝓂𝒶𝓇𝓉𝒶
    𝓯𝓪𝓴𝓮 𝓵𝓸𝓿𝓮

    من از بعد فوت پدربزرگم نمیدونم چرا ولی اروا رو میتونم ببینم
    و این واقعا منو اذیت میکنه
    چون دوستام منو میبینن که دارم با یکی حرف میزنم اما اونا اون طرف رو نمیبینن و بهم میگن دیوونه/خیالاتی شدم

  • imageDelsa☆
    گرگعلی مناطق جنگی

    اتاق مامان بابام ته خونست و من هیچوقت بهش حس خوبی نداشتم.
    یه شب خونه تنها بودم یه سایه تو اون اتاق دیدم یه صدایی هم شنیدم
    چند دقیقه بعد مامان بابام اومدن خونه همون موقع برقا رفت....

  • همه تون فقط جن دیدین؟!همین؟
    من سوختن پدربزرگم تو آتیش رو دیدم که فقط هفت سالم بود و اون ازم کمک میخواست و کاری از دستم بر نمیومد🤛🏻🧠
    من لحظه تصادف رفیق مو دیدم و بعدش زجر کشیدنش تو بیمارستان و تو کما رو دیدم و کاری از دستم بر نمیومد💔
    من اثابت گلوله به رفیق بی گناهم تو دوره اعتراضات رو دیدم که از درد جیغ میکشید و کاری از دستم بر نمیومد💔
    کلا بی مصرف بودم در تمام دوران 🤛🏻👤
    چی ترسناک تر از شاهد مرگ بودن؟!🗿🖤

    • image𝕰𝖒𝖒𝖆 سازنده
      ♡من همونم کـہ یـہ روز...

      نمی دونم باور کنم یا نه💔

    • باور کن🙃💔

    • تو شهر ما هم وقتی داشتیم از مدرسه بر میگشتم با دوستام یه تیر هوا کردن شیشه اتوبوس ش.ک.وندن و.....
      ولی اگه واقعا تجربه کردی بهت حق میدم.واقعا ترسناک بود

  • عالی بود پستت❤

  • من یه بار خونه مون توی خارج از شهر بودیم بعد من نصفه شب بود بلند شدم برم آب بخورم بعد دیدم لیوانی که توی آب سردکن گذاشتیم داره پر از آب میشه و چراغ آب سرد کن هم روشنه.. یعنی یه نفر داشت آب میریخت توی لیوان ولی من اونو نمیدیدم

  • imageشرلوک
    شرلیام🛐🛐🛐

    انواع بلاگیون (بررسی)

برای ثبت نظر باید وارد حساب کاربری خود شوید.