6 اسلاید پست توسط: samsung انتشار: 8 ماه پیش 1,347 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست


اشتراک گذاری

توجه!

محتوای ارائه شده در این سایت توسط کاربران تولید می شود و تستچی نقشی در تهیه محتوا ندارد بنابراین نمایش این محتوا به منزله تایید یا درستی آن نیست. مسئولیت محتوای درج شده بر عهده کاربر سازنده آن می باشد.

  • جهت اطلاع از قوانین و شرایط استفاده از سایت تستچی اینجا را ببینید.
  • اگر محتوای این صفحه را نامناسب یا مغایر با قوانین کشور تلقی می نمایید می توانید آن را گزارش کنید.

سایر تست های سازنده

نظرات بازدیدکنندگان (26)
  • imageنازنین
    عاشق کتاب ها و آموختن

    سلام به های بای وفادارم و مثل بعضی ها چس کلاس نمی ذارم سلام خدافظ
    دعوایی نیستم بچه بی شیله پیله و بی حاشیه ی کلاسم کاری به کسی ندارم راه خودمو میرم با همه هم دوستم و میگم می خندم

  • image𝐻𝑜𝑜r𝕒
    یا زهرا... 🖤

    ما مشاور پایمون دیوونس رسما یکی از یچه هامون که اونم تو تستچیه خیلی اون مشاورمون دوسش داره داشت با دوتا از بچه ها دیوونه بازی درمیاورد و دنبال یکی از بچه ها میرفت و می زدش بعد سر کلاس هی میگفت فلانی به من آب پرت میکرد من مجبور شدم بزنمش😂 بعد ما مسابقات بین المللی پرتاب آب ساختیم و کلا پارتی های زنگ تفریحمون خصوصا وقتی فهمیدیم فرداش تعطیله و وقتی ازمونای ترم اولمون تموم شد

  • imageالهه عشق
    دنیای بی عشق زیبا نیست❤️

    تو جایی که من تحصیل میکنم همیشه اکیپ xxtx با اکیپ xxfx (اکیپ 44 نفره من) در جن/گ و ستیزه
    البته ما که کاری نداریم اونا اینکارا رو میکنن
    در کل عاقبت مدارس سیستم mbti محور:

  • خب جریان قلیون کشیدن مدیر و پاسور بازی کردن با دبیر و مافیا و سر رسیدن بازرس رو قبلا گفتم🗿💔😂
    بزار اینو بگم:
    یه بار خیلی رندم رفتم دفتر که بگم میخام برم خونه(مثل 🐕داشتم خون بالا میاوردم) و مدیر یه لیست و یه دسته کارت بهم داد و منم گرفتم که فقط برم خونه🗿🤲🏻📿
    بعد اومدم حالم که خوب شد یه نگاه انداختم دیدم این لیست بچه هاییه که نماز خوندن و من باید کارت ها رو برش بزنم و اسم و تاریخ و کلاس بزنم ببرم بدم بهش😑💔
    کارشون انجام دادم و حالا دو ساله از دستش آرامش ندارم هی هر هفته یه دسته جدید میده⚰️

  • یه بار ویط زنگ دینی یکی از بچه ها یه چک زد منم سه تا محکم تر بهش زدم یبار هم با یکی از دوستام جنگ دوغی کردیم
    خیلی حال داد

  • imageزویی💚💙🩵💛
    هانتریکس خانوادمه

    بغل دستیم که تازه باهاش صمیمی شده بودم که دیگه الان اسمشم نمیگم چون دوستم نیست گیر داده بود که تو از من تقلب کری و این چرا از من تقلب کرده من ریلکس بودم تا انقدر اذیتم کردن که گریه افتادم رفتم بیرون خانم که اومد منم اومدم از خانم پرسدیدیم گفت تقلب نکرده و از دینا بخاطر متهم کردن یه دختر بی گناه نمره کم کرد بعد چند ساعت یادم اومد دیروز خانم بهم دسبند جایزه داده بود و دینا ازم می خواستش تا با یکی از دستبنداش عوض کنهع بهم بده بهش ندادم باهام لج شده

    • گفتی اسمشو نمیگی ولی تهش گفتی دینا😂💔🌚

    • imageزویی💚💙🩵💛
      هانتریکس خانوادمه

      🤦‍♀️🤦‍♀️🤦‍♀️🤦‍♀️🤦‍♀️🤦‍♀️🤦‍♀️

    • imageالهه عشق
      دنیای بی عشق زیبا نیست❤️

      من بودم دستبندو میدادمممممم😂😂😂😂

  • imageAhmad
    آیا من برای تو یک لطیفه هستم؟

    واکنش من که تاریخچه مدرسه انقدر دارکه که نگو( قتل)

  • سر پریز

  • شاید معینی پور از پچ پچ جلو بزنه
    ولی تاینی و های بای>>>>>>>>>>

  • تو مسابقه والیبال دعوای هشتم(خودمون) و نهم سر اینکه کی طبل بزنه😐🙄

برای ثبت نظر باید وارد حساب کاربری خود شوید.