{6}دوران کار آموزی ما با بلک پینک ♡☆♡

🖐🏻Hello🖐🏻 من باز اومدم😊 با پارت ۶ اومدم😻 امیدوارم خوشتون بیاد💐 عزیزان لطفا داستان رو تایید کنید چون نه بد آموزی داره نه کلیشه ای هس نه هس نه تکراری و نه... در کل هیچ چیز بدی نداره☆ و ببخشید اینقدر دیر شد💔

فردای آن روز... دخترا ساعت باید ساعت ۷:۰۰ بیدار میشدن. اونا ی صبحانه خوردن بعد هم باید میرفتن تا روال کار رو یاد بگیرن و ببینن باید در طول روز چیکار کنن. خانم لی لی کسی بود که باید بهشون میگفت که چیکار کنن. خانم لی لی بهشون گفت که باید چیکار کنن. اونا رفتن به باشگاه برای نرمش‌ . اول باید خودشونو گرم میکردن. اونا این کار رو کردن و بعد هم یکهو للللییسساا اومد°☆° لیسا گفت:《 سلام. من معلم دنس شما هستم🙂》 دخترا گفتن:《 سلام خانم باعث افتخاره که شما به ما تمرین های آموزشی بدین☺》

لیسا:《 😊 》 و بعد گفت:《 دختر ها شما سوهاینا و مگی هستید درسته؟ 》 دخترا گفتن:《 بله خانم😌》 لیسا:《 خب ما الان تمریناتمون رو شروع میکنیم آماده اید؟!》 دخترا:《 بله خانم🙂》 لیسا:《 خب حالا اول که تمریناتون کردید و نرمش ها رو انجام داد من میخواهم ببینم میتوانید این دنس رو که اجرا میکنم کاور کنید! احتمالا قبلا دیدینش🙂》 لیسا دنس آهنگ بومبایاه رو رفت ولی بعضی از تیکه های دنسش توی دنس اصلی خود آهنگ نبود💃 لیسا گفت :《 خب حالا . شروع کنید. من آهنگ رو میزارم شما شروع کنید🙂 》 و بعد دوباره ادامه داد:《 ولی قبلش بگید ببینم یکی کدوم آهنگ بود؟》 دخترا گفتن:《 بومبایاه از ملکه های کی پاپ☆◇☆》 لیسا گفت:《 آفرین حالا شروع کنید😊》

دخترا رفتن سر جاشون آهنگ پلی شد. 《: بلک پینک این یور آریاه. بلک پینک این یور آریاه. بین آم ع بد گرل آم سو ات آی نید عه فن آی دونت وانت ع ... :》 و تا جایی که جنی میگفت : تاچ . بود. کار دخترا تموم شد لیسا گفت:《...

آفرین کارتون خیلی خوب بود اما میتوانست کمی بهتر باشه. اینو یادتون باشه که ما قرار نیست که دنس و آهنگ رو کاور کنیم.🙂》 دخترا گفتن :《 بله چشم☺☺》 لیسا بهشون چند تا دنس و تمرین یاد داد و بعد گفت:《 خب جلسه امروزتون تمام شد حالا وقتشه که برید برای تمرینات رپ و وکال. روز خوبی رو داشته باشید خدا نگهدار🖐🏻🙂》 دخترا:《 ممنون از شما☺ خداحافظ🙂🖐🏻🙂🖐🏻》 دخترا از باشگاه اومدن بیرون و بعد رفتن جایی که خانم لی لی گفته بود☺ ولی هر دوتاشون نباید ی جا میرفتن سوهاینا چون وکال بهتری داشت بایدبرای وکال میرفت به اتاق ۵ و مگی هم باید میرفت به اتاق ۶ این دوتا اتفاق تقریبا در نزدیکی هم بودن اونا رفتن توی اتاق های مخصوص خودشون.

سوهاینا در اتاق رو باز کرد اون اون اون کسی که مربی وکالش بود او اونننننننن رررررزززییییییییییییی ببود🤑 و و و

مررببی مممگگیییییی اون اون اون کسی که معلم مگی بود اون اون اون اون ججنییییی ببود☆○☆