پارت دوم داستان ❤️🔥 ناظر لطفاً رد نکن 🥹
بدو بدو آماده شدم لباس ساده ای پوشیدم و سریع صبحانه ام رو خوردم. به سمت اتاق مامان و بابا رفتم. در رو محکم باز کردم و گفتم :« بلند شید بلند شید ! امروز میرم هاگوارتز !» مامان با بی حالی بلند شد و با تعجب نگاهم کرد. چون من همیشه دیر پا میشم 🤣
5 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
21 لایک
داملتدری🤣🤣🤣
دختر ریونکلایی که مثل هری پاتر ننه اش مرده
کیه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟
جچ.بلونده،خوشگله،از نظر مردم دیوونس😒😒😒
جچ۲.دامیلدوز🤣🤣🤣
دراکو 💚
متاسفم!☹
غلطه🙃
پارت سوم رو گذاشتم ولی هنوز در صف بررسی است 😭😭
دانیلدور
تنها، مو ی یخی، سیب سبز
دراکو 🥹💚
آفریننن
احتمالا گمشده ای 🥹
نترس اگه بفهمن زود بهت نامه میدن ✉️
اااااا یه فکر تازه بیا وسایلمون رو جمع کنیم خودمون بریم بگیم
چند عدد جادوگر گمشده داریم 🪄
برای فردا آماده باش 🙃
فقط بلیط هواپیما تا کوچه دیاگون رو بگیر ✈️
اگه کسی دیگر هم میخواد بیاد باهامون بگه🤣🤣
من😂
من
زیبا به اکانت منم سر بزن رمانم پاترهدیه:)
باشه عزیزم حتما 🩷
اسنیچ 💛
دامبلدور
گفته باشم خیییییلیییییی تمرین کردم.
جوینده یابنده است.
یه آفرینننن به دانش آموز هاگوارتز ❤️💛💙💚
امیدوارم یه نامه هاگوارتز نصیب همه ی ما شه 🥹
ممنون
عمو من الان۱۳ سالمه
ولی بازم امید هست