کتاب های برنده‌ی نوبل

شماره اول: «عقاید یک دلقک» کتاب عقاید یک دلقک که کتابی روایتگر مسائل اجتماعی، اختلاف ها و دوگانگی ها است، به نوشته ی هانریش بل نویسنده‌ی آلمانی، در سال ۱۹۷۲ برنده‌ی نوبل شد. حتی از این اثر در سال ۱۹۷۶ فیلمی نیز ساخته شده؛ به کارگردانی وویکش یاسنی. موضوع این کتاب راجع به دلقکی به اسم هانس شنیر است که معشوقه‌اش، ماری، او را به دلایلی مذهبی ترک کرده و رابطه با مردی کاتولیک به نام هربرت تسوپفنر را آغاز کرده بود که مردی دارای نفوذ مذهبی و سیاسی قابل توجهی است. این موضوع موجب شد هانس دچار فسردگی شده و مرض‌های همیشگی‌اش، مالیخولیا و سردردهایش تشدید یافته. که متاسفانه از این رو، برای تسکین خود به مشروب روی آورده. خودش که اینطور نقل میکند; «دلقکی که به مشروب روی بیاورد، زودتر از یک شیروانی ساز مست سقوط می‌کند». فقط دو چیز این دردها را تسکین می‌دهند: مشروب و ماری. مشروب یک تسکین موقتیست ولی ماری نه؛ او رفته. داستان روایت چند ساعتی است که هانس شنیر از بوخوم به زادگاهش بن باز گشته و بعد از ناامیدی عاطفی و حس تنهایی و فقری که به او دست می‌دهد برای اجرا با گیتار به ایستگاه راه‌آهن بن می‌رود. در خلال این مدت او به صورت نامنظم و غیرخطی خاطراتی را تعریف می‌کند که برای خواننده روشن می‌کند که چطور وضعیت او به این‌جا کشیده است...

شماره دوم: «صد سال تنهایی» صد سال تنهایی، رمانی اسپانیایی، به قلم گابریل گارسیا مارکز است که در سال ۱۹۶۷ برای اولین بار با ۸۰۰۰ نسخه منتشر شد. تمام نسخه‌های چاپ اول صد سال تنهایی به زبان اسپانیایی در همان هفته نخست کاملاً به فروش رفت. در ۳۰ سالی که از نخستین چاپ این کتاب گذشت بیش از ۳۰ میلیون نسخه از آن در سراسر جهان به فروش رفته و به بیش از ۳۰ زبان ترجمه شده‌است. جایزه نوبل ادبیات ۱۹۸۲ به گابریل گارسیا مارکز به خاطر خلق این اثر تعلق گرفت. در این رمان به شرح زندگی شش نسل خانواده بوئندیا پرداخته شده‌ است که نسل اول آن‌ها در دهکده‌ای به‌نام ماکوندو ساکن می‌شود. ناپدید شدن و مرگ بعضی از شخصیت‌های داستان به جادویی شدن روایت‌ها می‌افزاید. صعود رمدیوس به آسمان، درست مقابل چشم دیگران، کشته شدن همه پسران سرهنگ آئورلیانو بوئندیا که از زنان در جبهه جنگ به وجود آمده‌اند، توسط افراد ناشناس از طریق هدف گلوله قرار دادن پیشانی آنها که علامت صلیب داشته و طعمه مورچه‌ها شدن آئورلیانو نوزاد تازه به دنیا آمده آمارانتا اورسولا از این موارد است. به اعتقاد بسیاری او در این کتاب سبک رئالیسم جادویی را ابداع کرده‌ است. داستانی که در آن همهٔ فضاها و شخصیت‌ها واقعی و حتی گاهی حقیقی هستند، اما ماجرای داستان مطابق روابط علّی و معلولی شناخته شدهٔ دنیای ما پیش نمی‌روند.

کتاب سوم: «جان شیفته» کتاب «جان شیفته» به قلم یکی از برجسته‌ترین نویسندگان فرانسه، رومن رولان نوشته شده است که اولین بار سال ۱۹۲۲ منتشر شد. رولان سال ۱۹۱۶ برای این کتاب که جزو یکی از مهم‌ترین و محبوب‌ترین رمان‌های جهان است، موفق به دریافت جایزه‌ی نوبل ادبیات شد. داستان کتاب جان شیفته که چیزی فراتر از یک اثر ادبی است، دنیای معنوی زنی به نام «آنت ریوی یر» را روایت می‌کند که این روایت، چهل سال از زندگی او را در بر می‌گیرد. درواقع از همان صفحات اول این رمان با «زنی قوی، سرسخت،‌ سرحال، پر از انگیزه‌ی زندگی مواجه هستیم که عاشق زندگی است و از همه‌ی رنج‌هایی که برای زندگی کردن می‌کشد، شکایتی ندارد. او سفری را در یکی از آشفته‌ترین دوران اجتماعی و سیاسی اروپا در دهه ۱۹۲۰ و اوایل دهه ۱۹۳۰ آغاز می‌کند و وضعیت اجتماعی آن دوران را برای خواننده به زیبایی توصیف می‌کند.

از اینکه تا اینجا با من همراه بودید ممنونم، امیدوارم براتون مفید بوده باشه.