ورود من به دنیای انیمه پارت ۵

خلاصه پارت قبل💟ستاره بعد از زدن در رو اون خط زرد وارد اتاقی میشه که خودش هم روی صندلی نشسته بود خانمی جوان از در وارد میشه و........

💥ستاره💥اون خانم جوان از در اومد تو تا چشمش بهم افتاد با تعجب گفت💢هان؟فکر نمیکردم کسی دیگه ایی برای ثبت نام بیاد😯خودم که ماتم برده بود نمیدونستم چی بگم😓 اومد پشت میز نشست هیمن طوری بهش خیره شدم ندیدم چی کار میکرد که بهم گفت......

گفت💢دستتو بزار روی این صفحه تا اطلاعات وارد شه🙂به صفحه روی میز نگاه کردم می درخشید زبونم باز شد گفتم💢من برای ثبت نام اینجا نیومدم😌توی چشمام نگاه کرد گفت💢این امکان نداره دختر جون!فقط کسایی میتونن ورقه ثبت نام فعال کنند که اول جادو داشته باشن و دوم برای ثبت نام به اینجا بیان🙂

گفتم💢ولی....😥بهم گفت💢وای چی؟🤔گفتم💢هیچی😌و دستمو روی اون صفحه درخشان گذاشتم☺و به خودم میگفتم💢اگه اون اینجا باشه مطمئنم میتونم ببینمش و کارت شو بهش بدم😇 وقتی کار ثبت نام تموم شد شماره اتاقی بهم داد گفت💢برو به این شماره اونجا جایی که میتونی برای مدت تحصیلت بمونی🙂

از اتاق اومد بیرون به سختی اتاق پیدا کردم اتاق شماره ۳۳۰ بود.در زدم یک دختر در باز کرد بهم گفت💢کاری اینجا داشتی🤔گفتم💢ام...خوب فکر کنم من وتو هم اتاقی باشیم 😳به در تکه داد گفت💢پس باید تازه ثبت نام کرده باشی درسته!☺گفتم💢آره همین الان اینجا ثبت نام کردم🙂

بهم‌گفت💢پس منتظر چی هستی بیا تو 💞 بعد رفت تو اتاق پشت سرش وارد شدم خیلی اتاق قشنگی بود دختر پشتم بود گفت💢منم برای اولین بار که پام اینجا گذاشتم همین شکلی شده بودم😅زاستی اسم من مرینت دوپن چنگ‌ــه اسم تو چیه؟(عکس مرینت به شکل انیمه👆👆👆👆)

گفتم💢اسم منم شینگو ستاره☺اسمش برام آشنا بود ولی یادم نمی یومد کجا شنیده بودم اسمشو😫مرینت بهم گفت💢یک نفر دیگه هم‌ اینجا زندگی میکنه😳گفتم💢اسمش چیه☺مرینت جوابم. داد گفت💢اسمش آلیا سزار یه جورایی بهتربن دوست منه😇فقط بهت بگم که از رفتارش عجیب و غریبش تعجب نکنی😯

مرینت داشت از آلیا بهم میگفت که یهو یک دختر از از در اومد تو😯تا منو مرینت دید گفت💢مرینت فکر نمیکرپم مهمون داشته باشی😏مرینت رفت پیش آلیا منم باخودش برد گفت💢چی داری مگی آلیا این هم اتاقی جدیدمونه😄(عکس آلیا👆👆👆)آلیا گفت💢که این طور از دیدنت خوشحالم اسم من...😇گفتم💢آلیا سزار میدونم🙂

خوب این پارت تموم شد امیدوارم خوشتون امده باشه

اگه خوشتون امید لایک کنید