10 اسلاید پست توسط: الیس انتشار: 4 روز پیش 5 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
در این پست شما با ۱۰ سردار بزرگ تاریخ ایران زمین آشنا میشید
۱۰. بهرام چوبین
بهرام چوبین که به علت بلندی قد و عضلانی بودن اندام به چوبین (مانند چوب) معروف است در شهرری به دنیا آمد. وی در دوران ساسانیان از بهترین افسران ارتش امپراتوری ایران محسوب میشد
بهرام از میان ارتش 500 هزار نفری ایران، 12 هزار مرد جنگجو و با تجربه سی تا چهل ساله (میانسال) را برگزید که اضافهوزن نداشتند و میهندوستی آنان قبلا به اثبات رسیده و بیش از دیگران قادر به تحمل سختی بودند و در جنگ سوار و پیاده تجربه داشتند. بهرام در جنگ با خاقان از سلاح تازهای که در آن نفتخام به کار رفته بود، استفاده کرد که در تاریخ نظامی جهان از او به عنوان یک نابغه نظامی نام بردهاند. خاقان که انتظار حمله مستقیم به مقر خود را نداشت، دست به فرار زد کشته شد. سپاه بزرگ او متلاشی شد و پسر وی نیز به اسارت درآمد و جنگ فقط یک روز طول کشید که از شگفتیهای تاریخ است
9. سردار رییسعلی دلواری
رئیسعلی دلواری در سال ۱۲۶۱ هجری شمسی در روستای دلوار از توابع تنگستان متولد شد. دوران جوانی او همزمان با حضور گسترده استعمار انگلیس در خلیج فارس بود. وی نقشی کلیدی در قیام جنوب داشت. قیام مردم تنگستان به رهبری وی روی هم هفت سال طول کشید و در این مدت دلیران تنگستانی دو هدف عمده را دنبال میکردند، پاسداری از بوشهر و دشستسان و تنگستان به عنوان منطقه سکونت خود و جلوگیری از حرکت قوای بیگانه به درون مرزهای ایران و دفاع از استقلال وطن. در آغاز جنگ جهانی اول قوای روس از شمال و نیروهای انگلستان از جنوب، ایران را در معرض هجوم قرار دادند. رئیس علی آمادگی خود را برای دفاع از بوشهر و جلوگیری از پیشروی نیروهای انگلیسی اعلام داشت. قیام دلیران تنگستان علیه اشغالگران آغاز شد و نیروهای متجاوز انگلیسی که قریب به پنج هزار نفر بودند در دام دلیر مردان تنگستانی گرفتار آمدند و عده زیادی از متجاوزان انگلیسی در این حمله کشته شدند انگلیسیها مجبور شدند نیروهای کمکی از عراق و هند به بوشهر اعزام کنند و دلوار را به شدت بمباران کردند
8. هارپاگ
هارپاگ از فرماندهان حکومت ماد بود که به حمایت از کورش پرداخت و سپاه خود را تسلیم کورش کرد. بسیاری از افراد سپاه ماد بنا به توصیه او به سپاه پارس پیوستند و نیرویی بزرگ و مقتدر به وجود آمد که مایه هراس همسایگان ایران شد. سپاه کورش چون نیرو گرفت، همسایگان ایران به وحشت افتادند و از این همسایگان دولت لیدی و بابل بیشتر از دیگران وحشت زده شدند. دریکی از جنگها سپاه لیدیها که به سواره نظام خود متکی بودند، دشتی را برای جنگ برگزیدند تا بهتر بتوانند بجنگند و کورش چون این سواره نظام را دید، واهمه کرد و هارپاگ به او گفت اسب از شتر میهراسد و دستور داد شترهایی را که باروبنه سپاه کورش را میبردند، بیاوردند و سربازان را سوار بر شترها کرد و فرمان پیشروی داد و در نتیجه اسبهای لیدیایی از شترها ترسیدند و گریختند. هارپاگ همچنین به فرمان کورش به آسیای صغیر فرستاده شد و از او به عنوان فرمانده سرزمینهای ساحلی یاد شده است
7. سردار سلطان جلال الدین خوارزمشاهی
در زمان حمله مغولان به ایران سلطان جلال الدین خوارزمشاهی در برابر مغولان وحشی قد برافراشت و چندین جنگ بین سلطان جلال الدین و مغولان در گرفت. پس از جنگ پروان که با شکست سنگین مغولان پایان یافته بود ، چنگیز خان مغول خود وارد جنگ شد ، در گذرگاهی بنام نیلاب در رود سند دو سپاه به هم رسیدند چنگیز گذرگاه را بست ، سلطان از یک سو رودخانه ای خروشان و ژرف و از سویی دیگر دشتی پهناور پر از مغولان وحشی را پیش روی خود می دید. با این وجود امید خود را از دست نداد و وارد کارزار شد. در ابتدا پیروزی با سلطان بود اما ده هزار نفر از افراد زبده لشکر مغول بنام بهادر که کمین کرده بودند حمله کردند و چیدمان سپاه ایران را برهم زدند و سپاه سلطان یکپارچگی خود را از دست داد گروهی کشته شدند و گروهی خود را به آب زدند و فرو رفتند جنگ هر دم سخت تر می شد. مادر ، همسر و کنیزان سلطان از او خواستند تا آنها را به آب بیندازد تا به دست مغولان نیفتند و سلطان ناچار چنین کرد
6. سردار پیروز نهاوندی
فیروزان سرباز گمنام و بنامی است که برای نجات ایران با اعراب مهاجم جنگید و سمبل مقاومت مردم ایران در مقابل اعراب مهاجم است. در جنگی که به سقوط تیسفون منجر شد به دست اعراب اسیر شد و به عنوان برده به یک نفر عرب فروخته شد. آنگونه که در کتاب گفته شده ، فیروزان کسی بود که عمربن خطاب خلیفه مسلمین و کسی را که به ایران لشکر کشید را کشت و به نوعی انتقام ایرانیان را گرفت . فیروز دختری داشت که گویا مروارید نام داشت و از آنجا که در زبان عربی به مروارید، لولو میگویند به فیروزان ابو لولو یا پدر مروارید گفته میشد. پیروز نهاوندی که تا آن زمان همچنان پایبند به آیین نیاکان بود ، به سال ۲۳ هجری ، در یک فرصت مناسب « عمر » خلیفه اعراب را که دستور تجاوز به خاک پاک ایران را صادر کرده بود را به خونخواهی یزدگرد سوم ، رستم فرخ زاد و زنان و دختران ایرانی که توسط اعراب متجاوز به بردگی گرفته شده بودند ، با خنجری دو دم از پای در آورد. عبدالله ابن عمر، پس از قتل پدرش، فیروزان را همراه با دخترش مروارید، هرمزان سردار معروف ایرانی و یک مسیحی ایرانی را ناجوانمردانه به قتل رسانید
5. سردار رستم فرخ زاد
رستم فرخزاد فرمانروای خراسان ، فرزند سپهبد فرخ هرمز ، سردار نامدار و کاردان و دلیر پایان دوره ساسانیان بود. در سال ۶۳۶ میلادى از سوی شاهنشاه ایران ، یزدگرد سوم مامور جمع آوری سپاه و جنگ برای بیرون راندن اعراب شد. سپاهیان او به فرماندهی بهمن جادویه با اعراب جنگیدند. در این جنگ (جنگ پل) اعراب شكست خوردند و متواری شدند. یكسال پس از این شكست، عمر بن خطاب خلیفه اعراب سپاه دیگری برای حمله به ایران تدارك دید و فرماندهی آن را به سعد بن ابی وقاص سپرد و برای مقابله با یورش اعراب بار دیگر رستم فرخزاد به فرماندهی سپاهیان ایران برگزیده شد و خود شخصا فرماندهی کل نیروی لشکری را به عهده گرفت و پرچم ایران را در برابر خود قرار داد. دو سپاه در قادسیه در برابر هم صف آرایى كردند. این جنگ (جنگ قادسیه) چهار روز به دازا كشید و با وجود برتری ایرانیان در روز نخست، به سبب ورود نیروهاى کمکی سورى به سپاه اعراب در روز سوم و برخاستن توفان شن به سمت نیروى ایران ، جنگ برای سپاه ایران سخت شد ، رستم در صحنه جنگ از پا افتاد و جنگ در روز چهارم به سود اعراب پایان گرفت و درفش كاویانى به دست تازیان افتاد. هنگامی که تن رستم را یافتند جای صد ضربه شمشیر و نیزه بر تنش بود.
4. سردار بهمن جادویه
بهمن جادویه یا بهمن مردانشاه در پایان دوران ساسانی و در طی حملهٔ اعراب به ایران فرمانده سپاه ایران در منطقه عراق بود. نام او بیشتر بخاطر فرماندهی در جنگ پل ، میان ایران و اعراب بود که به پیروزی ایرانیان منجر شد. در سال ۶۳۴ میلادی بهمن جادویه ازسوی رستم فرخزاد از تیسفون به همراه سپاه و فیلان جنگی به سواد فرستاده شد؛ از آن سوی ابوعبیده مسعود ثقفی با لشگر خویش از روی پلی که بر روی رود فرات بود گذشت و در طی جنگی سخت ابوعبیده با حدود چهار هزار نفر از لشکریانش در این جنگ که جنگ پل نامیده میشود، کشته شدند و گروه باقیمانده فرار کردند. بهمن جادویه می خواست تا فراریان را دنبال کند لیکن خبر رسید که در تیسفون شورش رخ داده است ، از این رو بهمن راه تیسفون را در پیش گرفت. بر اساس گفته هایی، پس از این شکست سنگین عمر بن خطاب تا یکسال دیگر نام عراق را نمیآورد.در سال ۶۳۷ میلادی در جنگ قادسیه در روز دوم لشکر کمکی اعراب که از شام رسیده بود، وارد میدان شد و نبردهای تن به تن بین پهلوانان دو سپاه صورت گرفت. هنگام مبارزه سه نفر از سرداران ایرانی که بهمن جادویه هم یکی از آنان بود، کشتهشدند.
3. سردار سورنا
سورنا یکی از سرداران بزرگ و نامدار تاریخ در زمان اشکانیان است که سپاه ایران را در نخستین جنگ با رومیان فرماندهی کرد و رومیها را که تا آن زمان در همه جا پیروز بودند، برای اولین بار با شکستگی سخت و تاریخی روبرو ساخت. کراسوس فرمانروای بخش شرقی کشور روم آن زمان؛ یعنی شام بود و برای گسترش دولت روم در آسیا، قصد حمله به ایران و هند را داشت. کراسوس با سپاهی مرکب از ۴۲ هزار نفر از لژیونهای ورزیده روم که خود فرماندهی آنان رابرعهده داشت به سوی ایران روانه شد و اشک۱۳ پادشاه اشکانی، سورنا سردار نامی ایران را مأمور جنگ با کراسوس و دفع یورش رومیها کرد. نبرد میان دو کشور در سال ۵۳ پیش از میلاد در جلگههای میانرودان و در نزدیکی شهر حران روی داد. در جنگ حران، سورنا با یک نقشه نظامی ماهرانه و به یاری سواران پارتی که تیراندازان چیرهدستی بودند، توانست یکسوم سپاه روم را نابود و اسیر کند.
2. سردار آریوبرزن هخامنشی
آریوبرزن یکی از سرداران بزرگ تاریخ ایران است که در برابر یورش اسکندر مقدونی به ایران زمین، دلیرانه از سرزمین خود پاسداری کرد و در این راه جان باخت و حماسهی در بند پارس یا دروازه پارس را از خود در تاریخ به یادگار گذاشته است.در جنگ دربند پارس آخرین پاسداران ایران با شماری اندک به فرماندهی آریوبرزن دربرابر سپاهیان پرشمار اسکندر دلاورانه دفاع کردند و سپاهیان مقدونی را ناچار به پس نشینی نمودند. آریوبرزن با ۴۰ سوار و ۵۰۰۰ پیاده و وارد کردن تلفات سنگین به دشمن، خط محاصره را شکست و برای یاری به پایتخت به سوی پارسه شتافت. ولی سپاهیانی که به دستور اسکندر از راه جلگه به طرف پارسه رفته بودند، پیش از رسیدن او به تخت جمشید دست یافته بودند. آریوبرزن با وجود واژگونی پایتخت و در حالی که سخت در تعقیب سپاهیان دشمن بود، حاضر به تسلیم نشد و آنقدر در پیکار با دشمن پافشرد تا گذشته از خود او همه یارانش از پای درافتادند و جنگ هنگامی به پایان رسید که آخرین سرباز پارسی زیر فرمان آریوبرزن به خاک افتاده بود
1. نادر شاه
آخرین فاتح شرق و بزرگترین سردار تاریخ ایران نادر شاه افشار پادشاه ایران و بنیانگذار دودمان افشاریه است. او از مشهورترین پادشاهان ایران پس از اسلام است و بسیاری از مورخین او راقدرتمندترین پادشاه ایرانی بعد اسلام می دانندکه سرکوب افغانها و بیرون راندن عثمانی و روسیه از کشور و تجدید استقلال ایران و نیز فتح هندوستان و ترکستان و جنگهای پیرزومندانه او سبب شهرت بسیارش گشت. به او در اروپا لقب «آخرین جهانگشای شرق» دادهاند. در آن زمان افغانها به رهبری محمود افغان اصفهان را تصرف کرده و شاه سلطان حسین صفوی را به قتل رسانده بودند. محمود افغان نیز که تنها بر اصفهان و نواحی اطراف آن حکومت میکرد، کمی بعد بهدست پسر عمویش بهنام اشرف افغان بهقتل رسید. نادر به شاه طهماسب دوم پیوست و در سردار سپاه او شد. سپس خراسان را به تصرف خود در آورد. وی پس از آن، برای بهقدرت رساندن شاه طهماسب با افغان ها وارد جنگ شد رییس افغانها یعنی اشرف افغان را در مهماندوست در نزدیکی دامغان و سپس در مورچه خورت اصفهان و برای بار سوم در زرقان فارس شکست داد. او سپس در تعقیب اشرف، افغانستان را مورد تاخت و تاز قرار داد و قبایل این دیار را مطیع خود نمود. بدین ترتیب پس از هفت سال شورش افغانها به پایان رسید
10 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
3 لایک
بنده خودم اسمم اگه زمان قاجار بود الان میشدم فخرالزمان قاجار
پستت خیلی خوب بود♥️🫂
امیدوارم در آینده یکی از بهترین کاربر ها بشی☺️👍🏻
اگه میشه لطفا به پست و اسلایس های منم سر بزنید🙃🤍
بک هم میدم😉🤯
ادمین زیبارو پین؟☺️🫂