
سلام خوبین پارت دو امد من بعضی وقتا کنار اسمک داشتانم ستاره میزارم که راحت پارت بعدی رو پیدا کنید بعضی وقت ها بریم
یه تاج از گل های روی کاسکه درس کردم و تمومش کردم و به سرم گذاشتم در همین حین داداشم امد مارک= خوب خوب ابجی کوچولو چه زیبا شده حتما برای ازدواجه نه مری= مارکککککککککککککککک نهمن دوست ندارم از دواج کنم منو برگردون خواهش مارک=مری من میدونم نمیخوای ولی این اجازه رو ندارم پدر بهم گفته مری= بعد این حرف رفت و منم ناراحت نشستم
همین طور نشسته بودم که دیدم رسیدیم از کالسکه پیاده شدم و رفتیم تو قصر داشتیم در حیاط میرفتیم که بریم قصر یه لحظه چشمم به یک نفر خورد که داشت از پنجره نگاه میککرد از زبان من = مرینت وایساد و مارک دید که وایساد تا امد ببینه به کی نگاه میکنه اون رفته بود درست اون ادرین بود از زبون ادرین = کلی نشستم دیدم صدای شیپور امد فهمیدم که رسیدند داشتم از پنجره نگاه میکردم
ببخشید یادم نیست از کجا موندم داشتم بهش نگاه میکردم که دیدم داداشش امد تا منو ببینه قایم شدم و ادرینا امد و گفت مهمونا امدند(ببخشید ادرینا از ادرین کوچیکه) گفتم باشه و اماده شدم مری = گفت داری به چی نگاه میکنی گفتم هیچی و رفتیم تو قصر وقتی که رسیدیم پادشاه و ملکه که به نظر مهربون میومدند از پله ا امدند پایین و ما احترام کردیم گفتند نیازی نیست ما شنیدیم که دختر شاد خندان و پر انرزی هستی و هر روز تو قصر مرقصی و راه میری اینجا رو مثل قصر خودتون بدون عزیزم منم تشکر کردم و گفتم ممنون بعد اونا یک دختر زیبا امد و گفت اسم من ادرینا هست خواهر ادرین منم دست دادم گفتم خوشبختم بعد اونا یک پسر خوشتیپ امد فکر کنم ادرین بود
فکر کنم ادرین بود و امد ادای احترام کرد و منم همینطور بعد ملکه امیلی گفت این پسرمه کسی که قراره باهاش ازدواج کنی منم یکمی ناراحت شدم و میخواستم زمین با بشه برم توش بعد از خجالت و حرصم اب از موهام امد و خودمو کنترل کردم ادرین= وقتی مامانم این حرف و زد دیگه اب شدم و خشمگین دیدم موهام درخشیدن و نورش داره زیاد میشه خودمو کنترل کردم دیدم مال مرینت هم اب شد ملکه= عزیزم ادرینا اتاق مرینت و بهش نشون بده و شاهزاده مارک شما هم با ما بیاین ادرین با تو هم هستم
ادرینا=اتاق مرینت رو نشون دادم و رفت مری = ادرینا اتاقمو نشون داد رفتم تو اتاقم و دیدم داداشم بعد چند دقیقه امد گفت مری من میرم کار دارم ولی اینار با مارگارت میام منم چیزی نداشتم بگم گفتم باشه و رفت چند دقیقه ای نشستم ناراحت بودم و هو بد جور خراب بود لبه ی پنجره نشسته بودم دیدم یک رنگین کامان به صورتم افتاد (عکس پارت) هوا عالی بود دیدم که توی باغ کسی نیست رفتم به باغ گل های قشنگی داشت و سبزه ها بلند بود دراز کشیدم و یه تاج گل درست کردم انداختم به سرم و یه لباس صورتی و خوشکل کوتاه تا زانو هام پوشیده بودم همینطور دراز کشیده بودم
پیام بازگانی چیزی به مغزم نمیرسه دیییییییییییییدددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییید با داستان شاهزاده های دیوانه تستچی همراه ما باشید بریم
همینطور دراز کشیده بودم که دیدم یکی بالای سر وایساده و میخنده پاشدم دیدم واییییییییییی خدددداااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا ادرین بود همینطور بهش زل زدم گفتم چی خنده داره ادرین= بعد از صحبت مامان و بابام رفتم اتاقم بعد چند دقیقه دیدم مرینت رفت و دراز کشید داش ازش خوشم میومید چی میگم وای رفتم پیشش
رفتم پیشش و از بالا ی سرش بهش خندیدم پاشد و گفت چی خنده داره مری= بلند شدم و گفتم چی خنده داره گفت اول سلام پرنسس دوم اینکه که هیچ کس رو اینطوری پر انرزی ندیده بودم پا شدم و گفتم ببخشید گفت نه اشکال نداره بعد گفت همراهیم میکنید تا قصر رو نشونتون بدم گفتم ب......بله رفتیم تموم قصر زیبا بود رفتیم توی یک اتاق و توش کتاب های جادویی و پیانو بود انگار اتاق کار ادرین بو تا پیانو رو دیدم گفتم میشه منم به اینجا بیام ادرین
ادرین = قصر رو نشونش دادم رفتیم به اتاق کار من تا چشمش به پیانو و کتاب افتاد گفت میتونم منم به اینجا بیام ازش داشت کم کم خوشم میومد گفتم اره میتونی گفت ممنون شاهزاده داشت ادای احترام میکرد که از چونش گرفتم و سر شو به سمت بالا اوردم و گفتم نیازی به این نیست پرنسس چند لحضه به چشمای هم دیگه نگاه کردیم از زیباییش نمیتونستم چشم بردارم و بعد گفت ب....با....باشه و منم به خودم امدم و چونشو ول کردمکه یهو
خوب دوستان امید وارم خشتون بیاد پارت بعدی رو سعی میکنم زود بزارم به پارت اولش نگاه کنید عالیه لطفا کامن ها رو به 5 برسونید چون اولمه بخهطر همین به 5 برسونید دنبال به دنبال
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالی بود پارت بعدی هم زود بذار 💐💐💐💐 به تست های منم سر بزن 💐💐💐💐💐💐💐
خیلی ممنون حتما تلاشمو میکنم تا زود بزارم
عالی بود زود پارت بعد رو بذار
ممنون چشم
خوب بود
ممنون
خیلی خیلی عالی بود 💞💞💞💞💞
راستی من یه تست نوشتم در مورد میراکیلس بیداری/ اویکینگ و همه چیز رو در موردش توضیح دادم اگه میخوای بهش سر بزن و نظرتو راجبش بهم بگو😁💖💞♥️
ممنون حتما
عالیه حرف ندارع منتظر پارت بعدم
ممنون پارت بعدی رو هم گذاشته بودم ولی از اینا خیلی عقبه میرم پارت 4 رو بزارم