10 اسلاید صحیح/غلط توسط: 𝓨𝓪𝓼𝓲 انتشار: 15 ساعت پیش 95 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
ما همه چیز را شروع کردیم. زندگی ای که دیگر هیچ دنیا یا نژادی نمیتواند ما را از آن محروم کند
همه از پایان ما خبردار هستند و هر قصه و داستانی به گونه ای تمام میشود ولی پایان خوش ما چه ؟! کسی درباره حال ما می داند ؟! ما به یکدیگر قول دادیم بالاخره جایی را پیدا خواهیم کرد تا خیالات و رویاهایی را که بافتیم ، به حقیقت تبدیل کنیم. درست است! ما همین جا هستیم. درست در کنار شما. بدون وجود هرگونه دیوار یا حصاری که آزادی را از ما بگیرد. اسم من ارن یئگر است و میخواهم از دنیایی بگویم که هیچکس از آن خبری ندارد.
میتوانم از سریال (اتک ان تایتان) به عنوان بهترین شاهکار گروهیمان یاد کنم. یک سریال بی نقص که تماشاگر یعنی خود شماها را تحت تاثیر گذاشته است. کارگردان خوبمان هم خوب بلد بود که چکار کند تا فیلم بیشتر جلوه هایش به چشم بیاید. می پرسید کی ؟! خب معلوم نیست! اروین اسمیت عزیز! اینقدر همه را با فانتزی های خودش از صحنه ها خارج کرد که من به فیلمنامه شک کردم که نکند قرار نیست اصلا کسی زنده بماند ؟! بگذریم، ساشا هم که فکر میکنم فقط به خاطر تغذیه رایگانش پا پیش گذاشت تا بیاید. روز اول که به لوکیشن آمده بودیم؛ زیاد همدیگر را نمی شناختیم اما حالا یک خانواده ایم. یک خانواده بی نقص و پر از ماجرا!
اول از همه میرویم سراغ کارگردان و رفیق های جدا نشدنی اش! با پول خوبی که از گیشه های سینما به خاطر فیلم بی نقصش درآورد، یک کافه دنج در خیابان مرکزی افتتاح کرد. روز اول هم همه ما را آنجا دعوت کرد و بماند که بازم ساشا تمام تارت های توتفرنگی را خورد. از قهوه های تلخ و خوشبوی لیوای هم که نباید اصلا صحبت کرد! با اولین لیوانش، تمام خاطرات خانه را به یاد می آوری. خانه. خانواده. کلماتی که این چند وقت برایم پررنگ تر شده بودند. دانشگاه هانجی هم چند خیابان با آنجا فاصله دارد و همیشه عصرانه را آنجا میخورد. البته بین خودمان بماند بیشتر به خاطر دیدن آکرمن است نه قهوه اش!
هانجی استاد دانشگاه است. یک استاد پر شور و نشاط که شاید دیگران او را با یک دانشجوی سال اول اشتباه بگیرند! برعکس لیوای، او زیاد به نظم و تمیزی محیطش توجه نمیکند و برای همین هر وقت برای خوردن چای یا قهوه به کافه می رود، باید انتظار یک دعوای حسابی را داشته باشی. شایدم لیوای زیادی وسواس به خرج میدهد چون همین که پایت را درون محیط کارش بگذاری، درخشش تمیزی میزهای آن چشمت را کور میکند. البته اگر عینک آفتابی نداشته باشی. هانجی عاشق شیمی است و هر از چندگاهی احساس میکنم باید از او فاصله بگیرم که نکند مواد جدیدش را روی منم آزمایش کند! قلب مهربانی دارد و مطمئنم که آخرش آکرمن یا از کافه بیرونش میکند تا بالاخره راضی میشود برای همیشه در کنارش بماند
از همه بیشتر برای ساشا خوشحال هستم. دختر همیشه گرسنه خانواده مان. اوایل همیشه می ترسیدم با این حجم از سیری ناپذیر بودنش یا ما را زنده زنده نوش جان کند یا هیچکس نتواند با او کنار بیاید ولی با دیدن نیکولو خیالم راحت شد. یک اشپز ایتالیایی همه چی تمام. قدیمی ها وقتی می گویند :« در و تخته باهم جفت میشن!». واقعا یک چیزی می دانستند. انتخاب ساده است. مردی که همیشه برایت غذاهای رنگارنگ و خوشمزه درست میکند و دختری که همیشه قدردان زحماتت است!
از خانواده خوشبخت آرمین هم نمیتوان چیزی گفت! یک خانواده دوست داشتنی و کامل. خوشبختانه تئو، پسر بزرگشان، به مادرش آنی نرفته. اما بماند از دختر پر شور و شر کوچکشان، آشلین! هنوز بزرگ نشده گارد گرفتن مادرش را به ارث برده! کمی قبل تر هر وقت میخواستم بلندش کنم، زمانی نمیشد که مشت و لگدش را نثارم نکند. اما خب، به هرحال دوست داشتنی است و هر وقت «عمو» صدایم میکند، قند در دلم آب میشود.
دختر دوست داشتنی و زیبای هیستوریا هم به دنیا آمده و الان تقریبا شش سال دارد. به اصرارهای فراوان، اسمش را یمیر گذاشت. نه به خاطر تایتان بنیانگذار سریال، فقط به خاطر دوست صمیمی اش! خاله یمیر بداخلاق همیشه به دختر کوچولوی دوستش سر میزند و با او بازی میکند. حتی نقاشی کردن و نوشتن هم بهش یاد داده است. یمیر هر وقت مرا می بیند، لباسم را میگیرد و می گوید :« عمو ارن، میشه بازم باهم تاب بازی کنیم؟! هر وقت میای خیلی زود میری. باهام بیشتر بازی کن! ». آخرش هم مجبور میشوم تا نصفه شب در پارک باهاش تاب بازی کنم. بالاخره حرف، حرف یمیر است!
بقیه بچه ها مثل ژان، کوونی و برتولت و فلوک به خاطر شیطنت هایی که دانشگاه انجام دادند و ترم هایی که افتادند، حالا حالاها باید زیر دست زیک، برادر من و استاد دانشگاه فیزیک، کار کنند. آن هم چی؟! نظافت هر روزه کتابخانه و کلاس ها و همین طور رسیدگی به نتایج و وضعیت دانشجوهای سال پایینی تر. وقتی که دیدم باید دو سال را به خاطر بی انضباطی در دانشگاه زیر دست زیک بمانند، واقعا به داشتن برادری مثل او افتخار کردم. به هرحال هرکاری نتیجه ای به همراه دارد نه ؟!
قبلا فکر میکردم هیچ چیز نمیتواند اعصاب مخدوش پورکو را تنظیم کند. یک آدم همیشه عصبی که اگر رویش باز شود مطمئنا همه را با خاک یکسان میکند ولی خب ما برگه برنده پیک را داریم! دختری به همان میزان ساکت و خونسرد! من میگویم مثل آب و آتش. هر وقت پورکو آتش میگیرد و میخواهد همه چیز را بسوزاند، او همیشه کنارش است. حتی وقتی سر سکانس آخرشان بودیم، واقعا پیک گریه کرد و بین خودمان بماند هم پورکو هم اشک در چشمانش حلقه زد. امیدوارم همیشه باهم باشند چون اگر لحظه ای پیک بخواد او را به حال خودش بگذارد مطمئنا خرابکاری به بار می آورد!
و در آخر تیم دانش آموزی محبوب گروهمان! بماند که ممکن است طی جریان سریال، کمی (شاید بیشتر از کمی) منفور شده باشند ولی خب! به هرحال روحیه پر انرژی آنها را نمیشود نادیده گرفت! واقعیتش را بگویم، گابی و فالکو و دوستانشان تحت سرپرستی راینر هستند و هر آخر هفته برای شام پیش ساشا می روند. به هرحال همه دوست دارند تا از غذاهای بی نقص نیکولو و همسرش لذت ببرند! شخصیت پر سوز و گداز گابی و آرامش فالکو مرا به یاد پیک و پورکو می اندازند. به هرحال.....« هی ارن، سخنرانیت تموم نشده؟! کایسن منتظرته! ». خب داشت یادم میرفت. و بالاخره خانواده کوچک من و میکاسا. کایسن کوچولو، پسری که به پدرم رفته و ایلن، یک دختر از نسل آکرمن. منتظر نامه های بعدی من باشید!
10 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
32 لایک
دنیایی بدون دیوار، هیچ چیز واقعیت نداشت، همه.. همه پیش هم بودند. می گفتند و میخندیدند. لبخند زدم.
ناگهان از خواب بیدار شدم...
این...خیلی.. خیلی..خیلی قشنگ بود 😭😭😭
خدایااا
مرسی ازت دختر زیبای من 3>
پستای یاسی>>>>>>
خود یاسی>>>>>>>>>>>>>
🛐✨️
عشق منی به خدا 😭🤍
قربونت شم من که✨️
نشیااا از تو یکی دارم 3>
😎✅️
خیلی قشنگ بود💗💗
مرسی عزیزدلم :)
خیلی قشنگ بود
به قشنگی نگاهت 3>
نه بابا گریه چیه خاک رفته تو چشمم
عاره بابا گرد و غباره فقط
خیلی گشنگ بوددد😭💗
عکس اس ۱ :
جوری که لیوای داره به اروین نگاه میکنه که داره هانجی رو میکشه ( به من خیانت کردی؟ بعضی از مردم منو با تو🐑 میکنن)😂😂
وای خدا عاشق کامنتت شدم 😂😭🤍
😂✨️
گایز میشه اسلایس هام رو لایک کنید؟ 🥲
حتما 3>
خیلی قشنگ بود.....!
تشکر عزیزم 3>
🫂🫂
بیشتر به خاطر دیدن آکرمن است نه قهوه اش!🛐🛐🛐🛐🛐🛐🛐🛐🛐🛐🛐🛐🛐🛐🛐🛐🛐🛐🛐♾️
اینو خودمم دوست داشتم 😂😭🤍