یه داستان کوتاه هست خودم نوشتم ممنون میشم بخونید.
( هه هه هه ) صدای خنده ای بلند شنیده میشد ، آری دخترک مو طلایی را مسخره میکردند . چه خوب او ناشنوا بود . چه خوب که او نمیتوانست این چیز های بدرد نخور را بشنود. چه خوب چه خوب
دختری با قد بلند ، از همانجا که صدای خنده می آمد پاره سنگی را برداشت گویی دخترک موطلایی را نشان کرده بود.
5 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
3 لایک
نظرات بازدیدکنندگان (0)