Thousands of light years

خب از کجا شروع کنم، اسمم مریمه هر چند اصلا ازش خوشم نمیاد. از مریخ تشریف آوردم و فکر کنم که 20 مرداد امسال 1205 ساله یا شاید 1204 ساله شم دقیقا نمیدونم، اگه مشکلی هم با این موضوع دارین مشکل گشا ابلفضل_

از علایقم میتونم به اون و هرچیزی که منو یاد اون میندازه، دوستام، هدفونم، هنر، انیمه، فلسفه، آهنگام، وکالت،بک رومز، ری، فیزیک، نقاشی، مسائل پیچیده، مانهوا، خورشید، غرق شدن، بحث کردن، فوتوشاپ، عکاسی،‌ نویسندگی، روانشناسی، معنی و مفهوم در آوردن از هر چیز رندومی، تخته نرد، گربه ها، رنگ قرمز، اتاقم، تنهایی، چیزای نعنایی، گوشیم، آدمای منطقی، نجوم، شیمی، گیتار الکتریک، جونو، اجسام تیز، فکر کردن تا جایی که مغزم دیگه نتونه، چیزای ترش و تند، وای، بازی های قدیمی، چیزای ترسناک، بیکار بودن، خواب، گریه کردن، بازی های فکری، اوزوماکی، زمستون، برف و بارون، حرف زدن با اون، دریا، فیلم دیدن، دویدن، ورزشای رزمی، بسکتبال و والیبال اشاره کنم

و خب از خودم، هاروتو، چیزای شیرین، کار های گروهی، آدمای مدرسه، زیست، ریاضی، کیپاپ، داد زدن یا جیغ زدن، فامیلا، فضاهای شلوغ، تابستون، گرما ،تحت کنترل گرفتن، خودخواه بودن، آدمای غیر منطقی، بی احترامی، رنگای جیغ، هر چیزی مربوط به چیزای دینی، چرتوپرتای انگیزشی، صدای های بلند، واکنش های یدفه ای، مرتب نبودن خوشم نمیاد

آدم کم حرف و نسبتا درونگرایی هستم و خجالتی ام. از فکر کردن درباره چیزای پیچیده یا فلسفی خوشم میاد و به نظرم خیلی جالبن، تقریبا کل روز رو دارم آهنگ گوش میدم و روزم بدون آهنگ گوش دادن واقعا نمیگذره. از یکنواخت بودن خوشم نمیاد و دوست دارم چیزای جدیدی رو تجربه کنم و از تجربه کردن چیزای جدید بدم نمیاد به هر حال ریسک کردن بخشی از زندگیه و دوست دارم تا وقتی میتونم کارای جدیدی انجام بدم و چیزای جدیدی رو بفهمم. از آدمایی که منطقی فکر نمیکنن خوشم نمیاد و خودم هم دوست ندارم جزوی از این آدما باشم و همیشه سعی میکنم با یه دید منطقی به همه چیز نگاه کنم. نسبت به محیط اطراف و آدمای اطرافم نبستا بی تفاوتم اما کسایی که دوستشون دارم و دوستام از هرچیزی حتی خودم برام مهم ترن. خیلی از جاهای شلوغ و ارتباط برقرار کردن خوشم نمیاد و یه محیط آروم رو به هر چیزی ترجیح میدم.

از حل کردن چیزای فکری یا معما ها خیلی خوشم میاد. علاقه زیادی به انجام دادن مسئولیت هام ندارم و دیگران هم منو آدم مسئولیت پذیری نمیبنن و کارهاشونو خیلی بهم نمیسپارن یا بهتره بگم خیلی آدم گشا_ اما چون مسئولیت منه مجبورم انجامشون بدم و علاقه ای به انجام دادن کاری که خودم نمیخوام ندارم، ممکنه بخاطر گاهی وقتا آدم تنبلی به نظر بیام اما من تمام انرژیم رو صرف کارایی میکنم که دوستشون دارم میدونم به دردم میخورن، از اینکه مجبور به انجام کاری باشم متنفرم. از کمک کردن به دیگران خوشم میاد هر چند میدونم خیلی وقتا به خودم آسیب زده. از وقت گذروندن با دوستام و کسایی که دوست دارم واقعا لذت میرم خصوصا اون. از خوندن خوشم میاد مخصوصا خوندن چیزایی که ذهنم رو درگیر میکنن

مشخصات ظاهریم هم قدم 171 و موهام کوتاه و مشکیه، چشمام هم همینطور.