رگیولس

- قدش از سیریوس بلند تره. - زیاد گریه میکنه(البته تو خلوت و دور از چشم همه) و خودش از این بخش شخصیتش شدیدا متنفره.

- از رها شدن میترسه در نتیجه هیچ وقت اجازه نمیده کسی بهش نزدیک بشه یا خودش اونقدری به کسی نزدیک بشه که وابستگی ایجاد شه. همچین آدمایی با این که از رها شدن متنفرن، خودشون این کارو انجام میدن و بقیه رو رها میکنن و پس میزنن. با این طرز تفکر که "اگر من اول رهات کنم اون وقت تو نمیتونی رهام کنی پس آسیب نمیبینم 👍🏻"

- با این که میدونه والدینش چه کارای وحشتناکی با سیریوس و حتی خودش کردن، بازم نمیتونه به خودش اجازه بده ازشون متنفر باشه و اگر هم بشه بعدش عذاب وجدان میگیره و خودشو سرزنش میکنه.

- همیشه ته دلش آرزو میکنه کاش خانواده‌ش مهربون تر بودن و کنار هم زندگی میکردن. - شبی که دارک مارکو گرفت تا صبح گریه کرد. - مثل سیریوس فرانسوی بلده.

- پاترونوس درست کردن خیلی براش سخت بوده و مجبور بوده بارها و بارها تلاش کنه و تک تک خاطراتش با سیریوس رو دوره کنه. (ترجمه: فکر میکردم منو به اونا ترجیح بدی(انتخاب کنی) سیریوس:))