یخ‌زده "

آبی ، 1386/11/2 ، infp

= پسرکم عمادم ، آبی ، دریا ، اقیانوس ، آسمون ، ابر ، بارون ، کهکشان ، برف ، یخ ، سرما ، ماه و خورشید ، تاریکی ، شایع ، مهیار ، شروین ، ایرانم ، وایب کلاسیک ، آهنگای قدیمی ، شنا ، تکواندو ، ادبیات ، بابابزرگم .

≠ خیانت ، دروغ ، آدمایی که به اوج انسانیت نرسیدن و ادراک پایینی دارن ، غرور بیش از حد ، تهمت ، مخفی‌کاری ، گرما ، اونایی که باعث میشن دو نفر رابطشون خراب بشه .

: ترکم ، ماوی هم صدام میکنن معمولا ، جونمو برا پسرک شیرینم میدم ) ، به پنج زبان میتونم صحبت کنم ، خجالتی‌ام ولی زود گرم میگیرم ، به دلیل اتفاق‌هایی که تو زندگیم افتاده زیادی حساسم ، عصبی نمیشم زیاد ولی اگه کسی تا اون حد بره رو مخم بد عصبی میشم ، به همه‌ی آدما احترام میزارم بجز اون عده‌ای که بدم میاد ، آدم اجتماعی‌ای هستم ، ترجیح میدم افکارمو بنویسم ، معتقدم به آدما گوش بدم و کمکشون کنم تا آروم بگیرن ، میتونید رو من حساب کنید در هر شرایطی ، فقط کافیه از یکی بدم میاد اونموقع دیگه نمیشه ذهنمو عوض کرد ، و اینکه مهربونم در کل .